eitaa logo
؛کاتوره
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
174 ویدیو
11 فایل
من؟ یه دختری که درحال گذروندن روزای ۱۸ سالگیشه. اینجا؟ اتاق مجازی موردعلاقش که هیجانات و اتفاقات روزشو توش توصیف میکنه و محتوای خاص و فاخری نداره؛ همون نگاه جزئی‌تر به روزمرگیاست. موندنی شدی؟ قدمت سر چشم🤍 هستم در خدمتت @Asal1880
مشاهده در ایتا
دانلود
یه جاش که داشت رپ‌طورانه غر میزد گفت مملکت که قانون نداره من وسط حرفاش : صد البته که قانون داره مشکل از مردم بی فرهنگی‌ایه که رعایتش نمیکنن سکوت ماشینو فرا گرفت🙏🏻
انقدر غر زده بود موقعی که رسیدیم به قصد پیاده شدن بلند نشدیم به قصد فرار بود.
کنار باشگاه یه زمین خاکی خیلی خیلی بزرگه که وسط یه کعبه‌ی ماکت‌طور گذاشتن و انگار برای تئاتری نمایشی چیزی بوده ، بعد هر موقع اونجا بحثمون میشه من میگم همین کعبه بزنه به کمرتون🤣🤣
بعدم که باشگاه و این دفعه حرکات ترکیبی سه چهارتایی و سرعتی :)))))))
ضربه راست و چپ جاخالی هوک سوییپ :))))
دو تا ده تایی میشمرد و باید جاخالی بدون وقفه میرفتیم و تموم که کرد سرم گیج رفته بود همون ثانیه داشتم میوفتادم
بعد گفتم به خودت بیا دختررررر بلند شدم و با اینکه دنیا رو چپه میدیدم گارد گرفتم😭
بعد که حرکات ترکیبیا رو سرعتی کرد و باید با ضرب شمردنش جلو میرفتیم ، اومد جلوم وایساد و با ذوق بهم لایک نشون داد و بعدشم گفت کارت درسته عسللللل [😭]
هدایت شده از داوش فندک داری؟
از خفنیش نگم براتون :)))) من همینجوری حریفمو تصور میکردم و ضربه میزدم و واقعا >>>>>
آخرش زمان اضافه داد و هرکی کار خودشو میکرد من داشتم ضربه هارو روی هستی نمادین تمرین میکردم هستی میگفت مربی کل زمانو داشت بهت نگا میکرد و لبخند میزد😭😭😭😭
وای تو قلبمه دیگه nmt
هدایت شده از داوش فندک داری؟
یکی از بچه‌های کلاس اومد به مربی بگه من میتونم فلان حرکتو رو حریف انجام بدم؟ مربی : اره بابا حریف مال توعه هرکاری دوست داری بکن🤣
بچه ها یه حرکت یاد داد که اصلا : ) ) ) ) خلاصه‌ش اینه که شکم حریف که از ضربه شل شد سرشو میگیری و محکم میکشونی پایین و با زانوت میزنی تو صورتش و فاتحه : )
و اگه اونجا از هوش نرفت با یه پرش کوتاه آرنجتو میزنی فرق سرش و دیگه تمام : ) )
اینا به روحیات من نمیخورد من خودمو ناز و کیوت نگه داشته بودمممم 🤣🤣😭
چون میدونستم برم توی این وادیا روحیه خشنم تقویت میشه نمیشه جمعم کرد
بعد موقع رفتنی یکی از خانوما گفت من میرسونمتون ولی فقط تا پایانه میتونم چون خودمون برای اون یکی شهرک ایم اشکال نداره؟ مسئولمون : نه بابا اینا بعد کلاس میرن یللی تللی :))))))
خیلی خوب میشناسه ما رو وضعیت کثیفیه .
رسیدیم اول رفتم خونه هستی فلشمو بگیرم سریال ریخته بود برام بعد میخواستم اجازشو بگیرم بریم یللی تللی [😔] مجبور شدم عهدنامه امضا کنم که حواسم به هستی هست و نظارت کامل داشته باشم روش
حالا وقتی مامانش اجازه داد و رفتیم بیرون من هر ثانیه : هستی موهاتو بده تو . شالتو بیار جلوتر . صاف راه برو . با ادب باش .
هستی : باشه مامااااان🤣🤣🤣
بچه ها جدی سخنگوی اکیپمون منم
؛کاتوره
بچه ها جدی سخنگوی اکیپمون منم
هرجایی بریم چیزی بخوایم بگیریم فاطمه و هستی میکشن عقب من باید صحبت کنم
رفتیم بستنی بگیریم هستی یه لحظه زل زد به من گفت چی باید بگم؟ و من اینجوری بودم که بگو کباب میخوام