خواستنی تر از معلم شیمی ای که موقع حضورغیاب یه نگاه بهت میندازه و میگه
'خودتم مثل اسمت عسلی' نیست و
نخواهد بود.
امروز سر یه اتفاقی که نمیخواستم و مجبور شدم انجامش بدم چون زوری بود ، یه لحظه رفتم تو اعماق غار خودم و با نهایت غم به خدا شکایت و ناراحتی کردم
در عرض کمتر از پنج دقیقه یه موقعیت خیلی بهتر از اون برام جور شد و همه چی اوکی شد و من سراسر [🥺] شدم :))))
؛کاتوره
ایدهپردازی برای طراحی دوخت روحمو زنده میکنه واقعا >>🤍
اینطوریه که توی کارگاه هی جرقه ایده های متوالی میاد تو سرم و مدل جدید پیشنهاد میدم و مربیمون اینطوریه که عسل دو دیقه آروم بگیر دختر :)😂
هدایت شده از فلانجا
همه انسانها روی مخم هستند و دوست دارم با کلاشینکف در جامعه تردد کنم.
معاونمون عوض شده و خوشحال بودم بابت اینکه یزید قبلی رفته ، توی این دو روز فهمیدم اون فرشته بود و یزید اصلی این جدیده س
خدایا شکرت .
؛کاتوره
معاونمون عوض شده و خوشحال بودم بابت اینکه یزید قبلی رفته ، توی این دو روز فهمیدم اون فرشته بود و یزی
چیزی نیست فقط چندتا برگه تعهد امضا کردم و اثر انگشت زدم و موقع عذرخواهی هم تمام تلاشمو کردم که خندم نگیره و حالت پشیمون داشته باشم ولی موفق نبودم و خندیدم یه لحظه :)