eitaa logo
کلاس چرا حجاب
866 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
519 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
که اولین بار مجبورشان کردند، کنند، چه واکنشی داشتند؟ نفرین بر و همه آنان که بدنبال و برداشتن پرده های و و از و هستند.. 🌺 eitaa.com/Kelasecherahejab
یک متناقض نمای شیرین؛ حصارِ بخش هوا سرد بود سریع داخل فروشگاه شدم که خریدهایم را انجام دهم. ناگهان مواجه شدم با یک دختر که نمی دانم چینی بود یا ژاپنی یا کره ای یا... خب از نگاه ما شبیه هم هستند و تشخیص دادنش سخت است. یک کلاه دار گشاد پوشیده بود که کمی روی پاهایش هم رسیده بود و دیگر هیچ... پاهای کاملا عریانش هویدا بود و منظره ی اذیت کننده ای ساخته بود. شاید ناخواسته چهره ام درهم شده بود که چشم در چشم یک خانم سن دار فرانسوی شدم، او هم انگار خوشش نیامده باشد سری تکان داد و رفت، خودش کاملا پوشیده بود جز موهای سپید سرش. ادا و اطوار دختر کنار دوستش فضا را آزاردهنده تر کرده بود. سعی کردم سریع عبور کنم که با چند دختر رو در رو شدم. مانتوهای بلند، هایی که کاملا موها را پوشانده بود و یک متانت رفتار خاص... اخم به لبخند تبدیل شد و حس خوب به من برگشت. همان جا با خودم فکر کردم که چه می شود که انسان میل پیدا می کند به ؟ در عریانی چه هست؟ خب آن دختر از عریانی و عرضه ی بدن خود در جامعه چه عایدش می شود؟ شاید مثل خیلی ها که وقتی از آن ها می پرسم می گویند: دوست دارم، دلم اینطور می خواهد، به تو چه. تو نبین. بگذار آزاد باشم... پاسخ او هم همین باشد اما فکر می کردم شاید واقعا توان اندیشیدن بیش از این را ندارد و باید کمکش کرد. اینجا گرم هم نبود که بگوید گرمم بود تحمل لباس را نداشتم. پاهایش از شدت سرما قرمز شده بود... از فروشگاه بیرون آمدم اما فکرم درگیر... همچنان با خود فکر می کردم که همه دخترهای روی زمین میل به زیبایی و نمایش این زیبایی و خرج این زیبایی شاید داشته باشند، اما برخی از آن ها از برخی دیگر مهربان تر هستند، دل رحم تر هستند، خودخواهی خود را جنگیده اند و مهار کرده اند... یعنی به خود سخت گرفته اند، زیبایی های خود را در اجتماع پوشانده اند، در گرما یک جور آزار دیده اند، در سرما جور دیگر، فقط و فقط برای اینکه علت امر خالقشان که مهربان تر از هر مهربانی است را خوب فهمیده اند. در این جامعه پدر و همسر و برادر خیلی ها هست. همچون پدر و همسر و برادر خودم. آیا دوست دارم دختری با عرضه ی خود در اجتماع حواس آن ها را پرت کند و نسبت به خانه و خانواده ام دلسردش کند؟ یک خانم باید فکر کند که پس من هم هرچند امکانش را دارم، اما به احترام همجنس های خودم، برای حفظ خانه و کاشانه شان. خود را می پوشانم تا در جامعه پیش از آن که زن باشم انسان باشم. بروم، بیایم، کار کنم، حرف بزنم، فعالیت داشته باشم اما حواس کسی را پرت نکنم. این ها را از خودم نمی گویم: و مکتب و امام و پیغمبر و دختر پیغمبرم به من آموخته اند. اینجاست که نمی فهمم چرا دختر و دخترانی پیدا می شوند که بگویند ما اینها را نمی خواهیم و دوست داریم خودمان را عرضه کنیم، تنمان برای خودمان است هرطور دلمان بخواهد خرجش می کنیم... من اصلا نمی توانم بفهمم چقدر سنگدل می تواند بشود یک دختر که بگوید من لذت ببرم هرکس هر بلایی سرش آمد آمد... من از زیبایی ام بهره ببرم و خودم را به نمایش بگذارم و به من اصلا مربوط نیست که چه شود اگر کسی شیفته من شد و غرق من شد و همسرش را از دست داد یا سایه پدری اش از یک خانواده کم شد به من ربطی ندارد... اینجاست که از دین خوشم می آید، از اینکه مکتبی هستم لذت می برم، چون به من افقی بلندتر و دیدی وسیع تر می بخشد. چیزی بیش از خود را دیدن، خود را خواستن و خود را پرستیدن... دین مرا مهربان تر می کند، با وجدان تر، دیگر خواه تر، حجاب را دوست دارم. یک متناقض نمای شیرین است. حصار آزادی بخش... حصار است، محدود می کند، اما حصاری است که آزاد می کند... آزادت می کند از غرق شدن در خودت، آزادت می کند از یک بعدی شدن، از دغدغه های عجیب و غریب زیباتر و زیباتر کردن صرفا جسم... به نظرم علت اینکه وقتی زنان غیر مسلمان مسلمان می شوند و بیش از همه حجابشان را سفت و سخت می کنند این است که محصول دوران بی حجابی را خوب لمس کرده اند. آسیب به خود و به دیگران. کسی که مومن می شود، مهربان تر می شود... دیگر نه دلش می آید به خودش آسیب بزند، نه به دیگران. به تعبیر دیگر، هم خودش برایش مهم می شود، هم دیگران.. @ninfrance مشاهدات یک دانشجوی ایرانی، فرانسه 🌺 eitaa.com/Kelasecherahejab