eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.6هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پیرمرد روستایی: من۷۶ سالمه زمان شاه همین‌طور برف آمده بود یکی نیامد بگه مُرد‌ین‌ یا زنده‌اید!😕 @ketabeJamkaran
یکشنبه‌های 📜 خطبه صد و نود و نه تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا «كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً». أَلَاتَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ؟ حِينَ سُئِلُوا: «ماسَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» بر فرمان خداوند بر نماز (یا بر مسئله نماز) با یکدیگر هم‌عهد و هم‌سوگند شوید (که آن را پاس بدارید) و بر آن مراقبت نمایید (اول وقت و دقت در پیام‌های نماز و...) و فراوان به‌جا آورید و به‌واسطۀ آن به خداوند تقرب بجویید؛ زیرا نماز «بر مؤمنان، نوشته شدۀ زماندار است». آیا به پاسخ آتشیان (دوزخ)، وقتی از آن‌ها می‌پرسند «چه چیز شما را در دوزخ افکند؟ آنها می‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم» گوش فرانمی‌دهید؟ 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/110960 @ketabeJamkaran
کتاب جمکران 📚
📚🌼دوستان کتاب جمکرانی نزدیک اعیاد شعبانیه و عید نوروز، یه فرصت عالی و یه شگفتانه فوق العاده برای خری
📸 گزارش تصویری: غرفه انتشارات کتاب جمکران در نمایشگاه کتاب دین 🔆این نمایشگاه تا اول اسفند پابرجاست و میتونید با تخفیف ویژه (40 درصد بن نمایشگاه + 20 درصد غرفه کتاب جمکران) آثار مورد نظرتون رو تهیه کنید. 🕦ساعت بازدید نمایشگاه: 13-10 و 21-16 📌خیابان خاکفرج - محل دائمی نمایشگاه های استان قم
📖مرحوم آقا سیدحسن موسوی(کاسبی متدین و باتقوا که در محله حمام گلشن مغازه داشت): در جوانی پس‌ازآنکه متأهل شدم و خداوند فرزندی عنایت کرده بود، به پادردی شدید مبتلا شدم و هرچه به اطبّا مراجعه می‎کردم نتیجه‎ای نمی‎گرفتم و روزبه‌روز بر شدت دردم افزوده می‎شد. تا جایی که ساق پاهایم به رانم چسبید و از راه رفتن عاجز گردیدم و اگر احیاناً به طبیبی می‎خواستم مراجعه کنم بستگانم مرا به کول می‎گرفتند. آنچه سرمایه داشتم هزینه کردم و کمترین نتیجه‎ای نگرفتم. از یک طرف مسئولیت اهل‌وعیال، از طرفی از دست دادن سرمایه کسب و از طرفی مصیبت از پا افتادن و بالاتر از همه، اینکه این مشکلات در جوانی و اول زندگی، چون طوفانی به وجودم هجوم آورده بود و از زندگانی مأیوس شده بودم، ازخودبی‌خود شدم و جدّ بزرگوارم، حضرت موسی بن جعفر؟عهما؟ را مخاطب قرار دادم: «یا جداه! اگر از فردا کسی به من بگوید سیّد، او را ناسزا می‎گویم»؛ درحالی‌که وجودم را سراسر غم و اندوه فرا گرفته بود به خواب رفتم. ناگهان متوجه شدم آقایی بزرگوار در کمال عظمت و هیبت و نورانیت در مقابلم ایستاده است. ایشان با تشدد فرمودند: «سیّد این چه غلطی بود که کردی؟ برخیز برو وضو بگیر و نمازت را بخوان». من از وحشت از خواب بیدار شدم و سراسیمه به قصد وضو به طرف حوض رفتم. صورت و دست‎هایم را شستم. مسح سر کشیدم. هنگامی که می‎خواستم مسح پا بکشم با خود گفتم من که پایم قابل حرکت نبود! خوابم یا بیدارم؟! پس‌ازآنکه یقین کردم که بیدارم، مطمئن شدم که مورد توجه و شفای جدّ بزرگوارم واقع گردیده‌ام. مسح پایم را کشیدم و مشغول نماز صبح شدم. پس از نماز از نعمت سلامتی سپاسگزاری کردم و بابت سخنم، از جدّ بزرگوارم عذرخواهی کردم. 📘 🖋 @ketabeJamkaran