فصل هفتم @KetabkhaneDenj

سلام مهربانان✋🏻 صبح تون دلپذیر و شیرین ☕️ 🌺🍃شنبه تون به زیبایی گلهای بهشتی 🌸🍃دلتون پر از محبت 🌿🌺دستتون پر از سخاوت 🍃🌱شادیتون از ته دل 🌼🍃روزتون زیبا و پر از موفقیت

عشق و محبت 💕🍃 رد پای خدا در زندگی است 🍃💕 امیدوارم زندگیتان پر از رد پای خدا باشد 💕🍃 صبح تان پر از آرامش 🍃

📖کورالین 📝معرفی کتاب کورالین دختری یازده ساله و تنها فرزند پدر و مادری است که هر دو در خانه کار می‌کنند. خانواده کورالین تازه به خانه‌ای جدید نقل مکان کرده‌اند. همسایه‌های آن‌ها دو زن بازیگر و پیرمردی نیمه‌دیوانه‌است که ارکستری از موش‌ها را آموزش می‌دهد. در خانه آن‌ها دری کوچک و مرموز وجود دارد که به جایی راه ندارد. روزی کورالین که در خانه تنهاست از سر کنجکاوی در رو به دیوار باز می‌کند و با راهرویی روبرو می‌شود. او وارد راهرو می‌شود و با کمال تعجب در انتهای راهرو خانه‌ای شبیه خانه خودشان را می‌بیند و زنی و مردی شبیه پدر و مادر خودش که به جای چشم‌های واقعی، چشم‌هایی با دکمه دارند. آن‌ها از او پذیرایی می‌کنند و از او می‌خواهند پیش آن‌ها بماند... ✅ترجمه فارسی و زبان اصلی ✍🏻#نیل_گیمن

📖تکه‌هایی از یک کل منسجم 📝معرفی کتاب فرارِ ما از تنهایی، شبیه فرار از خودمان است. شبیه به این است که می‌خواهیم بخشی از بدن‌مان را بپذیریم چون دیدن و لمس کردن و حس کردنش «دردآور» است، فقط کافی‌ست روزی مجبور شویم با آن بخش دردآور مواجه شویم. آن روز، روز غمگینی خواهد بود اما پس از آن، «پذیرش» شروع می‌شود و زمانی که درد را پذیرفتیم، درد شبیه به جریانی بیدار کننده در ما می‌چرخد و از بدن‌مان بیرون می‌رود و ما «تغییر» را حس خواهیم کرد. ✍🏻پونه مقیمی

📖تکه هایی از یک کل منسجم ✍🏻#پونه_مقیمی @KetabkhaneDenj

📖هردو در نهایت می‌میرند 📝معرفی کتاب یک دقیقۀ پیش داشت مطلبی را در وب‌سایتی می‌خواند و حالا می‌داند که یک روز بیشتر به پایان زندگی‌اش نمانده است. این نحوۀ آشنایی ما با متیو است. برای روفئوس نیز اتفاق مشابهی می‌افتد، او در حال دعوا کردن است که قاصد مرگ غافل‌گیرش می‌کند. هر دو در نهایت می‌میرند داستان دو پسر غریبه‌ای است که سرنوشت آن‌ها را با هم پیوند می‌دهد. آدام سیلورا این‌طور ما را در ابتدای داستان غافل‌گیر می‌کند. متیو و روفئوس حالا فقط باید یک تصمیم بگیرند: می‌خواهند روز آخر زندگی‌شان را چطور سپری کنند؟ هر یک به دلیلی دلشان می‌خواهد دوستی تازه پیدا کنند و خوشبختانه، شرایط نیز برای این کار فراهم است؛ برنامه‌ای وجود دارد به نام «آخرین دوست». هر دو در نهایت می‌میرند کتابی جذاب و پرکشش و درعین‌حال عمیق است که به ما خاطرنشان می‌کند زندگی بدون مرگ و عشق بدون فقدان مفهومی ندارد. با خواندن این کتاب، خواهیم گریست و هم‌زمان قدرت زندگی را خواهیم ستود و شور زندگی را احساس خواهیم کرد. ✍🏻آدام سیلورا

📖هردو در نهایت می‌میرند ✍🏻#آدام_سیلورا @KetabkhaneDenj