اسماء
فضه
من میخوام بدنمُ بشورم
بچها یادتون باشه
نذارید باباتون علی بدنمُ بشوره
علی بدنمُ بشوره
از غصه میمیره....
علی اومد بدنُ بشوره
دیدند علی هی به سر و صورت میزنه
میگه
وای خانومم
زهرای من
اللهی من بریم
زخمِ تنِ تو رو نبینم
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیكرت آوردند.....