eitaa logo
خادم مجازی
154 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
[ #دردونہ👼] وقتی تـــُ رفتــ🚶ـــه باشے کامـل نمـےشود عشـ❤️ــق..☹️ بعد از تو تا همیــشه این قصّــه ناتمـام است...✋😔 #شهیداکبر_شهریاری❤️🖇🌿 [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀‌] مادرگفت:نرو...بمان دلم میخواهد پسرم عصاے دستم باشد گفت:فقط یڪ سوال میخواهے پسرت عصاےاین دنیایت باشد یا آن دنیا؟! مادر دیگر چیزی نگفت و بدرقه اش ڪرد.. ❤️🖇🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 😍 ] ‏- علاج دݪتنگۍ؟ + حࢪمـ(: ‏عـاقݪ خبࢪ نداࢪد از اندوھِ عاشقـان 💔 [و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عجݪ_فࢪجہ🌱 ] الســــــلام علیکـــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج) 🔸بزرگے میگفت: 🔹هیچ پناهگاهے از امام زمانمان محکمتر نیست 🔸و نه هیچ فریادرسے از ایشان دلسوزتر و مهربانتر، 🔹و نه هیچ مشکل گشایے از او تواناتر 🔸و نه هیچ دستے از او کریمتر و بخشنده تر 🔹با این اوصاف بهتر نیست به جاے چنگ زدن به هر تخته پاره اے 🔸به امید نجات از این کشتے نجات تمناے کمک کنیم؟" 🔹امتحان کنیم... 🔸امام زمانمان را صدا بزنیم و با او سخن بگوییم و از "او" بخواهیم. در افق آرزوهایم تنها «أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج» را میبینم... [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_چهل_یکم صالح تانكي را كه غرش كنان پيش مي آيد و تيربارش، بارا
[ 💌 ] رگبار از ساختمان كشتارگاه، دوباره به طرفشان مي بارد. ناصر خشابش را به سمت كشتارگاه خالي مي كند و دوباره در جان پناهش ولو مي شود. بيآنكه بداند مخاطبش كيست ميخروشد: ـ پس كو اين توپخونه اصفهان كه «بنيصدر» گفت فرستادهم؟ 🤨 رضا خشابش را در سينة كلاش مي كارد و وقتي آتشش به سمت كـشتارگاه تمام شد، ميگويد: ـ اگه الان بخواي از اين فكرها بكني، همين نيرويي رو هم كه داري از دسـت ميدي. 😞 ـ ياحسين!🗣 فرياد ناصر است و حواس همه را به سوي خود ميكشد. رضا دستپاچه ميپرسد: ـ چي شد ناصر؟ صالح فرياد ميزند: ـ تير خورد؛ ناصر تير خورد! دست ناصر روي شانه چپش مي رود و از ميـان پنجـه هـايش خـون بيـرون ميزند. ناصر ناله اش را ميخورد و دردش را از بچه ها پنهان ميكند: 😁 ـ چيزي نيس؛ شما حواستون به كشتارگاه باشه. رضا به طرف ناصر ميرود و به بقيه ميگويد: ـ شما اون سمتو داشته باشين. صداي شليك دوبارة بچه ها طنين مي اندازد و تك صداهاي ياحسين شان، اين بار كشدارتر مي شود. رضا دست ناصر را از روي شانه اش برمي دارد؛ نگاهي بـه جاي گلوله مي اندازد و كارد كمري اش را از غلاف بيرون مي كشد. بلوز فـرمش را بالا مي زند؛ لبة زيرپيراهنش را از لاي كمربنـد شـلوار درمـي آورد؛ آن را جِـر ميدهد و زخم ناصر را با آن مي بندد. 😢ناصر كلاشش را از زمين مي كند و دوباره ميخواهد آتش كند كه رضا ميگويد: ـ نه ناصر. ناصر جا ميخورد. رضا ادامه ميدهد: ـ تو ديگه عذرت دو تا شد. ناصر به بازوي تيرخوردهاش نگاه ميكند و ميگويد: ـ دوميشو به حساب نيار؛ مي بيني كه به دست چپم خورده و هنـوز مـي تـونم بجنگم. 😄 رضا سنگر مي گيرد و در حالي كه چشم هايش را روي نـوك مگـسك تـراز ميكند ميگويد: ـ نه ناصر، تو هدفت خداست، خدا هم ميگه ببين كجا مفيدتري.☺️ ناصر، حالا آرامتر ميشود و ميپرسد: ـ كجا مفيدترم؟ ـ برو جنت آباد؛ حالا حتماً شهدا، يا رو زمين موندن يا رو دست مردم. صالح و فرهاد منتظر مانده اند و نمي دانند ناصر چه مي كنـد . فرمـان فرمانـده است؛ ناصر منتظر نمي ماند. بالاتنهاش را مي دزدد و در خود مچاله مـي شـود؛ از بغلِ جان پناه به سمت جنت آباد خيـز برمـي دارد و مـارپيچ مـي دود. پـشت هـر ديواري كه مي رسد، مي ايستد. نفس مي گيرد و دوباره مي دود.🏃‍♂ به دهانة كوچه هـا و تيررس دشمن كه مي رسد، شهادتين مي گويد و باز مي دود. سينه اش به خـس خس افتاده و از دهان خشكش كفي بيرون مي آيد. 😥 روبه روي ديواري كه اين بار خود را بار آن كرده، در حياط ي باز است و شير آبش - وسط محوطة آن - داغ تشنگي ناصر را تازه مي كند. ناصر به طرف شـير خيز برمي دارد و دهان خشكش را زير آن مـي گيـرد تـا تـشنگي دو روزه اش را جبران كند؛ اما از شير آب نمي آيد. تازه يادش مي آيد كه آب و برق شـهر قطـع شده است . ميخواهد پاي شير يله شود از پاي درآيد، كـه يـاد شـهدا مـي افتـد .🥺 [در دنیاے مدࢪن📱 به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ] ❇️ #امام_خامنه‌اے(حفظه‌الله): 🌷یُقاتِلُونَ فی‌ سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون 🕊یعنی وقتی شما در راه خدا مجاهدت میکنید، چنین نیست که برَوی جانت را دو‌دستی بدهی دست دشمن و بگویی بکُش... 🕊 نه آقا! شما هم ضربه میزنی به او. این مرزبان ما که در مرزها به #شهادت میرسد، قبلش مبالغ زیادی ضربه به دشمن زده، مانع نفوذ دشمن شده، جلوی توطئه‌ی دشمن را گرفته، جلوی فساد دشمن را گرفته... 🗓1396/03/28 🕊 #شهدای_مرزبان [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ] جمعه که میرسد دلم مدام بهانه میگیرد و تو را میخواهد و من جوابی ندارم به او بدهم! جمعه که می رسد دلم را با یاد تو آرام میکنم! [السـلام علیک یا بقیة‌الله عجّل لولیک الفرج ✋🏻] #جمعه_ی_موعود #وقت_سلام✋ [دلم بھ آن مستحبی خوش است کہ جوابش واجݕ استـ😇] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅‌ ] شهادت در راه فلسطین🇵🇸 و شهادت به‌خاطر قدس،🕌 نه ‌تنها آرزویی است ڪه هر مسلمان شرافتمندی آرزوۍ آن را دارد💚 بلڪه انسان‌های آزادی‌خواه نیز به انجام چنین ڪاری افتخار مےڪنند.✌️🏻 #سردار_دلها #صبحتون‌‌منـوربه‌نگـاه‌سـردارِ‌شهـید💔 [و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼] درخواب هم 😔 نمے دیـدم ڪہ برای دیدنت هر بار باید به خواب بروم ...💔 #شهید_سید_سجاد_حسینی❤️🌿 #سید_محمد_پارسا❤️ [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] او مےرود دامن‌کشان😭 من زهر تنهایے چشان😔 دیگر مپرس از من نشان..✋ کز دل نشانم مےرود..🚶 •|وداع همسر ❤️🌿🖇 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 💖 ] تَهِ همه‌ی عشــــقِ بــچه بسیــجیا به امام"ره" این بود که رابطه‌شون رابطه‌ی خیلی نزدیکی شده بود. که آخرش امــام میگه خدایا منو با بسیجیــام محــشور کن. امام الـعارفین، امام الحــکیم و فرزانه میگه خدایا منو با بسیجیـام محــشور کن! [امام با این حرف] یا داره شــعار سیــاسی قبل انتخــاباتــی میده و یا داره به ما یه چیزی رو می‌فهــمونه که تـوی این بــچه‌ها یه خــبری بود... [شࢪط شهید شدن شہید بودن استـ😉] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌱 ] فقط چند ضیافت دیگر تا جمع شدن سفره مهمانی خدا باقیست! و چشمان من هنوز برای دیدار شما که صاحب سفره‌اید لایق نشده ... پدر مهربانم نگذارید این حسرت، به درازا بکشد ... اللهم عجل لوليک الفرج بحق سيدتنا الزينب علیها السلام [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi