eitaa logo
⚘️کمیته خادمین شهداء⚘️
291 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1هزار ویدیو
12 فایل
خادمی‌شهدا یک‌لباس‌و‌‌مدال‌نیست ! یک‌هدف‌و‌یک‌راه‌است که‌تورا‌به‌جمع‌یاران‌میبرد خادمی‌شهدا یک‌سکوی‌پرواز‌است ! #خادم‌مثل‌ِ‌قاسم 🔻به جمع ِ خادمین شهداء شهرکمیجان بپیوندید👇 🔘 @Khademshohada_komijan پاسخگوی پیام های شما👇 @D_Soltani_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨کاندید بود زمانی که کمتر کسی برای گلوله‌های دشمن کاندید میشد..! به رئیس جمهوری نیازمندیم که برای مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی و سرفرازی ایران عزیزمان کاندید شود و جان و آبرویش را کف دستش گرفته باشد، نه آنان که برای تمایل به غرب و وادادگی در مقابل غربزدگان و لیبرال‌های داخلی سر از پا نمیشناسند! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کانال خادمین شهدا"💫 @khademshohada_komijan ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 (2) | امام وعده‌های صادق و پیش‌بینی انزوای رژیم‌صهیونیستی 🍃🌹🍃 @khademshohada_komijan
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ زیارت‌عاشورای امشب به نیابت از شهیدمدافع‌حرم‌حضرت‌زینب(س) شهید حسن عبدالله‌زاده 🍃🌷 شبِ هفتم چله‌زیارت‌عاشورا @khademshohada_komijan ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«دلم برای رئیسی سوخت» بخش سوزناک صحبت های امروز رهبر انقلاب درباره رئیس جمهور شهید @khademshohada_komijan
11.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت‌عاشورای امروز به نیابت از شهید علی کبودوندی 🍃🌷 روز هشتم چله‌زیارت‌عاشورا @khademshohada_komijan ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚘️کمیته خادمین شهداء⚘️
#گوش_جان
روزی صدبار به خودت بگو: اگه همه ولم کنن امام رضارو دارم... @khademshohada_komijan
سالروز آغاز امامت علمدار بر امت اسلامی مبارک باد..:)👀♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @khademshohada_komijan ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
زیارت‌عاشورای امشب به نیابت از شهیدمدافع‌حرم‌حضرت‌زینب(س) شهید احمد مشلب 🍃🌷🇱🇧 شبِ نهم چله‌زیارت‌عاشورا @khademshohada_komijan ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و همون جا مونده!» . آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم، بلندبلند اعتراضم را به بچه‌ها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود، زور می زد تا جلوی خنده‌اش را بگیرد. معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود.هر موقع می‌رفتیم، با دوستانش آن‌جا می‌پلکیدند. زیرزیرکی می‌خندیدم و می‌گفتم:« بچه‌ها، بازم دار و دسته محمدخانی!» بعضی از بچه‌های بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف، معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب می‌بردند، برای همین ازش بدم می‌آمد. فکر می‌کردم از این آدم‌های خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است. آن‌هایی که با افکار و رفتارش موافق بودند می گفتند: «شبیه شهداست، مداحی می‌کنه، میره تفحص شهدا!». @khademshohada_komijan ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯