eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
302 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم سکوت حوزه را حمل بر رضایت میکنند ... 🔶 در روز میلاد امام زمان(عج) یکی از رفقا بعد از تبریک عید با اعتراض گفت «برای حوزه مهترین چیز فقط این است که کسی مخالف اعتقادات اسلام و روحانیون چیزی نگوید،فقط در این مورد صدای حوزه بلند میشود، به وضعیت معیشت مردم کاری ندارد ...» به سراغ سایت های خبری رفتم ، «کارخانه ای با 80 کارگر، تعطیل شد» در جای دیگر نوشته بود 300 واحد صنفی در سال گذشته تعطیل شده و 1500 نفر در آستانه بیکاری هستند و ... 🔶 این بی تفاوتی حوزه و سکوت ترییبون های حوزه نسبت به اوضاع اقتصادی مردم ، باعث میشود مردم نسبت به حوزه بدبین شوند و این سکوت را حمل بر رضایت آنان از وضع موجود کنند. 🔶 حجة الاسلام عابدینی در جریان اعتراض مردم در دی ماه سال گذشته: «وظیفه جریان انقلابی در این برهه انتقاد بدون ناامید سازی. یعنی انتقاد ما نباید کینه توزانه باشد و نه تسلیم این جو بشویم که انتقادی ناامید سازی است. اگر ما بتوانیم از سوی روحانیت راهی را نشان بدهیم که که بشود به وسیله آن، انتقاد سازنده صورت بگیرد و به دولت کمک کند ، حالا چه دولت آن انتقاد را برتابد و چه برنتابد.» 🔶 آیت الله شب زنده دار به نقل ازمقام معظم رهبری نسبت به اعتراض مردم در شهر ها در جلسه ای که در دی ماه سال گذشته خدمت ایشان رسیده بودند، فرمودند: «هر کس هرکاری از دستش می آید برای نصرت اسلام و نظام ، حرام است که سکوت کند و واکنشی نداشته باشد.» خیلی با قوت فرمودند حرام است. 🔶 سخنی از امام(ره) : «وضع حکومت اسلام یک همچو وضعی است. اداره اش برای رفاه مردم است. نظامش برای رفاه مردم است. رئیس جمهورش برای رفاه مردم است. نخست وزیرش برای رفاه مردم است ...» خانه طلاب جوان سروش: https://sapp.ir/khanetolab @khanetolab
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت اول) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 امام رحمة الله علیه ریشه انقلاب را انقلاب درونی میدانند و میفرمایند تا وقتی این انقلاب درونی باشد، ارزش ها پابرجایند. برای تحول درونی هم چند محور برمیشمرند: تحول از خوف به شجاعت ، از یأس به اطمینان و امید ، از توجه خود به توجه به خدا و از تفرقه به اجتماع. 📣 ایشان میفرمایند از خود گذشتن و به خدا پیوشتن رمز پیروزی است. این بیان دارد به جوهره کار امام اشاره میکند ، چه در مقیاس فردی و چه در مقیاس اجتماعی. من اینگونه برداشت میکنم که امام (ره) ریشه همه پیشرفتها را در استقلال طلبی جستجو میکند و در مقابل این روحیه استقلال خواهی و استقلال طلبی که درقالب ظلم ستیزی و شهادت طلبی مجسم میشود ، روحیه وابستگی را امّ المفاسد میداند. 📣 به لحاظ فردی ما مسأله ای به نام اعتماد به نفس داریم که در فضای عمومی و اجتماعی به ظلم ستیزی ، عزت خواهی ملی و استقلال ترجمه میشود، و همین اساس کار است. و حضرت امام (ره) مقیاس پیشرفت ملت ها و اجتماعات را همین روحیه میداند. ایشان معتقد است تمام تحولات اجتماعی به تحول فردی برمیگردد یعنی تحولات اجتماعی از تحول فردی شروع میشود و منطقی که حضرت امام (ره) در این جریان مشاهده میکند همان سنت الهی قرآنی است: «ان اللهَ لایُغیرُ ما بِقومٍ حتّی یُغیروا ما بِاَنفُسِهِم» وقتی تحولات فردی شکل بگیرد اجتماع بستر لازم را در برای تحول در حوزه ملت پیدا میکند و ملت آماده تحول خواهد شد. 📣 ایشان روند را در ایران و به لحاظ مردم ایران به شکل یک معجزه تلقی میکند. یعنی دائما پافشاری میکند که این یک امر عادی نبوده است. امر الهی و عنایت غیبی خاص بوده است. شما میتوانید سرّش را در کلمات حضرت امام (ره) پیدا کنید، ایشان احساس میکند که اینجا یک سنت دیگر در حال رخ دادن است. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت دوم) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 سنت معجزه یعنی سنت جریان اراده خاص الهی در بستر اراده عام الهی ، یعنی سنت جریان اراده روشن الهی در بستر اراده عمومی الهی. چون ارده عمومی الهی برای همه روشن و قابل فهم نیست لکن معجزه به گونه ای است که همه به اعجاز آن میتوانند پی ببرند همه آنچه در نظام هستی جریان دارد بر اساس سنن الهی است، منتهی این سنن الهی در چندین طبقه منظم شده اند. عام ترین وجه سنن الهی همین مجموعه قوانینی است که در سطح اولیه در حال جریان است و تمام علوم بر اساس همین سنت ها پیاده میشود. همه دانش هایی که در جریان هستند ، در واقع اراده عام الهی را میشکافند و جلو میروند. مثلا انواع روابطی که علم اقتصاد به دنبال کشف آن است یا علم سیاست . یا علوم اجتماعی ، یا حتی علوم تجربی و پزشکی.همه اینها به منزله اراده های عمومی پروردگار و سنن جاریه در سطح اول هستند. ولی سنن دیگری هم در طبقات بالاتر وجود دارد.اگر در همان بحث اراده عمومی الهی یک تلاش هایی صورت بگیرد و بستر هایی فراهم شود ، به یک مقطعی خواهیم رسید که محل جریان اراده خاص پروردگار است. یعنی یک سنت ویژه تر آنجا بروز میکند.و معجزه شکل میگیرد. 📣 این که ما میگوییم خرق عادت ، نسبت به این طبقه خرق عادت محسوب میشود. ولی خود این معجزه هم ذیل قوانین وتحت انظباط است.شاید بتوان قواعد این ها را هم استخراج کرد. مثلا مریضی که به لحاظ متعارف و عادی خوب نمیشود با دعای یک ولی خدا خوب میشود. این ، جریان سنت طبقه حاکم است بر سنت عمومی که در حال جریان است. 📣 ریشه این اعجاز و سنت حاکم بر سنن عمومی را قابلیت خود مردم ایجاد میکند. منتهی نکته اینجاست که مردم اگر مطابق این نظام ویژه متحول شوند و یک گام به سمت خدا بردارند ، خداوند متعال به لحاظ سنن برتر اقبال شدیدی به آنها خواهد کرد و این همان حقیقت اعجاز ، کرامت یا امر خارق عادت است. پس امام (ره) معتقد است یک چنین تحولی در مردم ایران به وجود آمده است که ریشه اش برمیگردد به ظلم ستیزی و در مقابل ظلم ایستادن که جوهره حقیقی آن، همان روح استقلال خواهی یک ملت است. این روحیه مقاومت چنین ثمرات شگفت انگیز و اعجاز گونه ای را به دنبال دارد. 📣 در مرتبه بعد امام (ره) مرتب متذکر میشوند که مردم باید این مدل را حفظ کنند، وآیه شریفه «فاستقم کما امرت» را مطرح میفرمایند. درست است ک همه کارها از حضرت حق است و خودشان هم میفرمایند ، همه امور دست خدا است، لکن درکنار آن ، امام (ره) معتقد است که این اراده ویژه خداوند متعال مرهون خود مردم است ، یعنی یک چیز در خود مردم اتفاق میفتد و این کلید اصلی است. 📣 نقطه اصلی و ثقل تاکید همین تحول است که میفرمایند باید حفظ شود. اگر در کار امام (ره) دقت کنیم میبینیم که ایشان انقلابی گری را محور همه پیشرفتها میداند. انقلابی گری از نظر امام (ره) یعنی در مقابل ظلم ساکت نایستادن. ظلم را به معنای وسیع کلمه بگیرید. امام(ره) ریشه همه پیشرفتها را همین نکته میداند. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
‼️جمهوریت و اسلامیت، تعارض یا تناسب؟ 📃 یادداشتی از حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد ارسطا، عضو هیات علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران ✍ نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک نظام مردم سالار دینی، از جمله نظام‌هایی است، که در عین حفظ ماهیت اسلامی خود به مبانی نظام جمهوری نیز پایبند میباشد... با این حال برخی با تفسیرهای ناصواب چنین پنداشته اند که در صورت پذیرش اسلام و حکومت ولایی امکان تحقق تظام جمهوری از بین رفته و جمع بین این دو غیر ممکن خواهد بود؛ این یادداشت کوتاه می کوشد دیدگاه مزبور را به صورت استدلالی، به اختصار مورد بررسی قرار دهد. ▪️ جمهوری شکل است، نه محتوا ✍ در تبیین مفهموم جمهوری باید گفت که جمهوریت فقط بیان کننده شکل حکومت است، نه محتوای آن؛ به عبارت دیگر، از جمهوری بودن یک رژیم نمی‌توان به محتوای آن پی برد و ملازمه‌ای بین جمهوریت و محتوای خاصی از حکومت وجود ندارد، به همین دلیل می توان با شکل و قالب جمهوری، از حکومت‌های مختلف و محتواها و ماهیت‌های گوناگون صحبت کرد. در تایید این نکته می‌توان به نظر مرحوم دکتر ابوالفضل قاضی شریعت پناهی استاد برجسته حقوق اساسی در کتاب حقوق اساسی و نهادهای سیاسی اشاره کرد... ▪️ ولی فقیه مقام متناظر با رئیس جمهور نیست ✍ باید به این نکته توجه داشت که رئیس حکومت بودن رئیس جمهور در نظام‌های جمهوری بدین معنا نیست که الزاما هیچ مقامی بالاتر از او وجود ندارد؛ چرا که ممکن است با وجود رئیس جمهور، یک نیرو و مقام تعدیل کننده نیز در رتبه‌ای بالاتر و با اختیاراتی بیش از او وجود داشته باشد، چنان‌که بعضی از حقوق‌دانان همین دیدگاه را داشته و مقام مزبور را، در عین بی طرفی، دارای اختیارات وسیعی دانسته و تصریح نموده‌اند که اگر میان پارلمان و دستگاه حکومت، اختلافی بروز کند، قوه تعدیل کننده دخالت می‌کند و در حدود اختیاراتی که قانون اساسی به آن بخشیده است، مملکت را از بحران سیاسی نجات می‌بخشد… یکی از شرایط حکومت جمهوری آن است که رییس حکومت، که همان رییس جمهور است، یک مقام انتخابی باشد، ولی چنین شرطی وجود ندارد که که رییس حکومت حتما رییس کشور و بالاترین مقام مملکت نیز باشد؛ لذا ممکن است رییس جمهور، در عین حال که رییس حکومت است، رییس کشور نباشد، بلکه ریاست کشور بر عهده مقام دیگری همچون ولی فقیه یا مقام تعدیل کننده باشد. ▪️ وجود عناصر تعریف جمهوری در حکومت ولایی ✍ اگر بر فرض بپذیریم که مقام متناظر با رییس جمهور در حکومت‌های جمهوری، همان ولی فقیه در حکومت اسلامی است، می‌بینیم که تمام عناصر حکومت جمهوری در حکومت ولایی بر اساس این فرض نیز تحقق دارد، زیرا اولا: ولی فقیه در حکومت ولایی یک مقام انتخابی است که با انتخاب غیر مستقیم مردم برگزیده میشود، چه این‌که مردم نمایندگان مجلس خبرگان را برمی‌گزینند و آنان رهبر را انتخاب می‌کنند و چنان‌که پیش‌تر گفته شد، عنصر اول حکومت جمهوری انتخابی بودن رییس حکومت از سوی مردم است اعم از این‌که در یک انتخاب مستقیم توسط مردم برگزیده شود یا در یک انتخاب غیرمستقیم و دو درجه‌ای چنان‌که در ایران و برخی کشورهای دیگر، همچون ایالات متحده آمریکا، معمول است. ثانیا: مدت ولایت فقیه و رهبری محدود به رعایت شرایط و دارا بودن صفات ویژه رهبری است، نه نامحدود و مادام العمر. چه محدودیتی از این بالاتر که اگر رهبر، شرایط خود را حتی یک روز پس از تصدی این مقام، از دست بدهد ، از رهبری ساقط خواهد شد؟ ثالثا: ریاست حکومت موروثی نیست. رابعا: رئیس حکومت نسبت به اعمال خود مسئول است؛ همانطور که در ذیل اصل یکصد و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح شده است که «... رهبر در برابر قوانين با ساير افراد كشور مساوي است.» ✍ نتیجه این‌که باتوجه به شکلی بودن مفهوم جمهوری، متناظر نبودن ولی فقیه با مقام ریاست جمهوری و وجود عناصر تعریف جمهوری در حکومت ولایی تعارضی بین جمهوریت و اسلامیت وجود ندارد و می‌توان گفت اسلامیت در نظام حکومتی جمهوری اسلامی ایران ناظر بر محتوای نظام و جمهوریت ناظر بر شکل حکومت می‌باشد و جمع این دو اشکالی ایجاد نخواهد کرد. 🌐منبع: پایگاه اینترنتی موسسه فرهنگی صراط مبین 📎 متن کامل👇 http://yon.ir/NzTQZ خانه طلاب جوان @khanetolab
🔘 فقه مردم سالار (قسمت اول) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 حضرت امام (ره) در پیامی که در 12 فروردین 58، روز اعلام جمهوری اسلامی صادر نمودند، نکاتی را متذکر شدند که بیان آن‌ها از یک فقیه ، می‌توانست سرنخ‌های بسیاری را برای حوزویان به ارمغان آورد. امام (ره) پیام خود را با این آیه آغاز می‌کنند: «وَ نُریدْ انْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّةً وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ».این آیه برای فهم جمهوری اسلامی، آیه ای کلیدی خواهد بود. امام راحل در این پیام تاریخی می‌فرمایند: « صبحگاه 12 فروردین- که روز نخستین است- از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست... سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و که حکومت خداست به جای آن نشست». 🔶 توصیف جمهوری اسلامی به و همین طور در زمین؛ بسیار قابل تأمل است. اساساً روش امام (ره) به عنوان یک فقیه عالی رتبه در به رأی گذاشتن حکومت الله نیز مسأله ای نیست که بتوان از کنار آن به آسانی عبور کرد. او می‌گوید: «سرنوشت ما در این تحقق پیدا می‌کند؛ یا اسلام انشاءاللَّه و یا- خدای نخواسته- غیر اسلام... «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام... شما می‌توانید هر فرمی را که می‌خواهید در «نه» بگنجانید. لازم نیست که همان «نه» باشد؛ شما دارید و می‌توانید که در آن ورقه بنویسید «جمهوری دمکراتیک»، بنویسید «رژیم سلطنتی» هر چه خواستید بنویسید مختار هستید». 🔶 این چه نگاهیست که اجازه می‌دهد مردم دین را به رفراندوم بگذارند؟! در عین حال حفظ جمهوری اسلامی را بر همه انسان‌ها واجب بداند: «این تکلیف برای همه دنیاست. حفظ دینِ حق، یک حکمی است برای همه دنیا و در رأس واجبات برای همه دنیا واقع شده ... آن مسلمی که در آفریقاست، حفظ برایش واجب است». 🔶 حضرت امام (ره)، راه صدور انقلاب اسلامی را -که یک تحول معنوی، الهی و توحیدی است- رأی مردم می‌داند: «باید اساس را مردم و فکر مردم قرار داد و باید به فکر مردم بود، نه دولتها، زیرا مردم و توده‌ها با حق موافقند...اگر بخواهیم انقلاب را صادر کنیم، باید کاری کنیم که مردم خودشان حکومت را به دست گیرند تا مردم- به اصطلاح- طبقه سه روی کار بیایند». این‌ها همه سؤال برانگیز است که در کنار آن اندیشه‌ی تند و غلیظ عرفانی که غیر از را نمی‌پذیرد و را برای فقیه جامع الشرائط قائل است، چطور حاضر می‌شود مردم‌سالاری را به عنوان یک بعد جدیِ اندیشه‌ی سیاسی خود مورد تأکید قرار دهد؟! 🔶 عموماً طرح حکومتِ امام (ره) با زاویه نگاه فقهی از دریچه مسئله‌ی ولایت مطلقه فقیه مورد توجه واقع شده، اما سؤال این است که اساساً سالار بودن مردم چگونه از بستر فقه اسلامی سر برآورده است؟ مکتب فقهی حضرت امام (ره) را عناصر کلیدی سامان داده‌اند که در کنار یکدیگر بطور هماهنگ نشسته‌اند. یک رکن قطعی این مکتب مسئله‌ی است و رکن دیگر آن بحث و همین طور مسائلی از قبیل طرح مراتب حکم بر اساس دو لایه انشاء و فعلیّت، با تعریف ویژه ایشان و همین طور طرح بحث تجدّد موضوعات و مسئله‌ی تعلق حکم به طبایع است که در کنار یکدیگر یک طرح ویژه را سامان می‌دهند. 🔶 در این میان پرسش از این نکته که سالار بودن مردم چگونه از تراث فقهی، توسط حضرت امام (ره) به چشم آمد، قطعاً مسأله ای کلیدی خواهد بود خصوصاً که طرح مردم‌سالاری دینی بر این اساس است که شکل گرفته است. این پرسش وقتی مسئله‌ی جدی‌تری خواهد بود که نسبت آن را با که در نگاه توحیدی مخصوص خداوند است و همین طور حق حاکمیت ولی‌فقیه، مشخص کنیم. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
🔘 فقه مردم سالار (قسمت دوم) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 مراد از مردم در مفهوم چیست؟ وقتی می¬گوییم مردم، سالار هستند؛ یعنی چه کسانی سالارند؟ این پرسش به ظاهر ساده، تحلیل و فهم مسئله‌ی مردمسالاری و دلایل توجیه آن را در فقه، بهتر تبیین می‌نماید. مراد از «»، مخاطب دین است. مخاطبی که وقتی مورد خطاب قرار می‌گیرد توجهی به تعیّنات و ویژگیهای شخصی آن نمی‌شود. تعابیری که حضرت امام (ره) در بحث ، درباره هویّت مخاطب دارند، می‌تواند برای توضیح این حقیقت، مناسب باشد: «أنّ الأحکام المتعلّقة بالعناوین- نحو «یا أیهَا النَّاسُ» أو «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»- فعلیة علی عناوینها من غیر لحاظ حالات کلّ واحد من آحاد المکلّفین و أنّ صحّة الخطاب العمومی لا تتوقّف علی صحّة الباعثیة بالنسبة إلی جمیع الأفراد». (جواهر الاصول، لنگرودی، تقریر اصول امام خمینی، ج 4، ص 122) 🔶 این عنوان همه تاریخ را نیز فرا می‌گیرد؛ یعنی مربوط به یک جامعه خاصی نیست «إنّما هو تکلیف لجمیع الناس من الموجودین حال الخطاب و المعدومین». (کتاب الطهارة، فاضل لنکرانی، تقریر فقه امام خمینی، ص 151). این عنوان با نگاه بین، به امور نگاه می‌کند. اگر این لحاظ وحدت در افراد، اصیل باشد، آنگاه باید گفت: اساساً دین در وهله نخست با یک امر حقیقیِ واحد، به افراد خطاب می‌کند. مرحوم راجع به مخاطبِ شریعت و دین اینطور تحلیل می‌کنند: «ایدئولوژی‌های انسانی؛ یعنی ایدئولوژیهایی که مخاطب آن‌ها نوع انسان است نه قوم یا نژاد یا طبقه خاص... انسان در متن خلقت از نوعی شعور و وجدانِ نوعی که در همه انسان‌ها وجود دارد بهره مند شده و همان وجدان فطری به او تعین نوعی و صلاحیت دعوت، مخاطب واقع شدن، حرکت و جنبش داده است. این ایدئولوژیها با تکیه به مشخّصِ نوع انسان، دعوت خود را آغاز می‌کنند و حرکت می‌آفرینند...لهذا مخاطب اسلام «النّاس/ عموم مردم» است». (مجموعه آثار، ج 2، ص 60) 🔶 این بدان معنا نیست که مخاطب اسلام، فطرت باشد و وقتی می¬گوییم ، در واقع آن را بطور مستقل نسبت به تعیّنات و تکثّرات نگاه کنیم؛ بلکه مراد از مردم نگاه به همه انسان‌ها است با توجه به حیثیّت وحدانی انسانی و با توجه به همه روابط انسانی که ساختارهای اجتماعی و تمدنی را شکل می‌دهد و به دلیل وجود این حقیقت وحدانیِ انسانی، عموم انسانها با هم مورد خطاب قرار می‌گیرند. مرحوم استاد حضرت امام (ره) راجع به مخاطبِ دین چنین میگویند: «خداوندِ عالم، قرآن را که حبل الله است از عرش الرحمان نازل فرموده بر عرش اخوت انسان تا فهمیده شود که مستقر قرآن و نوامیس الهیه، جامعه اخوت مسلمین است و البته نتوان قرآن عظیم را به انفراد نگهداری نمود بلکه باید به ایادی متحده جامعه اخوت انسانیت آن را مانند تاج کرامت بر سر نهاد تا مایه افتخار دنیا و آخرت گردد». (شذرات المعارف، شاه آبادی، معرفه 8، ص 17) این جا این عارف برجسته مخاطب دین را اساساً عرش اخوت انسان می‌دانند؛ یعنی دیدن حیثیّت وحدت جامعه ایمانی. 🔶 پس مراد از مردم، نگاه به عمومِ آحاد انسانی است، اما با توجه به همه روابط تاریخی و اجتماعی. وقتی به این امر متکثر اشاره می‌کنیم در واقع به آن جنبه وحدانی اشاره داریم. جنبه وحدانی که از تکثرات منتزع نشده است، بلکه می‌تواند همه تکثرات را در خود جمع کند. تحلیل از هویّت مردم، هم اشاره به حقیقتِ واحد آن‌ها دارد و هم می‌تواند همه آن‌ها را به صورت متکثر ببیند، لذا همه افراد این متکثر می‌توانند خطابات الهی را عملیاتی و اجرایی کنند. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab