🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
نظر حضرت امام خامنه ای درباره انداختن نامه در چاه جمکران+شعر معظم له در مورد امام زمان علیه السلام #
حضرت امام خامنه ای در هنگام تعطیلات سال نو مسیحی به دیدار خانوادههای شهدای ارمنی و آشوری تشریف میبرند و این خانوادهها را به صورت ویژهای تکریم میکنند. در کتاب مسیح در شب قدر که مربوط به خاطرات این جلسات است، آمده:
مادر شهید ارمنی در جلسه با آقا میگوید: حاجآقا راست میگویند؛ من خودم عاشق هیئتم، محرم هر شب میروم. تازه جمکران هم رفتهام. وقتی این را به ایشان میگویم، اصلا تا اسم جمکران را میشنوند، یک لبخند زیبا میزنند و میگویند: جمکران؛ بهبه.
میگویم که: من نامه نوشتهام و در چاه جمکران انداختهام.
آقا: حالا آن نامه را نمیخواهد آنجا بیندازید. شما جمکران اگر رفتی، برو آنجا، یک آقای وجود دارد که بدان این آقا میشنود حرفت را. مخاطب قرارش بده. خودت بدان داری با یکی حرف میزنی. با او حرف بزن، بدان که خدای متعال جواب میدهد. تردید در این نداشته باش، درست میشود. نامه داخل چاه و اینها لزومی ندارد. نه یک سند درستی دارد، نه لازم است. حال به فرض، سند هم داشته باشد، چیز لازمی نیست. آنهایی که قدرت کار را دارند، میتوانند تصرف کنند، آنها محتاج به نامه نیستند. وقتی خواستی حرف بزنی، به حرکت درمیآید، به حرف درمیآید. برو با دلت با آنها حرف بزن.
من یک وقتی شعری گفته بودم درباره امام زمان (سلاماللهعلیه) رفتم جمکران و خب، تضرع و توجه و نماز و همین اعمال که هست، دیدم آرام نمیگیرم. راحت نمیشوم. بلند شدم و ایستادم. دفترم هم در جیبم بود، دفتر شعر. درآوردم، گفتم آقاجان این شعر را برای شما گفتهام، میخوانم برایتان. شروع کردم شعر را خواندن، آهسته البته. هیچکس هم متوجه نبود. یک غزلی بود از اول تا آخر غزل خطاب به حضرت خواندم. گمان میکنم تأثیری که آن غزل در حال من کرد، آن نماز مخصوص و آن چیزها نکرد. آدم با دلش که حرف بزند، اینطوری است.
#رهبرمون
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
#خانواده_بزرگ_منتظران
#لطفا_با_لینک_ارسال_کنید
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
حضرت امام خامنه ای در هنگام تعطیلات سال نو مسیحی به دیدار خانوادههای شهدای ارمنی و آشوری تشریف می
در پانوشت این خاطره شعر مذکور از حضرت امام خامنه ای اینگونه آمده است:
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سپند وار زکف داده ام عنان بی تو
ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو
چون آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلی
پر است سینه ام ز اندوه گران بی تو
نسیم صبح نمی آورد ترانه ی شوق
سر بهار ندارند بلبلان بی تو
لب از حکایت شبهای تار می بندم
اگر امان دهدم چشم خونفشان بی تو
چون شمع کشته ندارم شراره ای به زبان
نمی زند سخنم آتشی به جان بی تو
ز بی دلی و خموشی چون نقش تصویرم
نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو
عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم
چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو
گزارش غم دل را مگر کنم چو "امین "
جدا از خلق به محراب جمکران بی تو
#رهبرمون
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
#خانواده_بزرگ_منتظران
#لطفا_با_لینک_ارسال_کنید
منبع: مسیح در شب قدر (روایت حضور حضرت امام خامنه ای در منازل شهدای ارمنی و آشوری)، مؤسسه جهادی صهبا، تهران، ۱۳۹۳، صص ۴۳۱-۴۳۲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید
سایت دفتر رهبرانقلاب، نماهنگی ویژه درباره قدرت موشکی ایران و عامل دور کنندهی سایهی جنگ از کشور، منتشر کرد.
چه چیزی سایهی جنگ را از سر ملت و کشور ما دور کرده است؟
@KhanevadehMontazeran
#خانواده_بزرگ_منتظران
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_سی_ام: نخل های بلند و درخت های انگور,کنار و انار ,نخلستان
با ما همراه باشید!
#رمان_دا
@KhanevadehMontazeran
#خانواده_بزرگ_منتظران
هدایت شده از 🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_دا
#قسمت_سی_و_یکم:
چند روز از مراسم بزرگداشت شهدا گذشته بود.فکر می کردم علی کم کم از غصه شهادت دوستانش بیرون م ی آید و حالش رو به راه می شود.آن روز من چند ساعتی به خانه پاپا رفته بودم.وقتی برگشتم دیدیم علی کنار پنجره اتاق رو به حیاط ایستاده ,لباس مشکی تنش بود و قاب عکس بزرگی در دست داشت.عکس خودش توی قاب بود.عکسی که قبلا آن را ندیده بودم .دا هم توی ایوان نشسته بود .به دا و علی سلام کردم و پرسیدم :این چیه علی ,عکس خودت رو چرا قاب کردی ؟
با آرامشی گفت:این رو برای همون روزها می خوام.
بعد برگشت به دا نگاه کرد و لبخندی زد.از طرف دیگر نگاه عصبانی دا نشان می داد چقدر از این حرف ناراحت است. می دانستم علی عزیز ترین کس دا است.خیلی او را دوست دارد.پیش همه تعریفش را می کند و قربان قد و بالا یش می رود.حتی ما بچه ها هم پذیرفته بودیم علی خیلی بهتر از ماست.از آنجا که به درد همه می رسید و با سختی هایی که خودش کشیده بود باز سعی می کرد باری از دوش دیگران بردارد.می خواستم بدان حدسم درست است و او به فکر شهادت است یا نه.به همین خاطر ,دوباره از او پرسیدم:کدوم روز رو می گی علی؟عکس رو برای کی می خوای؟
گفت:همون روزی که همه تون باید بهش افتخار کنید.
گفتم:منظورت روز شهادته ؟
بقیه حرفم را با نگاه تند دا خوردم.علی گفت: این عکس رو گرفتمد وقتی شهید شدم تو حجله ام بذارید تا همه بفهمند راهی رو که من رفتم از دل و جون بوده.
بعد از چند دقیقیه سکوت دوباره گفت:دوست ندارم وقتی شهید شدم گریه کنید.دلم می خواهد مثل مادر عباس باشید,صبور و مقاوم با مساله برخورد کنید.شما همه رو دلداری بدهید.نمی دانستم چه جوابی به علی بدهم.فقط وقتی دیدم حال دا دگرگون شده و کم مانده شیون و زاری کند,با علی شروع به شوخی و خنده کردیم.علی از وقتی سپاهی شد برای حمل اسلحه همیشه زجر می کشید.چون دو تا از انگشتانش در هر دو دست به طور مادر زاد به هم چسبیده بودند و موقع کشیدن گمن پگدن به شیار اسلحه گیر می کرد و دستانش زخمی می شد.همیشه خدا دستان علی باند پیچی بود.دستش به هر جای می خورد خون ریزی می کرد.و برای وضو گرفتن معذب بود.گاهی که بریدگی اش عمیق می شد ,کارش به بخیه زدن هم می شکید.خودش می گفت:چیزی نیست ,نگران نباشید.دا خیلی ناراحت این مسئله بود .می گفت:چرا این بلا ها رو سر خودت میاری؟
بابا خیلی دوست داشت خرج عمل علی را تهیه کند و او را برای عمل جراحی به بیمارستان ببرد,اما آن روز ها بیشتر از هزار و سیصد تومان حقوق نمی گرفت و این عمل حدود بیست هزار تومان هزینه داشت.به هم چسبیدگی انگشتان علی فقط به دستانش محدود نمی شد .دو تا از انگشتان هر پایش هم با یک پرده به هم چسبیده بودند.وقتی مدتی طولانی پایش در پوتین می ماند,این قسمت زخم می شد.وقتی می خواست جورابش رل بیرون بکشد ,پوست پایش با جوراب ور می آمد.هر بار با دیدن این صحنه جگرم کباب می شد.می دویدم ,پماد می آوردم اما نمی گذاشت دست بزنم.بالاخره جهان آرا از او خواسته بود فکری برای این مسئله بکند.باذ هماهنگی سپاه قرا شد علی برای جراحی تهران برود.روز حرکت علی بد ترین و سیاه ترین روز عمرم بود.از این بابت که او می خواهد دستانش را عمل کند خوشحال بودم.ئلی از اینکه از پیش ما ولو برای مدتی می رفت ,می خواستم دق کنم.علی فقط برادرم نبود.دوستم و محرم رازهایم بود.در خواست ها و چیز هایی را که حتی به دا نمی توانستم بگویم,به علی می گفتم.او هم سعی می کرد خواسته ام را بر آورده کند.موقعی که کاری از دستش بر نمی آمد طوری این مساله را به بابا می گفت که او متوجه نشود این حرف یا درخواست از من بوده است.لیلا هم علی را خیلی دوست داشت .روزی که بابا برای علی کمد خرید,من و لیلا به اصرا ر کمدش را به اتاق خودمان بردیم تا به این بهانه علی بیشتر به اتاق ما بیاید.با اینکه از وقتی سپاهی شده بود .در هفته یکی,دو بار بیشتر به خانه نمی امد ,مرتب کمدش را گرد گیری می کردم و به وسایلش چشم می دوختم.این طوری با فکرش سرگرم می شدم.شبی که فردایش پرواز داشت خیلی دیر به خانه آمد.من لباس ها ,دوربین ,ضبط و سجاده و هر چه فکر می کردم یازم داشته باشد ,توی چمدان گذاشتم.وقتی آمد چمدان را نشانش دادم .گفت:خوبه,دستت درد نکنه.شب بدی گذراندم.
ادامه دارد.......
📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران
⭕️ارسال فقط با لینک
ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️
📩
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کسانی خواستار تشدید تحریم ها شدند؟ کاسبان تحریم چه کسانی هستند؟ دکتر ابیانه توضیح می دهد.
همیشه پای بک اصلاح طلب در میان است.
@KhanevadehMontazeran
#خانواده_بزرگ_منتظران
پوستر شماره7⃣2⃣👆👆
📝متن کتاب" هیچ کس به من نگفت"
#هیچ_کس_به_من_نگفت
💠⚜💠⚜💠⚜💠
︽︽︽︽︽︽︽︽︽
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
💠⚜💠⚜💠⚜💠 ⚠️هیچ کس به من نگفت😔 6⃣2⃣قسمت بیست و ششم 😔هیچ کس به من نگفت: که خواسته های شما را بر خواس
💠⚜💠⚜💠⚜💠
⚠️هیچ کس به من نگفت😔
7⃣2⃣قسمت بیست و هفتم
😔هیچ کس به من نگفت: که احترام شما در رعایت ادب نسبت به منسوبین شماست. من از کجا باید میدانستم که سادات و علما منسوب به شما هستند و احترامشان، احترام شماست.
😓مرا ببخش اگر کوتاهی نمودم و همچنین در اماکنی که به نام شماست نیز، ادب را رعایت نکرده به غفلت و سرگرمی مشغول شدم. به جمکران آمدم، اما آن احترامی که شایسته مسجد شما بود نشان ندادم و چشمانم را آلوده به گناه کرده و دل نازنین شما را به درد آوردم. 😢
✅هیچ حرفی ندارم جز اینکه بگویم، ای کریم! از ما بگذر و آنچه دیده ای نادیده بگیر.
🔹ادامه دارد ...
📘کتاب "هیچکس به من نگفت"
✍نویسنده: حسن محمودی
#متن_هیچ_کس_به_من_نگفت 27
#هیچ_کس_به_من_نگفت
💠⚜💠⚜💠⚜💠
︽︽︽︽︽︽︽︽︽
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
هدایت شده از گروه 💫محفل قرآنی خانواده منتظران 🌠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درباره زیارت جامعه کبیره مختصر و مفید ماندگاری
http://eitaa.com/joinchat/3401908235C98856fe133
👈👌سفارش #امام_زمان_عج
جامعه جامعه جامعه
نافله نافله نافله
عاشورا عاشورا عاشورا...
و اکنون همراهی آخرازمانی با روزی ۵دقیقه ختم زیارت جامعه انجام میدیم و لبیک میگیم به اماممون عج
#فــــــــــــراخــــــــــــوان
چله ی پرفیض دعای #جامعه_کبیره
توضیحات داخل گروه
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
تدبر درقرآن ادامه میدیم آیات بعدی رو ازسوره یس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5771713529245597972.mp3
3.14M
🔅انس با قرآن (قسمت اول)
🔅 شرح دعای۴۲ صحیفه سجادیه (جمال قرآن)، جلسه۱
📚 محمدعلی انصاری
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۵﴾
و چون به ايشان گفته شود از آنچه در پيش رو و پشت سر داريد بترسيد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد [نمى شنوند] (۴۵)
وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۴۶﴾
و هيچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان بر آنان نيامد جز اينكه از آن رويگردان شدند (۴۶)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۷﴾
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق كنيد كسانى كه كافر شده اند به آنان كه ايمان آورده اند مى گويند آيا كسى را بخورانيم كه اگر خدا مى خواست [خودش] وى را مى خورانيد شما جز در گمراهى آشكارى [بيش] نيستيد (۴۷)
36.Yaseen.45-47-۱.mp3
2.96M
تفسیر آیات ۴۵تا ۴۷ سوره یس توسط استاد قرائتی بشنویم 👆
4_5908756147430491710.mp3
4.73M
سحر روح و جسم و احساس خودت را دو دستی به بارگاه الهی ببر,
بگذار تا نور او تمام دردهایت را تسکین دهد,
دردهایی که جز تو و پروردگار کسی از آنها خبر ندارد.
گهواره نیمه شب بستر خوبی برای دردهای پنهان است.
پیدا کردن انگیزه ی دائمی برای خواندن نمازشب
در روایتی آمده که حضرت امام حسین(علیه السّلام) در کودکی تعابیر زیباییدر مورد پرندگان داشتند و در مورد خروس می فرمودند: خروس در موقع اذان فریاد می زند: قوموا ایها الغافلون ، قوموا ایها الغافلون
یعنی ای بی خبرها برخیزید، ای بی خبرها برخیزید.