استاد فاطمی نیا:
«استاد شهریار میگفتند شعر متوسط نخوانید، فکرتان وسط می ماند.»
... آی جوانان استاد متوسط نپذیرید؛ فکرتان وسط می ماند.
سخنرانی وسط گوش ندهید تا فکرتان وسط نماند. به خودتان رحم کنید!...
@khateshohada_313
ما با کتاب خوندن انقلاب کردیم!
انقلابی عزیزی که کتاب نمیخونی...!
فکر نکن اینجوری میتونی انقلاب رو نگهداری...
+صدریون
@khateshohada_313
وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ🌿
هیچ چیز آنان را از پذیرفته شدن انفاقشان بازنداشت، مگر آنکه آنان به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز را جز با کسالت وسستی به جا نمی آورند، و جز با بی میلی و ناخشنودی انفاق نمی کنند.🍃
#آیه۵۴سورهتوبه
#کلام نور
@khateshohada_313
شروع دوباره ..
وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُول
* خواندن نماز و انفاق نشانه ایمان واقعی نیست👌
وقتی انسان کاری را ازرویِ ضرورت و برای سدّ نیازی بهجا میآورد، هرگز دچار کسالت نمیشود. تشنهای که به دنبال آب میرود، برای پیدا کردن آب خسته میشود، ولی کسل نمیشود. امّا آنکه خود سیراب است، ولی به دستور اربابش برای تشنهی دیگری باید دنبال آب برود و زحمت بکشد، هم خسته میشود و هم کسل و بینشاط.
نمازی هم که منافقان بهجا میآورند،
برای خدا و ازرویِ احساس نیاز و برای پر کردن یک خلأ روحی نیست،
بلکه برای این است که جامعهی مسلمان، آنها را مسلمان بداند،
پس یک عمل تحمیلی، اجباری و ازرویِ بیمیلی است.
چنین عملی، قهراً کسالت میآورد.
همچنین انفاق و زکات اینان برای رفع نیاز لشکر اسلام در مقابل کفّار نیست،
بلکه چون میخواهند در جامعهی مسلمانان زندگی کنند و برای زندگی در این جامعه، نیاز دارند که مردم آنان را مسلمان بدانند، انفاق میکنند...
با این معنا، آیه خیلی آموزنده میشود و به ما میفهماند که نشانهی ایمان واقعی، اتیان نماز و انفاق نیست، بلکه نشانههای دیگری هم دارد که باید آنها را ملاکِ شناختِ ایمان یک انسان قرار داد. به مثال زیر توجه کنید👇
در داستان يوسف، زليخا تمام درها را با دست خود بست و از يوسف كام خواست. اما يوسف عليه السلام به سوى در فرار كرد و زن هم به دنبال او مىدويد. در اين صحنه يوسف و زليخا از نظر ظاهر و حركات فيزيكى، هردو مىدويدند، امّا انگيزهى يكى فرار از گناه و انگيزهى ديگرى گناه كردن بود. و اين است معناى نقش نيّت و انگيزه در اعمال انسان.