میخواهم به چشمانم التماس کنم که برایت ببارند، چرا نکنم؟ التماس بر چشمی که ضریحت را دیده از التماس به قومی شقی که از آب دریغ کردند، دل آزرده تر که نخواهد بود. میخواهم پاسخ دهم به صدای آن هاتفی که زینب کبری شنید و میگفت «ای دیده جهد کن به ریختن اشک و کیست که گریه کند بر شهدایی که مرگ آنها را میبرد...» و جهد کنم به ریختن اشک و بگویم آمدهام ای هاتف که گریه کنم، خواهم اشک ریختن با جزع و فزع که در میان های هایِ گریه، مخدرات آل الله، راحت تر اشک بریزند. خواهم برایت مشکی پوشیدن را، چرا نپوشم؟ که من لباس دارم و اما تو...؟ که «سر پیراهن تو گریهی ما را در اوردند میان اینهمه کشته چرا تنها تو عریانی...؟» چرا رخت عزا بر تنم نکنم؟ در مقابل شاهی بی کفن این اندک کاریست که میتوانم بکنم. اصلا اعتبار هر نسل همین جامه سیاه کردن است. خواهم دل برایت شکسته شود. چرا نشکند وقتی قلب تو را شکسته یافتم؟ میخواهم برایت صورت گلگون کنم. چرا نکنم؟ که صورت گلگونِ میانِ روضه، در مقابل رخ گلگون نازدانهات چیزی نیست.
قدیمی ها میگویند هر وقت گریه میکنی بدان که اباعبدالله مقابلت نشسته و دارد نگاهت میکند. خواهم زار زدن را... وه به اشکی که عشق رو به رویت باشد و مرگ پشت سرت در شتاب، خوشا مرگی که برسد و تو در مقابلم باشی. خوشا سری که مقابلت بر زمین بیفتد.
غلامِ غلامت همه اینها را خواهد و داند که جز به ارادهی تو، این خواستن نیز فعلش در او شکل نمیگیرد. تو بخواه که اشک بریزم، تو بخواه که برایت مشکی بپوشم. و ای به قربان خواستنت اگر که بخواهی این تحفهی ناقابل در مقابلت بر زمین بیفتد. تو بخواه رسیدن به خیمهی صاحب الزمان را. ما گریههای بسیاری را بدهکاریم که پشت سر او با نوایی که به صدای تو شبیه است و میخواند؛ «اَلسّلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیبِ»، هق هق کنیم. این اشکها که برای زخمهایت است نذر ظهور پسرت مهدی-روحی لک الفداء-
+واله
#وصال
میگفت؛ یه نمونهی سیر و سلوک که از اهل بیت به ما رسیده، مراقبه ماه محرم هست. مراقبه ماه محرم نه ذکره، نه قرآن خوندن، که البته اینا هم نوره میتونه داشته باشیش، ولی جزو مراقبه این ماه محسوب نمیشه. مراقبه محرم؛ اجابت دعوت اباعبدالله الحسین هست. بعد ادامه داد: حالا به چه شکله این اجابت دعوت؟ مشکی پوشیدن یه نمونشه، جلسه گرفتن و روضه رفتن هم. ولی بدون همه اینا بهانست تا تو گریه کنی...اشکه که خیییلی مهمه. راهکار اجابت دعوت و سیر و سلوک در وادی اهل بیت اشک بر اباعبدالله هست. فلذا به چشمات التماس کن که ببارن...
یه مکثی کرد و باز ادامه داد: امام صادق میفرمود؛ سجده بر تربت امام حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را از بین می برد، حالا تو نیک بنگر که گریه بر مصائب حضرت چگونست.
آبجیهای سادهی گلم
هیچوقت یه آدم امنیتی، در هیچ ردهای نمیگه من آدم امنیتیای هستم
باشه فداتون شم؟
#الله
و نام زیبای تو را
در کتیبهای از جنس عاطفه و عشق حک میکنم
تا همه بدانند که تو جان من و فاتح قلبم هستی
#عشق_ارباب
. . .
حقیقت این است که در این چند روزهی دنیا، خودمان را با اشکها برسانیم به صاحب عزای این مجالس؛ حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه و طی مسیر کنیم ده شبه ره صد ساله را. و در این میان کوچکتر از کوچک همان کمپین مشکی نپوشیم و عرق خوری کنیم در محرم و بیشتر اند. که جلودارشان یزید هم که دست تمام اشقیا را از پشت بسته نتوانست و گنده تر از او نیز نخواهد نتوانست کاری از پیش ببرد.اینها که دیگر هیچاند. تو نوکری ات را باشکوه تر از قبل، جار زدنی تر از قبل بکن و در برابر این حرفها و اضافات، سخن زینب کبری در مقابل یزید را مرور کن که فرمود؛ «فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا» هر چه میتوانی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش، به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست و وحیِ ما را هم نمیتوانی از میان برداری.
4_5947220964000404338.mp3
1.29M
حالم اصلا خوب نیست حسین جان
برام یه کاری کن.... 💔
شروع دوباره ..
در دلم گفتم بروم؟ کجا بروم؟ منی که عمری بر سر سفره ات نمک خورده ام کجا بروم؟ پدرت علی فرمود جز از حق دوستی مگیر، من دوست که نه، غلام این حقم... غلام جز خانهی اربابش کجا برود؟
شروع دوباره ..
نوشته اند کاروان وقتی به کوفه رسید زینب دختر علی بن ابیطالب سوی مردم اشارت کرد که خاموش باشند. در دم گویی که آیه «كُنْ فَيَكُونُ» خداوند تجلی یافته است، گشت چنانچه دستور داده شد. پس دمها فرو بسته شد و زنگ دَرا از بانگ و نوا ایستاد.
کاش با نفْس سرکش که چون مردم کوفه بد قول و بد عهدست، با گناهان افسار گسیخته چنین اشارت کنی و بگویی خاموش باش تا به بهشت کلامت و عترت و پاکی ات متمسک شوم یا عُلیا مخدّره یا زینب کبری.
#وصال
شروع دوباره ..
payamenashenas.ir/Ein_sad و این لینک ناشناس همیشگیمون و دومین لینک👇 https://harfeto.timefriend.net/
بعد از مدت ها دوباره برگشتیم
به عشق ارباب
که شویم وصال سابق
سلام علیکم :)
شروع دوباره ..
بعد از مدت ها دوباره برگشتیم به عشق ارباب که شویم وصال سابق سلام علیکم :)
میگفت علت طولانی شدن سوالات و عذاب شب اول قبر تعلقات دل هست. هر چه هوایی ک در دل داری خاصّه برای یک نفر باشه و البته اون یکنفر هم خیلی مهمه چی/کی باشه، زودتر طی میشه ولو اینکه اصلا شب اول قبری نداری. میگفت این شبا بهترین زمان برای از بین بردن تعلقات دل هست چرا که «مقلب القلوب» در عالم امام حسینه. اصلا برای همین هم شاعر نوشت:«تحویل سالسوختگان از محرم است.» فلذا علیکم به کَمالَ الْانْقِطاعِ الی الحسین-علیهالسلام-.
شروع دوباره ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ،
«بِأبى أنْت وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى یا اباعبدالله»
پدر و مادرم و خودم و دار و ندارم فدات ای عزیزی که بخاطر گمراه نشدن من و امثال من رفتی ته گودال و خون قلبت رو بذل کردی...:)