eitaa logo
اِسکول‌فان | school fun
2.1هزار دنبال‌کننده
276 عکس
245 ویدیو
0 فایل
اینجا‌قراره‌کلی‌خاطرات سمی‌ ازدوران‌مدرسه‌ازهم‌بشنویم😂💣🗿 خاطراتتون‌به‌اشتراک‌بزارید👀🦥 https://daigo.ir/secret/9726414532 کپی‌ازمحتوای‌ساخت‌کانال‌بدون‌ذکرمنبع‌‌ممنوعه‌❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
وای امروز عصر معلم هندسه زنگ زد ببینه میخوایم چند نفر بریم کلاس من خواب بودم جواب دادم و معلم هر چی میگفت میگفتم بله الحمدلله 🤣🤣🤣 _🦦🦦
سلام بد شانس هستم عضو جدید ناظم ما هر کسی رو گیر بیاره همه ی کار ها رومیندازه گردنش من داشتم از جلو در رد میشدم به من میگه معلم ورزش کارت داره من رفتم پیش معلم ورزش که چی کارم داره ؟ معلم ورزش میگه برو به عسل بگو بیاد منم هلک و هلک این همه پله رو رفتم بالا کلاس قنادی اصلا توجهی به اینکه معلم داخل هست یا نه نکردم در رو باز کردم داد زدم عسللل بمیریییی درد بگیریی همینجوری با لحن که با صحنه ی بدی مواجه شدم معلم بود که هیچ مدیر و معلم پرورشی و مشاور و بازرس هم بودن 💔😑😢 البته معلم و اینا همه عادت داشتن به خنگ بازی و به قول مدیر پیش فعالی به قول معلم پرورشی شیطونی من ولی بازرس یه جوریی نگاهم میکرد انگار آدم فضاییم بعد جالبش اینجا بود که کاملا خونسرد گفتم سلام عسل بیا پایین دبیر کارت داره +سلام بدشانس😂 متاسفانه بدشانسی خیلیم بدشانسی🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من‌و‌رفیقم‌هرچند‌ثانیه‌یکبار‌در‌کلاس😂😂 چقدرحقه‌🦦🦦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه معلم داشتیم دبیر مطالعات بود همیشه سعی میکردیم ازش سوتی بگیریم ولی نمیشد از این سخت گیرا خفن هیچی دیگه یه روز این اومد بگه زمانی که بزرگ شدید و رفتید تو جامعه گفت بزرگ شدید ازدواج کردید 🦦 این سوتی بود که ما از این معلم تو کل مدرسه بخش کردیم ولی آبروش نرفت🦦🤣😂🤣😂 _شاید‌ازاول‌منظورش‌همون‌بوده😂🦦
ما کلاس هفتم میز و صندلی داشتیم بعد همش بازی میکردیم. معلم ریاضیمون هم حساس بود. بعد یه بار سر کلاس ریاضی من و دوستم داشتیم همبنجوری صندلی رو تاب میدادیم و بازی میکردیم بعد میز پشتمون خالی بود یهو ما از پشت باهم افتادیم. 😂😂 حالا ما از خنده داشتیم میپوکیدیم همینجوری معلممون هم خیلی جدی داشت نگامون میکرد و دعوا مون میکرد حالا ما قیافه این بنده خدا رو هم میدیدیم بیشتر خندمون میگرفت😂 تا آخر کلاس داشتیم همینجوری میخندیدیم بچه ها فکر میکردن سرمون خورده لبه میز 🤣
ما سر کلاس کلا سمیم یه روز جغرافیا داشتیم بعد همکلاسیم نمیدونم به چی خندش گرفته بود هی میخندید این معلمه از این ادمای خیلی جدی گفت خانومم شما برو خنده هاتو بکن برو بیرون.. همکلاسی مام رف..اصن بعد که رفته بوده باز معلما رو دیده باز ... هعی خداا😂 _😂😂😂
سلام امروز زنگ نماز رفتم برم تو نمازخونه معلم نمازمونم داشت‌میومد تو منم داشتم درمورد یکی از معلما یه چی میگفتم تا نیم ساعت پیش داشت منو نصیحت میکرد 🤦‍♂️
وای هنوز به این میخندم ما تو کارگاه کامیپوترمون اینجوریه که صندلی هاش چرخ داره و اینا یه مدتی بود من خیلی رو همکلاسیم ‌اذیت میکردیم اونم جواب میداد یه روز معلم عربی اومد و منم اومدم اذیت میکنم این همکلاسیم اومد بشینه صندلیو اروم کشیدم اینم محکم خورد زمین.. هعی واکنش من😂 واکنش اون😂 _واکنش‌ها‌یکسان‌بوده🦦😂