سلام من ششمم انتضاماتم برای کلاس اول بعد میرم تو کلاس بچه ها میریزن رو سرم
بغلم میکنن
بعد اون سری رفتم تو کلاسشون ریختن سرم بچه
های کوچولو کوچولو🥺🥹
منو بچه ها انداخت زمین
خودشونو انداختن روم عین تخت خواب دارن باهام
بازی میکنن حالا معلمشونو همون موقع اومد تو کلاس منو در اون حال دید گفت خسته نباشی 😂😂😂😂😂
#مخاطب
+ وای بعضی از این بچه کلاس اولیا خیلی رو مخن😂😂
یه معلم هامون فامیلش حبیبی یه بعد من اومدم امروز بگم خانم حبیبی باید اینجا را چیکار کنم گفتم خانم طیبی باید اینجا را چیکار کنم 🤣
معلم: 😧
من: 🫢😩
بچه ها ی کلاس: 🤣🫣
#ن
#مخاطب
+ این قسمت اختراع معلم جدید😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار ما خنگ بودیم😂😂
داشتم پشت سر ناظممون غیبت میکردم
هیچی دیگه یه دفه دیدم ناظممون داشته از اول تا آخر رو گوش میکرده حرفا ی بدی هم میزدم 😂
کلی دعوام کرد
#مخاطب
ما با بچه هامون قرار گذاشتیم دبیرا که میان همین چالشه ک خیلیا انجام میدنو انجام بدیم
اینطوریه: یکی میپرسه خانم/آقا برای انشا میتونید بخوابید درسته یا میتوانید بخوابید؟
بعد معلم هرکدومو گفت همه سرمونو میذاشتیم رو میز(ینی مثلا میخابیدیم)
حالا با چندتا معلم رفتیم معلم قرآنمون کلی خندیدو گفت باحال بود با اینکه سنشم بالاعه و اصن فک نمیکردیم.
ولی معلمامون پایه بودن و خوش گذش🙂🤣
#مخاطب
آغا یه خاطره یادم اومد گفتم بگم
سال ششم زنگ آخر بود قبلش ورزش داشتیم بعد خیییلی خسته بودیم معلم داشت درس میداد ما همهه داشتیم حرف میزدیم.
بعد معلم نگامون کرد گفت واقعا اگه خستتونه هرکی خستشه بره بیرون نمره کم نمیکنم به والدینم اطلاع نمیدم خودش از درس عقب میمونه
آقا منو چند تا از دوستام به بقیه گفتیم میاین؟ خرخونا گفتن نه ما همون چند تا رفتیم تو سالن یا نمازخونه مدرسمون. یادمه دقیقا۴یا۵نفر بودیم.
وای اینقدر خوب بود اینقدررر خوب بود
سالنمون خییلی بزرگ بود بعد حدود ۷یا۸تا کولر داشت هیچوقت همشو روشن نمیکردن هیچوقت، ما همشو روشن کردیم😂
بعد واسه یه جشنی از اینور سالن تا اونور سالن پرده زده بودن ما هی میرفتیم زیرش میومدیم بیرون میدوییدیم خلاصه خیلی خوب بود....بقیه شو تو یه پیام دیگه میگم#قسمت اول
#مخاطب
_ماهمهمچینخاطراتیداریم🦦
سلام
نمدونم یکیگفته بود خانم حبیبی رو طیبی صدا کرده
من معلم تفکرمون خانم خاکساری هست بعد سر کلاس بچه ها خاستگاری صداش کردن
😁
#مخاطب
_بندهخداروباچندفامیلیصداکردید😂
آقا من امسال شورا شدم
بعد معاون گفت درس سبک داری بیا پایین
منم میدونستم دبیر ریاضی ک عمرا بزاره
امیدم ب دبیر املا و انشا بود
یهو وارد کلاس شد. دیدم عههههه این ک یکی دیگه اس
با خودم گفتم چیکار کنم و اینا
گفتم منو پایین کار دارن
گفت نرو
گفتم نمیشه و ......
گفت برو با نامه بیا
منم یه تیکه کاغذ برداشتم رفتم پایین خودم نامه نوشتم بردم دادم
اونم گفت خب باشه حالا برو😂
رفتم گفتم چیکار داشتتین؟
گفت برو کتاب های کتابخونه رو پچین
من رفتم و شروع کردم یهو من جو گیر شدم رفتم دستمال و. جارو گرفتم افتادم ب جون کتابخونه
یطوری تمیزش کردم فکر کنم تو عمرشون اونقدر تمییز نبوده
آخرم معاون بگرشت گفت باش برو🥴
خوبحداقل یه تشکر میکردی😭😂
#مخاطب
_نتیجهاینکهفقطهمونکاریکه
بهتوندادنانجامبدید😂😂
ولیحالاثوابشروبردید😄
قبلا من یه مدرسه ای میرفتم پیش دبستاتیا اول دوم سومیا تو یه شیف بودن چهارم پنجم شیشمیا تو یه شیفت دیگه
بعد تازه که کلاس چهارمی شده بودم ۱بودم هر پیش دبستانی یا کلاس اولی رو میدیدم لپشو میکشیدم میگفتم سوال کوچولو یا سلام گوگولی یا سلام کیوت یه باز یه کلاس پنجمی یا شایدم چهارمی قد کوتاه رو دیدم بعد لپشو کشیدم گقتم سلام کوچولو
اون:😡
من:😖😓
#مخاطب
سلام بزارید منم خاطره بگم البته از امسال که دهم هستم 😁
مدرسه ما تمام کلاساش دیتا داره چند تاش خرابه از شانس بده ما
مال ما درسته کلاسای دیگه مخصوصا یکی از دوازدهمیا خیلی کلاساشونو با ما جابه جا میکنن چون میخوان از دیتا استفاده کنن
یکی از بچه ها خیلی کفری بود اومد رو کاغذ نوشت این کلاس مال ما است
ما کلاسمون رو به بقیه نمیدهیم
وگرنه برخورد فیزیکی انجام می شود
باتشکر روابط عمومی کلاس........ (شماره کلاسمون)
نوشت و بعد چسبوند پشت در کلاسمون
که بعدا دیدیم که کندن
#مخاطب
_دیتاماهمهمشخراببود🗿🗿🗿
بابا ما یه خاطراتی داشتیم سال نهم اخراش یه روز همه رفته بودن اردو فقط یه کلاس که ما بودیم بودن بعد همه از این خرخونا منو دوستم هم حوصلمون سر رفته بود مدام تو حیاطی که هیچکس نبود فقط ما اصن معلما هی میومدم میگفتن بیاین ما نمیومدیم اما امسال که دهمم انصافا سخت تر شده
#مخاطب