قبل از اینکه از محبوب و شب و غم و نرمه نورهایی که به داخل اتاق توسط طلوع خورشید پمپاژ میشه و تراژدیهای بیپایان صحبت کنم، ساختار و تشبیهاتِ جملهی پایین بینهایت برام زیبا بود.
... حضرت به دنبال حلّ یک مسئلهٔ اساسی است و برای این کار دعوت میکند و تربیت مینماید. او در این دعوت به نیتهای مختلف هم بر میخورد. وقتی کسی میهمان دعوت میکند و میخواهد برای او برنج تدارک ببیند، اگر در برنج ریگ باشد آن را تمیز میکند. حسینبنعلی علیهالسلام هم میخواهد برنجِ اسلام را ریگشور کند. او میخواهد ریگی که در آن ریختهاند را جدا کند!
برای فردا اگر براتون مقدور بود، حتماً روزه بگیرید
و همچنین لطفا برای همه دعا کنید که همهی ما محتاج هستیم
خاورمیانهزدگی
دلم مسجد قائم پای دعای ابوحمزه ثمالیِ کاش یکی منو میبرد اونجا
به همون مقدار که مسجد قائم سحرهای ماه رمضان جذابیت و لطافت وصفناپذیری داره، صدبرابرِ اون شبهای محرمِ مسجد امامحسینِ والفجر قابل ستایشِ ...
ابر مستی تیره گون شد باز بیحد گریه کرد
با غمت گاهی نباید ساخت باید گریه کرد
امتحان کردم ببینم سنگ میفهمد تو را
از تو گفتم با دلم کوتاه آمد گریه کرد
ای که از بوی طعام خانهها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت «هم زد» گریه کرد
با تمام این اسیران فرق داری قصه چیست ؟
هرکسی آمد به احوالت بخندد گریه کرد
از سر ایمان به داغت گاه میگویم به خویش
شاید آن شب «زجر» هم وقتی تو را زد گریه کرد
وقت غسلت هم به زخم تو نمک پاشیده شد
آن زن غساله هم اشکش در آمد گریه کرد
#خانم_جان | #محرم
خاورمیانهزدگی
از لطف مادری است نمک گیرتان شدم با اشک روضه کامِ مرا هم که شور کرد گاهی ز کوفه گفت ، گهی از مدینه گف
آباد باد خانهی آن ذاکری که با
یک یاحسین، قلب مرا غرق نور کرد ٫