کسی را که بر اهلبیت علیهمالسلام گریه میکند به بهشت میبرند. آنان قوانین را بهم نمیزنند، بلکه زمینهٔ بهشت رفتن را برای گریه کننده فراهم میکنند.
وقتی کسی با اخلاص بیاید، اهلبیت علیهمالسلام او را میپذیرند و به سابقهاش نگاه نمیکنند. اگر میخواستند سخت بگیرند، مثل حُر را در عاشورا نمیپذیرفتند.
حُر وقتی فهمید که ابنسعد تصمیم قطعی برای جنگ دارد، چیزی نگفت و سوار بر اسبش شد. وقتی که از تیررس لشکر خارج شد، خود را به خیمهٔ امام حسین علیهالسلام رساند. حاجِب جلویش را گرفت و از او پرسید: از کجا میآیی؟ او گفت: برو به آقایت بگو حُر آمده؛ همان که جلوی راهتان را گرفت. قبولش میکنید؟ امام به حاجِب فرمود: به او بگو بیاید. حُر خجالت میکشید، چون راه امام را بسته بود و حالا میخواست با امام روبهرو شود. وقتی آمد گفت: من از این عمل خود شرمندهام، بگذار که با دشمنان شما بجنگم. حضرت به او اذن داد. حُر به جنگ رفت و دقایقی بعد فرقش شکافته شد. امام علیهالسلام مثل شاهین خودش را به بالای سر حُر رساند؛ همانطوری که بالای سر حضرت علیاکبر علیهالسلام آمد. سرِ حُر را به دامان گرفت و با دستمالی فرقِ حُر را بست. سالها بعد که بارندگی شد، قبر حُر خراب شد. وقتی به مَرمّت آن رفتد دیدند بدن حُر سالم است و دستمال آقا هم روی سرش بود. سلطان آن زمان دستور داد که از این دستمال یک قطعه جدا کنید و برای تبرک به خزانه بیاورید! | آیینهٔتمامنما
دربارهٔ کار اباعبداللّٰه علیهالسلام و بچهها، جوانها و اهلبیت آن حضرت تأمل کنید. آن حضرت میخواهد عاشورا آیینه تمامنمای دو نوع اسلام باشد. بعضی از آیینهها کوچک هستند که آدم فقط صورتش را در آنها میبیند و بعضی هم به اندازهٔ قد انسان هستند و انسان تمام قامتش را در آن میبیند. آن حضرت میخواهد تمام قامت دو اسلام را معرفی کند و برای این کار دعوت کرده و تربیت مینماید. | آیینهتمامنما