خاورمیانهزدگی
هو يرى حالك ولا يخفى عليه ضيق صدرك فاطمئن.
او حال شما را میبیند و بر او پوشیده نیست که سینهٔ شما تنگ است
پس مطمئن باشید.
یک مسئلهای هست که هرموقع بهش فکر میکنم گریه کردنم حتمیه. «انصاف»
یعنی هرچی فکر میکنم که آقا چرا یه عده اندازهی نخود انصاف تو وجودشون نیست. طرف میخواد هوای همه رو داشته باشه، تو دل همه عزیز باشه و یا میخواد پیش دوست، خانواده و اطرافیانش عالی باشه. ولی حاضر نیست یکم واقعبین باشه و ببینه یکی بین این همه هست که بیشتر از بقیه برات وقت گذاشته! کی بیشتر برات خرج کرده! کی رایگان اموالشو در اختیارت گذاشته! کی بهت واقعی عشق ورزیده!
چرا میخوایم نبینیم :)
از من اینو داشته باشید، که از روی تجربه شخصی میگم. واقعا تو زندگی به هرکسی که نزدیک شدین چه برای دوستی، همکاری، شراکت و ازدواج .. ببینید انصاف داره یا نه!
آدمی که انصاف داره خوبی دیگران رو فراموش نمیکنه. احترام رو همیشه نگه میداره. هیچوقت منت الکی رو سرتون نمیذاره. ارزش مردم رو بر اساس خوبی ذاتشون میچینه، نه اینکه بگه خب خواهر و برادر و خاله و عمه و بچم و مامان و بابام که عاااالیان! شوهرم و زنم و خانوادش و همکارام هم بجای خود!
واقعا اگه براشون با جون و دل یا عشق کاری انجام بدی اینطور آدما هیچوقت فراموش نمیکنن و انگار بعد از هر اتفاق خوب یه ستاره صدآفرین تو ذهنشون بهت میدن و بعدش یه رتبه میری بالاتر. تو هیچوقت نمیتونی از این آدما بیخودی یه جایگاهی رو بدزدی! همه چیز از روی حساب و کتاب جلو میره .
حالا چرا گریه کردنم حتمیه؟
واقعا انصاف رو کمرنگ میبینم :)
نه اینکه بگم خودم رعایت میکنما، ولی اینکه بین ما خیلی ها ملاکهای بیخود دارن و دنبال کدورت میگردن، واقعا اذیت کننده است
من مثال های پیش پا افتادهای زدم که منظورم رو بهتر برسونم. این قضیه اگه تو ابعاد کاری، شخصی و.. برسی بشه میبینید که واقعا داشتن انصاف چه صفت اخلاقی بزرگیه ..
خاورمیانهزدگی
دلم برای عکسایی که میگرفتم تنگ شده.
دیگه مثل قدیم دنبال سوژه پیدا کردن نیستم. همش میخوام سوژه خودش بیاد جلوی روم دو زانو بشینه. اصلا کاش تو خیابون زندگی میکردم 🫠