هدایت شده از استیکر1و1
🍃💚﷽💚🍃
چله #نماز اول وقت
یکی از کارمندان عالی رتبه شهرداری نقل کرد که:
«به علتی مرا از شهرداری اخراج نمودند. رفتم خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی، ایشان فرمودند:
«نمازهایت را اول وقت بخوان، چهل روز دیگر کارت درست میشود.»
مدت یک ماه گذشت اثری ظاهر نشد مجدداً مراجعه کردم فرمودند:
«گفتم چهل روز دیگر.»
#چله_نماز_اول_وقت
هر چه فکر کردم آثاری و امیدی در ظاهر نبود روز چهلم در خیابان نزدیک یک قهوهخانه نشسته بودم.
شهردار سابق مشهد آقای محمدعلی روشن با درشکه از آن محل عبور میکرد بلند شده سلام کردم. درشکه را نگاه داشت پرسید چرا این جا نشستهای مگر کاری نداری؟ شرح حال خود را گفتم.
گفت با من بیا. با ایشان سوار درشکه شدم، رفتیم به استانداری و فوری دستور داد رفع اتهام از من کرده مرا به خدمت برگرداندند و درست قبل از ظهر چهلمین روزی که مرحوم حاج شیخ فرموده بودند حکم اعاده به خدمت مرا داده و مشغول کار شدم.»
منبع:
کتاب نشان از بی نشانها، کرامات شیخ حسنعلی نخودکی، مقدادی
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
🔺ازمقدادسوال شد
هنگام حمله به خانه فاطمه(سلاماللهعلیها)چه می كردی!
گفت: مأمور به سكوت بوديم!
اما من دست بر قبضه و چشم در چشم علی"علیهالسلام" منتظر اشاره بودم
سلام بر بسيجيانی كه امروز منتظر اشاره سیدعلی هستند.
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
📌برابرِ #فتنههایی که پیش میآید و البته عدهای در این آزمایش و برخورد با فتنهها هلاک میشوند، مقاومت کنید و البته همهیِ اینها از #نشانههای حرکت و قیام ما هست.
اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علیرغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان
خداوند نورِ خود را تمام خواهد کرد...
📜بخشی از نامهی #امام_زمان (عج)
به شیخ مفید.✨
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
وقتی #شهید نواب با شاه ملاقات کرد به او چه گفت؟
#شهید_نواب_صفوی به جهت لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش به دیدار محمدرضا پهلوی میرود. در مورد این دیدار میگوید: وقتی به دربار رفتم آقای جم وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلی حضرت عرفی دارد، از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرفها نبود، به نزد شاه که رسیدم تعظیم نکردم بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم، به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه میخوانید؟ من شنیده ام شما طلبه هستید و درس میخوانید، ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم.
شهید نواب صفوی در ادامه میگوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: من درس هستی و سیاه مشق زندگی میخوانم، من به شما نصیحت میکنم باید از فلسطین حمایت کنید و همراه با مردم مظلوم و فقیر باشید.
👌پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار میگوید: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت میکند با من صحبت کرد و اصلا انگار نه انگار شاهی وجود دارد.
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
هدایت شده از استیکر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کسی در #خانواده #نماز و #حجاب را به فرزندان نگوید!!!
#استیکر استیکر عطر1و1
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استادعالی
📹 پشت هر زن بی حجاب، یک مرد بیغیرت است.
🔺 باید دید چه شده که این همه بی غیرتی در جامعه ما زیاد شده است!؟.
🔺دشمن در قضیه بی حجابی اول غیرت مردان ما را نشانه گرفت.
قبل از اینکه بگوئیم: خانم حجاب را رعایت کن، باید بگوئیم : آقا غیرت داشته باش!!
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
⭕ رهبر انقلاب چندین سال قبل پس از شنیدن خبر جشن تولد گرفتن برای ایشان:
🔻این کار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد، برگزارکنندگان، «مسئول وقت و عمر و اموالی هستند که در این کار صرف و ضایع میشود»
🔻من از کسی که برای تولد من جشن میگیرد به هیچ وجه متشکر نمیشوم و او را مسئول زیانهای این کار هم میشناسم..
✍نشر آثار استاد رائفی پور
💠 @Aliakbare.Raefipour🎯
کانال #استیکر های جذاب مذهبی👇👇👇
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
دو تن پهلوان، سخن در میان
سخن بودشان، از تن و از روان
یکی گفت بایست، نیروی تن
که گفتار فردوسی است، این سخن
«ز نیرو بود مرد را راستی»
«ز سستی کژی زاید و کاستی»
یکی گفت پرورد، باید روان
که فرموده آن شاعر پاک جان
«توانا بود هرکه دانا بود»
«ز دانش دل پیر برنا بود»
سخن بس به پیرایه آراستند
خود از بنده سنجیدنش خواستند
بگفتم که در این ره رهروان
بسی ره سپردند اندر جهان
به بینیم از این دو در روزگار
چه ماند از هنر سالها یادگار
به بینیم باشد که را برتری
ز تن پروری و ز روانپروری
بر مرد دانا روان دانش است
تن ار پروری بهر دانش خوشست
نگویم مپرور تن ای پهلوان
بپرور ولی هم تن و هم روان
بود تن چو اسب و روان چون سوار
چو نبود سوار اسب ناید بکار
سوار اسب را چون کشد زیرران
خود این رام گردد به نیروی آن
زهی خاوری اوستاد سخن
که خورشیدوش گشت پرتوفکن
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
عکسنوشت ادای حق حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
بیانات آیتالله بهجت قدسسره به مناسبت ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام
قم
از آیتالله بهجت درباره ادای حق حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد. ایشان در پاسخ فرمودند: «زیاد بگوید: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةِ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهمالسلام» نشریه پیام آستانه، ویژهنامه کریمه
کانال #استیکر در ایتا👇👇
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
کانال #استیکر در سروش👇👇👇
📡 @atre1o1 🇮🇷
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
📚داستان کوتاه
همسر پادشاه دیوانهی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط میکشید.
پرسید: چه میکنی؟
گفت: خانه میسازم…
پرسید: این خانه را میفروشی؟
گفت: میفروشم.
پرسید: قیمت آن چقدر است؟
دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد.
هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانهای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست.
روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصهی آن دیوانه را تعریف کرد.
پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی میکند و خانه میسازد.
گفت: این خانه را میفروشی؟
دیوانه گفت: میفروشم.
پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟
دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود!
پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروختهای!
دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده میخری.
میان این دو، فرق بسیار است…
دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد!
حقیقتی را که دلت به آن گواهی میدهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی!
گاهی حقایق آنقدر بزرگاند و زیبا که در محدودهی تنگ چشمان ما نمیگنجند...
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
🔸 جمجمه سرد!
در زمان خلافت عثمان ، شخصی كاسه سر كافری را كه سالها قبل مرده بود، از قبرستان برگرفت و نزد عثمان آمد و گفت : اگر كافر می سوزد، پس چرا اين كاسه سر، نسوخته و حتی گرم و داغ نيست ؟
عثمان از جواب ، درماند، به حضور امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام رفتند
علی علیه السلام حاضر شد، عثمان به سؤ ال كننده گفت : سؤالت را بازگو.
او سؤال خود را تكرار كرد،
علي علیه السلام دستور داد يك قطعه سنگ چخماق آوردند، فرمود: اين سنگ در ظاهر سرد است ، ولی در درون آتش دارد كه اگر اين سنگ را به سنگی بزنيم ، از آن آتش بيرون می جهد، جمجمه كافر نيز در درون آتش دارد.
در اين هنگام عثمان گفت : اگر علی نبود عثمان هلاك می شد.
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
🔘 "سقاخانه اسماعیل طلا"
در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولتهای خارجی بستهای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد.
"اسماعيل خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتحعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمی توان از نظر دور داشت.
اتفاقا هنگام باز كردن بسته ،بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد.
فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سردار اسماعيل خان سكههای طلا به او مرحمت شود؛
چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد!
اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا علیه السلام داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایههای سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود
از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" می شناسند!
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
کانال #استیکر عطر1و1 👇👇👇
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
ولادت باب الحوائج امام هفتم موسی بن جعفر علیه السلام بر عموم شیعیان جهان
به ویژه امام عصر حجت بن الحسن العسکری
عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 سخنرانی
✍️موضوع: #پول آتش زدن بهتر از #سیگار کشیدن
✅ #استاد_قرائتی
🌸🌸💐اگر خواستید در این کانال عضو شوید بسیار مفید جالب و اموزنده است امید وارم رستگار و سلامت باشید💐🌺
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
#عارفانه
#احمد_علی_نیری
کرامت پس از شهادت (۱)🌹
✅ بوی خوش
شهید احمدعلی نیّری
نوروز سال ۱۳۶۵ از راه رسید. مراسم چهلم احمد آقا نزدیک بود. برای همین به همراه مجید رفتیم برای سفارش سنگ قبر. عصر یکی از روزهای وسط هفته با ماشین راهی بهشت زهرا (علیها سلام) شدیم. سنگ قبر و تابلوی آلومینیومی بالای مزار را تحویل گرفتیم. بعد کمی سیمان و مصالح خریدیم و سریع به قطعهی ۲۴ رفتیم.
کسی در بهشت زهرا (علیها سلام) نبود. نمنم باران هم آغاز شده بود. و من همینطور که مشغول کار بودم خاطراتی که با احمد آقا داشتم را مرور میکردم. «من» پسر عمو و داماد خانوادهی آنها بودم. از زمان کودکی هم با هم بودیم.
کار نصب سنگ قبر انجام شد. برای اینکه تابلوی بالای مزار را نصب کنیم باید کمی از بالای قبر را گود میکردیم تا پایههای تابلو در زمین قرار گیرد. باران شدید شده بود.
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
کرامت پس از شهادت (۲)🌹
✅ بوی خوش
شهید احمدعلی نیّری
لحظات غروب بود. خاک آنجا هم سُست بود. من روی زمین نشستم و با دست مشغول کندن شدم. گودال عمیقی درست شد. دست من تا کتف توی گودال میرفت و خاکها را به بیرون میریخت. امّا دیدم یک سنگ جلوی کار مرا گرفته.
اینقدر فکرم مشغول بود که فکر نکردم گودال خیلی عمیق شده و ممکن است به محل قبر برسم! دور سنگ را خالی کردم و آن را بیرون کشیدم. در آن لحظات غروب یک دفعه دیدم زیر سنگ خالی شد!
با تعجّب سرم را پایین آوردم. دیدم سنگی که در دست من قرار دارد از سنگهای بالای لحد است و اکنون یک راه به داخل قبر ایجاد شده!
رنگم پریده بود. چرا من دقّت نکردم؟ برای چی اینقدر اینجا را گود کردم؟
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
کرامت پس از شهادت (۳)🌹
✅ بوی خوش
شهید احمدعلی نیّری
همین که خواستم سنگ را به سر جایش قرار دهم آنچنان بوی خوشی به مشامم خورد که تا امروز هنوز شبیه آن را حس نکردهام! میخواستم همینطور سرم را داخل گودال نگه دارم و این عطر دلنشین را استشمام کنم.
سرم را بالا گرفتم. بیرون گودال هیچ بوی عطری نبود. آن موقع اطراف قبر گل کاری نشده بود. فقط بوی نم باران به مشام میآمد. با خودم گفتم: احمد چهل روز پیش شهید شده. مگر نمیگویند که جنازه بعد از چند روز متعفن میشود؟!
دوباره سرم را داخل قبر کردم. گویی یک شیشه عطر خوشبو را داخل قبر او خالی کردهاند… سنگ را سر جایش قرار دادیم. تابلو را نصب کردیم و مزار احمد آقا را برای مراسم چهلم آماده کردیم. وقتی میخواستیم برگردیم دوباره ایستادم و به قبر او خیره شدم. من اطمینان داشتم که پیکر احمد آقا مانند بقیه اولیاءالله سالم و مطهر مانده است.
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
💫 شهید احمدعلی نیّری در سال ۱۳۴۵ و در روستای «آینهورزان» دماوند به دنیا آمد. خانوادهاش در کودکی او به تهران مهاجرت کرده و در محله مولوی ساکن شدند. از همان زمان کودکی پای او به مسجد امینالدوله که آیتالله حقشناس امام جماعتش بود، باز شد.
او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
#عارفانه
#احمد_علی_نیری
🏴🕊🏴🕊
روز مراسم ختم این شهید بود.
خود استاد حق شناس در مراسم حضور می یابند! فراق این جوان برای استاد بسیار سخت بود.
این پیر اهل دل در جلوی درب مسجد سرشان را بالا آوردند و نگاهی به اطرافیان کردند.
بعد با حالتی نالان و افسرده گفتند:آه،آه، آقاجان...دوباره آهی از سر حسرت کشیدند و فرمودند: بروید در این تهران بگردید و ببینید کسی مانند این احمد اقا پیدا می کنید!؟
آن شب بین دو نماز سخنرانی نداشتند، اما از جا بلند شدند و روی صندلی قرار گرفتند.
بعد شروع به صحبت کردند.
موضوع صحبتشان در مورد همین شهید بود .
در اواخر سخنان خود آهی ازسر حسرت در فراق این شهید کشیدند. بعد در عظمت این شهید فرمود:
در این تهران بگردید و ببینید کسی مانند این احمد اقا پیدا می کنید!؟ ((این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم از احمد پرسیدم چه خبر؟
به من فرمود :
تمامی مطالبی که (از برزخ و...)می گویند حق است . از شب اول قبر وسوال و ...اما من را بی حساب و کتاب بردند.))
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
بعد استاد مکثی کرد و فرمود :((رفقا آیت الله العظمی بروجردی حساب و کتاب داشت اما نمی دانم این جوان چه کرده بود.چه کرد تا به این جا رسید.))
آن شب به همراه چند نفر از دوستان و به همراه آیت الله حق شناس به منزل شهید نیری در ضلع شمالی مسجد رفتیم.
حاج اقا وقتی وارد خانه شدند در همان ورودی منزل رو به برادر شهید کردند و با حالتی افسرده خاطره ای نقل کردند و فرمودند:
من یک شب زود تر از ساعت نماز راهی مسجد شدم به محض این که در را باز کردم دیدم یک جوان در حال سجده است اما نه روی زمین بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است!دیدم همین احمد آقا است بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت:تا زنده ام به کسی حرف نزنید.
💚💚💚💚💚💚💚
در سال ۱۳۹۱ ،دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد اقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود ،بدست آمد که حاوی نکات عجیب با دست خط خود ایشان بود. گویی او همیشه چشمانش باز بوده! واو بارها به ملاقات مولایش رسیده بود!.در آخرین صفحه نوشته بود که در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم...
#استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
عطر1و1،استادهاشمی نژاد،غضب حضرت ابالفضل (ع).mp3
11.99M
🎤 🔊 #استادهاشمی_نژاد
🍃 حضور و #غضب حضرت ابالفضل (ع) درحرم امام رضا (ع)
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
هدایت شده از استیکر1و1
🔴 ۱۰ روز اینجوری عرق میریزن ۸ سال زیر کولر گازی میخوابن و مملکت رو را تخریب شده تحویل می دهند .
💢کار نکنیم ۸ سال باید غصه بخوریم
و کشور تخریب شده تحویل بگیریم
استیکر
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم_ظریف
این ۳/۵ دقیقه را ببینید سپس قضاوت با خودتان...
استیکر
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
#استیکر | قیامت حسین(ع)
قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتلِ الحُسَینِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ المُؤمنینَ لا تَبرُدُ اَبَداً.»
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست
#ما_ملت_امام_حسینیم
#یاد_حسین
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص