دیروز بعدظهر که مجلس خونگی رفته بودیم، یهو اسم امام رضا رو اون وسط گفتن (من از امام رضا خواسته بودم) من گفتم عه...شاید نشونست. با خودم گفتم خدایا اگه این نشونه بوده این وسط اسم حضرت عباس هم بیار.
دیگه آخرای روضه بود که یهو درمورد دستای بریده خوندن 😭☝️🏻
خدایا بشه. خدایا بشه. خدایا بشه.
تراپی؟ نه ممنون. بعد مدتها قدم زدن با اون دوستی که دیگه مدرسه هامون جدا شده. ساعت ۱۰ شب و تو هوای سرد، بعد از حسینیه: 💞💞💞