eitaa logo
کودکانه
45.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 برخی از والدین را می بینیم که بیشتر از بچه درحال مشق نوشتن و تکلیف انجام دادن هستند. بعد می گوییم بچه های ما وابسته اند و مستقل نمی شوند. تکالیف بچه ها به خودشان ومعلمشان مربوط است، اصلا نباید دخالت کنید، حساس هم نباشید که ناقص انجام دهند ناقصی که خودشان انجام دهند بهتر است. #تربیت_فرزند 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
amirkocholo_z_137916.mp3
1.1M
#قصه_شب👼🏻 امیر کوچولو اجازه بگیر👦🏻 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
aroosakJoon.mp3
3.92M
#لالایی😴😴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح شده و خروس نشست رو پرچین🐓 صبح بخیر کوچولوهای نازنین👧🏻👦🏻👶🏻 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
2.mp3
2.78M
#قصه_صوتی👼🏻 بوبی بوگندو🤢🪨🥀 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی☄️ خرگوش بامزه🐰🐰 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر_موزیکال🎶 کلاه قرمزی و آقای راننده🌈💥🚌 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🚨 از تشويق کودکتان نهراسيد: تشويق و جايزه دادن به انگيزه ها و تلاش هاي کودک باعث مي شود باهوش تر و در سنين جواني موفق تر شود. صرف نظر از نتيجه اي که مي گيرد، تلاش وي را تحسين کنيد. تحسين پيشرفت کودکان، نه فقط باعث خشنودي شان مي شود بلکه احساس "رضايت مندي" دروني نيز در کودک ايجاد خواهد کرد که باعث مي شود خود از انجام کار لذت ببرد. و این تشویق الزاما نباید هدیه دادن باشد بلکه یک نگاه یا یک کلام .. هم کافی است. #تربیت_فرزند 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
داستان رازداری: تو یه دهکده ای دور افتاده دو تا دوست زندگی می کردن ، یکی از اونا جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا دوست از کودکی با هم بزرگ شده بودن و اونقدر این دو دوست رابطه خوبی با هم داشتن که نصف اهالی دهکده فکر میکردن که این دو نفر با هم برادرن با این حال که هیچ شباهتی به هم نداشتن اما این حرف اهالی اوج محبتی که بود که بین این دو نفر وجود داشت رو نشون میداد. هميشه پیتر و جانسون راز دلشون رو به همدیگه میگفتن و برای مشکلاتشون با همدیگه همفکری میکردن تا بالاخره یه راه چاره براش پیدا کنن ولی اکثر اوقات جانسون این مسائل رو بدون اینکه پیتر بدونه با دوستای دیگه اش در میون میگذاشت. وقتی پیتر متوجه این کار جانسون میشد ناراحت میشد این موضوع رو بهش نمیگفت چون اونقدر جانسون رو دوست داشت که حاضر نبود حتی برای یه دقیقه تلخی و ناراحتی این دوستی رو ببینه به خاطر همین احترام جانسون رو نگه میداشت و باز هم مثل هميشه با اون درد دل میکرد. سالها گذشت و پیتر ازدواج کرد و رفت یه زندگی جدید رو شروع کرد اما این رابطه دوستی با جانسون هنوز ادامه داشت و روز به روز عمیق تر هم میشد. یه روز پیتر میخواست برای یه کار خیلی مهم با خانواده اش بره به شهر و چند روزی خونه نبود به خاطر همین اومد و به جانسون گفت: من دارم با خانواده میرم طرف شهر اگه امکان داره این کیسه پول رو توی خونت نگهدار تا من از شهر برگردم. جانسون هم پول رو گرفت و رفیقش رو تا یه مسیری همراهی کرد و وقتی داشت به خونه برمیگشت سر راه دوستاش رو دید و کمی با هم صحبت کردن. هوا دیگه داشت کم کم تاریک میشد و جانسون با دوستاش میخواست خداحافظی کنه که دوستاش گفتن هنوز زوده تا یه کم بیشتر پیشه دوستاش بمونه ولی اون گفت که پولهای پیتر توی خونست و باید زودتر بره خونه و از پولها مراقبت کنه و با دوستاش خداحافظی کرد و رفت. وقتی رسید خونه سریع غذاشو خورد و رفت توی اتاقش و پولها رو هم گذاشت توی صندوقش و رفت خوابید بی خبر از اتفاقی که در انتظارش بود. چند نفر شبونه اومدن توی خونش و پولها رو با خودشون بردن. جانسون صبح که از خواب بیدار شد متوجه این موضوع شد و خیلی هم ناراحت شد اگه تمام زندگیش رو هم میفروخت نمیتونست جبران پولهای دزدیده شده رو بکنه و از ناراحتی با کسی حرف هم نمیزد. چند روز بعد پیتر از شهر به همراه خانواده برگشت و رفت پيشه جانسون تا پولهاش رو پس بگیره پیتر اومد و جانسون ماجرا رو براش تعریف کرد ، پیتر به جای اینکه ناراحت بشه و از دست جانسون عصبانی باشه ، شروع کرد به خندیدن و گفت: میدونستم که بازم مثل هميشه نمیتونی جلوی زبونت رو بگیری و نمیتونی رازدار باشی و حرفی که بهت میزنن رو به کسی نگی اما اصلاً نترس چون من فکرشو میکردم که این اتفاق بی افته به خاطر همین چند تا سکه از آهن درست کردم و توی اون کیسه ریختم و اصل سکه ها رو توی خونه خودم نگه داشتم و چون میدونستم که کسی از این موضوع با خبر میشه و تو به همه میگی که سکه ها پیش تو بوده. خونه من امن تر از تو بود الآن هم اصلاً نگران و ناراحت نباش شاید از دست من و این رفتارم ناراحت بشی ولی این درسی برات میشه که هميشه مسائلی رو که دیگران باهات در میون میزارن توی قلبت محفوظ نگهداری و به آدمه غریبه ای راز دلت رو بازگو نکنی. جانسون از اون اتفاق درس بسیار بزرگی گرفت اینکه راز دیگران مثل راز دل خودش میمونه و باید برای حفظ اون راز تلاش کنه همونطور که خودش از فاش شدن راز دلش ناراحت میشه دیگران هم از این موضوع ناراحت میشن و این کاره ما باعث ميشه دیگه کسی به ما اعتماد نمیکن 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
1.mp3
2.23M
گلبانگ توحید🕌🕌 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_کارتونی 🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪 كليپ شتر كلك و بار نمك مناسب سن ۵ سال به بالا😊 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#بیاین_با_هم_نقاشی_بکشیم آموزش گام به گام نقاشی سمور👌👌 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻