eitaa logo
کودکانه
46.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
22.mp3
1.34M
👼🏻 بی_بی_مهربون🧓🏼❤️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی #خلاقیت 🐢کاردستی لاکپشت با استفاده از کاغذ رنگی🐢 💕 🐢💕 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#نکته_تربیتی آيا فرزندتان رفتاری دارد كه شما را آزار می‌دهد و هرچه تذكر می‌دهيد اثری ندارد؟ به عنوان مثال: از بيرون كه می‌آيد لباسش را پرت می‌كند و تا شما تذكر ندهيد و غر نزنيد آن را مرتب نمی‌كند؟ نكته دقيقا همين جاست كه او عادت كرده كه تا وقتی شما غر نزديد آن كار را انجام ندهد. راه‌حل اين است: به جای غر زدن او را مجبور كنيد لباس‌ها را بردارد از خونه بيرون برود دوباره برگردد و آنها را مرتب سر جايش گذارد با چندبار انجام اين كار انجام آن به جای غر زدن شما با ورود به خانه تداعی می‌شود. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون_برنادو این قسمت (ورزش های سه گانه) 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🎨#نقاشی آموزش گام به گام نقاشی کفشدوزک 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🐪🌔🐪🌔🐪🌔🐪 قصه کودکانه 🐪 «شتر لنگ» 🐪 روزی روزگاری در یک بیابان شتری زندگی می کرد که با شترهای دیگر فرق داشت. فرق او این بود که لنگ لنگان راه می رفت. یک روز دید که توی صحرا جنب و جوشی به پا شده. شتر لنگ پرسید: «چه خبر است؟» یکی از شترها گفت: «قرار است مسابقه دو برگزار شود.» شتر لنگ اصلاً فکر نکرد که نمی تواند در مسابقه شرکت کند. برای همین رفت تا اسمش را برای مسابقه بنویسد. دوستان شتر لنگ وقتی دیدند او هم می خواهد در مسابقه شرکت کند، خیلی تعجب کردند. شتر لنگ که تعجب آن ها را دید گفت: «چه اشکالی دارد؟ چرا این طوری به من نگاه می کنید؟ مطمئن باشید من دونده ای چابک و قوی هستم و مسابقه را می برم.» دوستان شتر می ترسیدند در مسابقه به او آسیبی برسد. بالاخره روز مسابقه فرا رسید. همه شرکت کننده ها سر جای خود قرار گرفتند؛ اما همین که چشمشان به شتر لنگ افتاد، او را مسخره کردند. ولی شتر لنگ با خونسردی و با لبخند در جواب آن ها گفت: «پایان مسابقه معلوم می شود که چه کسی از همه بهتر است، عجله نکنید!» سه، دو، یک، را که گفتند، همه شترها مثل برق شروع به دویدن کردند. شتر لنگ آخر همه، لنگ لنگان می دوید. شترها باید از یک تپه بالا می رفتند و برمی گشتند. مسیر مسابقه خیلی طولانی بود، همه شترها خسته شده بودند. شترهای جوان تر با سرعت زیاد از تپه بالا رفتند؛ اما آن ها هم خسته شدند. بعضی از شترها هم از شدت خستگی روی زمین افتادند. اما شتر لنگ آرام آرام، به راه خود ادامه داد. شتر لنگ به هر زحمتی بود خود را به بالای تپه رساند و وقتی از شیب تپه سرازیر شد، تازه شترهای خسته ای که مشغول استراحت کردن بودند، متوجه او شدند و تلاش کردند تا به او برسند؛ ولی توانی در خود نمی دیدند. برای همین در ناباوری دیدند که شتر لنگ زودتر از همه به خط پایان رسید و برنده شد! 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر_موزیکال🎶 حسنی باباش یه باغ داره 🍇🌽🍒 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایده آموزش اعداد به کودکان 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
1.mp3
10.65M
#قصه_شب👼🏻 تقسیم عادلانه⚖️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_لالایی خوزستانی(ماه نخلستان) 🌴 🌾🌴 🌴🌾🌴 🌾🌴🌾🌴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
صبح بخیر کوچولو👼🏻 صبح بخیر خوابالو😴 خودت را به خواب نزن👶🏻 به صورتت آب بزن👦🏻 یادت نره مسواک👧🏻 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_صوتی👼🏻 🐔مرغک پرطلا🐔 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت و #نقاشی با خمیر بازی 🤗 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌸 دختر مو طلایی و خانه ی خرس ها 🌸 یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. در جنگلی بزرگ سه خرس در خانه ای زیبا و بزرگ زندگی می کردند. یکی از این خرس ها خیلی بزرگ بود و خرس پدر نام داشت و دیگری متوسط بود و خرس مادر و آخری خیلی کوچک و خرس بچه نام داشت. یک روز صبح، آن ها برای صبحانه فرنی داشتند. فرنی آن قدر داغ بود که آن ها نمی توانستند آن را بخورند. پس تصمیم گرفتند کمی در جنگل قدم بزنند. وقتی آن ها از خانه شان بیرون رفتند، دختر کوچولویی به نام موطلایی از میان درختان جنگل بیرون آمد و خانه ی آن ها را دید. او در خانه را زد، اما کسی جواب نداد، در خانه نیمه باز بود، مو طلایی در را هل داد و وارد خانه شد. در خانه یک میز با سه صندلی بود، یک صندلی بزرگ، یک صندلی با اندازه متوسط و دیگری کوچک. روی میز هم سه کاسه با اندازه ی بزرگ و متوسط و کوچک قرار داشت. در هر کاسه هم یک قاشق بود. موطلایی بسیار گرسنه بود و فرنی هم به نظر خوشمزه می آمد. پس اون روی صندلی بزرگ نشست و قاشق بزرگ را برداشت و سعی کرد کمی از فرنی بخورد. اما صندلی بزرگ و سفت بود، قاشق هم سنگین و فرنی هم خیلی داغ. موطلایی سریع از روی صندلی بزرگ پرید و رفت روی صندلی متوسط نشست. این صندلی خیلی نرم بود واز میز زیاد فاصله داشت. وقتی موطلایی می خواست از فرنی بخورد اون خیلی سرد می شد. پس از روی صندلی پرید و روی صندلی کوچک نشست و قاشق کوچولو را برداشت و شروع کرد به خوردن فرنی. این بار فرنی نه خیلی گرم بود نه خیلی سرد.اون خیلی خوشمزه بود و موطلایی همه ی آن را خورد. اما یک اتفاقی افتاد. صندلی خرس کوچولو شکست، چون اون تحمل وزن موطلایی را نداشت. بعد موطلایی از پله ها بالا رفت و سه تخت دید، یکی بزرگ، یکی متوسط و دیگری کوچک. موطلایی خسته بود پس روی تخت بزرگ پرید تا کمی استراحت کند. اما تخت خیلی بزرگ و سفت بود. پس اون روی تخت متوسط رفت اما اون خیلی خیلی نرم بود. پس اون روی تخت کوچک رفت تا کمی بخوابد. این تخت نه خیلی سفت بود و نه خیلی نرم، اون خیلی خوب و گرم و راحت بود. و موطلایی خیلی تند و سریع خوابش برد. کمی بعد سه خرس از پیاده روی برگشتند. آن ها وارد خانه شدند و خرس پدر به اطراف نگاهی کرد و با صدایی بلند غرشی کرد. خرس مادر با صدایی آرام گفت: انگار یکی روی صندلی من نشسته. خرس کوچولو با صدایی بچگانه گفت: انگار یکی رو صندلی من هم نشسته و اون شکسته. خرس پدر به کاسه ی فرنی اش نگاهی کرد و دید که قاشق داخل کاسه است و با صدای بلند گفت: انگار یکی می خواسته از فرنی من بخوره. خرس مادر هم گفت: انگار به ظرف منم ناخنک زده. خرس کوچولو گفت: اما همه ی غذای منو خورده. بعد سه خرس از پله ها بالا رفتند و خرس پدر فوراً متوجه شد که تختش نامرتب است و با صدای بلند فریاد زد: یکی رو تخت من خوابیده. خرس مادر هم دید که ملافه های روی تختش نامرتب است و بعد با صدای آرام گفت: انگار روی تخت منم یکی خوابیده! خرس کوچولو هم به تختش نگاهی انداخت و با صدای بچگانه اش گفت: یکی رو تخت من خوابیده! بعد جیغ بلندی کشید و موطلایی از ترس بیدار شد. او فوری از تخت پایین پرید و از پله ها پایین رفت و به طرف جنگل دوید و سه خرس هرگز دوباره موطلایی را ندیدند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌤روز شهادت حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله‌علیها)☀️ را به همه‌ی شما عزیزان تسلیت می‌گم🏴 امروز همه با هم کبوتر شیم و به شهر مقدس قم پرواز کنیم🕊 تو شهر قم خانومی هست🥀 که خیلی مهربونه هر کی میاد شهر قم🥀 تو خونه اش می مونه مهمونای آشنا از زن و مرد و دختر حتی می بینن اون جا مهمونای کبوتر دور حرم می گردن🕌 پرنده های دعا دعاها رو می برن بی صدا پیش خدا بانوی مهربون کیست؟🥀 پیش خدا معلومه حالا سلامی بده به حضرت معصومه🥀 🖤 ∩_∩ („• ֊ •„)🖤 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#نکنه_تربیتی يكى از اشتباهات والدين كودكان نوپا اين است كه در مراحل رشد كودكشان دخالت ميكنند. بعنوان مثال مكيدن انگشت، پرت كردن وسايل، كثيف كارى هنگام خوردن، دست زدن به وسايل منزل و جيغ زدن كارى طبيعى براى كودكان زير دوسال است، كه باید با درايت والدين به مرحله ايى گذرا تبدیل شود. اما زمانى كه والدين به جنگ رفتار طبيعي فرزندشان ميروند، نه تنها آن رفتار را تقويت ميكنند بلكه رابطه خود را با فرزندشان تبديل به لجبازى ميكنند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
موش کوچولو.pdf
11.21M
#کتاب_بخونیم موش کوچولو ماجراجویی های جالب و بامزه یک موش کوچک است. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#اختلاف تصویر به کودک نشان دهید و بگید اختلاف ها پیدا کند 😍مناسب برای ۵ سال به بالا این فعالیت به کودک شما کمک می کند تا تمرکز و فکر کند و یاد بگیرد که جزئیات را متوجه شود. در ابتدا دو تصویر یکسان به نظر می رسند ، اما اگر به سختی نگاه کنید تفاوت های کوچکی را مشاهده خواهید کرد. در مورد تصاویر با هم صحبت کنید و اگر کودک شما به کمی کمک نیاز دارد نکاتی را بیان کنید. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
11.mp3
3.32M
‍ ‍👼🏻 " دختری که نمی ترسید"👧🏻☄️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
💜✨لالایی✨💜 لالاصحرا پر از رنگه دهان چشمه ها تنگه نگاه آسمون صافه دل کوهها پر از سنگه لالاکه چشم تو نازه دهان درّه ها بازه ببین از خستگی انگار کشیدن باز، خمیازه لالا شب توی باغ اومد باهاش صد تا چراغ اومد حریر خواب هم کم کم به روی چشم زاغ اومد ستاره می زنه سوسو می خوابه بچه راسو می خوابن کفشدوزک ها می خوابه موشی ترسو لالا کن درّه می خوابه کنارش برّه می خوابه گل من شب پره پیشتک می آد یک ذرّه می خوابه لالا کن شیر می خوابه گوزن پیر می خوابه میون درّه ساکت گل انجیر می خوابه #لالایی 💜 ✨💜 💜✨💜 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
صبح اومده آی کوچولو👼🏻 پاشو به مامان و بابا👩👷 سلام بکن چه پرنشاط💚 همین الان همین حالا🌹 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_کودکانه عمو پورنگ 🌳🍃🌳🍃🌳🍃 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
33.mp3
1.35M
📢 #قصه_صوتی👼🏻 خورشید و باد شمال 🌞💨🌞 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تقویت خلاقیت کودکان با ماکارونی😊 🌳🍃🌳🍃🌳🍃 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍂☘️🌿برگ‌های مختلف 🍀🍃🍁 به برگ‌ها نگاه کن چه شکل‌های جالبی یکی دراز شکل موز یکی شبیه طالبی یکی لطیف مثل گل یکی شبیه خار و تیز یکی درشت مثل فیل یکی شبیه موش و ریز چه قدر شکل مختلف به برگ‌ها کشیده است خدای مهربان ما که برگ آفریده‌است 🍁☘️ ∩_∩ („• ֊ •„)🍂🌱 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_کودکانه #کلیپ_کارتونی کارتون میگ میگ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👼✨👼✨👼✨👼 #کلیپ_کودکانه #بهشت سلام ، سلام بچه ها تو چشماتون نوشته من می تونم شما رو صدا کنم فرشته 😍👼 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
gvzhpsht_shhr_chyna.pdf
4.38M
#کتاب_بخونیم داستانهای هزار یک شب گوژ پشت شهر چینا 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#نقاشی انواع گربه! نقاشی مرحله به مرحله😍 کانال نقاشی 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻