eitaa logo
کودکانه
47.1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
#بیاین_با_هم_نقاشی_بکشیم #آموزش نقاشی گام به گام پرنده🐧🐧 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ببری که حیوانات دیگر را مسخره میکرد روزی ببر باهوش و چالاک و قوی وجود داشت که همیشه حیوانات دیگر را مسخره می کرد و به آنها می خندید، مخصوصا زنبور ضعیف و کوچک و فیل کند ِ دست و پا چلفتی را مسخره می کرد. یک روز حیوانات جنگل از جمله ببر در غاری جمع شده بودند که ناگهان زمین لرزه ای آمد و در خروجی غار بسته شد. از آنجایی که ببر قوی بود و همیشه حیوانات دیگر را مسخره می کرد، همه حیوانات گرفتار در غار انتظار داشتند که ببر در غار را باز کند و آنها را نجات دهد، ولی هر چقدر ببر زور زد نتوانست صخره ها را از جلوی در غار تکان بدهد. در نهایت، زنبور کوچولو فکری به ذهنش رسید و از میان شکاف بین صخره ها پرواز کرد و از غار خارج شد. چون فیل از مسخره کردن ببر ناراحت بود، در گوشه ای تنها نشسته بود و با حیوانات دیگر به غار نرفته بود. پس زنبور به دنبال فیل در جنگل گشت و او را پیدا کرد و به او گفت که حیوانات در غار گرفتار شده اند و در غار بسته شده است و آنها نمی توانند بیرون بیایند. فیل به سمت غار راه افتاد و با خرطوم خود صخره ها را از جلوی در غار برداشت و حیوانات را نجات داد. حیوانات با خوشحالی از غار بیرون آمدند و از زنبور کوچک و فیل سپاسگزاری کردند و خواستند که با آنها دوست شوند. آخرین حیوانی که از غار بیرون آمد، ببر بود که صورتش از خجالت قرمز شده بود. ببر درس خود را آموخته بود و از آن روز به بعد ببر فقط خوبی های حیوانات دیگر را می دید و با همه دوست بود. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#هنر_بازیافت #خلاقیت ساختن هواپیما اسباب بازی با گیره چوبی و چوب بستنی! 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
دریاچه آبی رنگه🏖 توش ماهی و نهنگه🐳🐟 ماهی رو موج می شینه🌊 نهنگ اونو می بینه🐳 می گه نهنگ پرزور🐳 یه وقت نری راه دور🐳 شب که بشه، جای شام🐠 می خورمت هام و هام🐡 ماهیه از رو موجا🌊 می پره توی دریا🌊 شناکنون می ره🐟 به یک جای دور🌊 جا می مونه🐳 نهنگ چاق و مغرور🐳 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🚨 برخی از والدین را می بینیم که بیشتر از بچه درحال مشق نوشتن و تکلیف انجام دادن هستند. بعد می گوییم بچه های ما وابسته اند و مستقل نمی شوند. تکالیف بچه ها به خودشان ومعلمشان مربوط است، اصلا نباید دخالت کنید، حساس هم نباشید که ناقص انجام دهند ناقصی که خودشان انجام دهند بهتر است. #تربیت_فرزند 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
amirkocholo_z_137916.mp3
1.1M
#قصه_شب👼🏻 امیر کوچولو اجازه بگیر👦🏻 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
aroosakJoon.mp3
3.92M
#لالایی😴😴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح شده و خروس نشست رو پرچین🐓 صبح بخیر کوچولوهای نازنین👧🏻👦🏻👶🏻 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
2.mp3
2.78M
#قصه_صوتی👼🏻 بوبی بوگندو🤢🪨🥀 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی☄️ خرگوش بامزه🐰🐰 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر_موزیکال🎶 کلاه قرمزی و آقای راننده🌈💥🚌 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🚨 از تشويق کودکتان نهراسيد: تشويق و جايزه دادن به انگيزه ها و تلاش هاي کودک باعث مي شود باهوش تر و در سنين جواني موفق تر شود. صرف نظر از نتيجه اي که مي گيرد، تلاش وي را تحسين کنيد. تحسين پيشرفت کودکان، نه فقط باعث خشنودي شان مي شود بلکه احساس "رضايت مندي" دروني نيز در کودک ايجاد خواهد کرد که باعث مي شود خود از انجام کار لذت ببرد. و این تشویق الزاما نباید هدیه دادن باشد بلکه یک نگاه یا یک کلام .. هم کافی است. #تربیت_فرزند 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
داستان رازداری: تو یه دهکده ای دور افتاده دو تا دوست زندگی می کردن ، یکی از اونا جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا دوست از کودکی با هم بزرگ شده بودن و اونقدر این دو دوست رابطه خوبی با هم داشتن که نصف اهالی دهکده فکر میکردن که این دو نفر با هم برادرن با این حال که هیچ شباهتی به هم نداشتن اما این حرف اهالی اوج محبتی که بود که بین این دو نفر وجود داشت رو نشون میداد. هميشه پیتر و جانسون راز دلشون رو به همدیگه میگفتن و برای مشکلاتشون با همدیگه همفکری میکردن تا بالاخره یه راه چاره براش پیدا کنن ولی اکثر اوقات جانسون این مسائل رو بدون اینکه پیتر بدونه با دوستای دیگه اش در میون میگذاشت. وقتی پیتر متوجه این کار جانسون میشد ناراحت میشد این موضوع رو بهش نمیگفت چون اونقدر جانسون رو دوست داشت که حاضر نبود حتی برای یه دقیقه تلخی و ناراحتی این دوستی رو ببینه به خاطر همین احترام جانسون رو نگه میداشت و باز هم مثل هميشه با اون درد دل میکرد. سالها گذشت و پیتر ازدواج کرد و رفت یه زندگی جدید رو شروع کرد اما این رابطه دوستی با جانسون هنوز ادامه داشت و روز به روز عمیق تر هم میشد. یه روز پیتر میخواست برای یه کار خیلی مهم با خانواده اش بره به شهر و چند روزی خونه نبود به خاطر همین اومد و به جانسون گفت: من دارم با خانواده میرم طرف شهر اگه امکان داره این کیسه پول رو توی خونت نگهدار تا من از شهر برگردم. جانسون هم پول رو گرفت و رفیقش رو تا یه مسیری همراهی کرد و وقتی داشت به خونه برمیگشت سر راه دوستاش رو دید و کمی با هم صحبت کردن. هوا دیگه داشت کم کم تاریک میشد و جانسون با دوستاش میخواست خداحافظی کنه که دوستاش گفتن هنوز زوده تا یه کم بیشتر پیشه دوستاش بمونه ولی اون گفت که پولهای پیتر توی خونست و باید زودتر بره خونه و از پولها مراقبت کنه و با دوستاش خداحافظی کرد و رفت. وقتی رسید خونه سریع غذاشو خورد و رفت توی اتاقش و پولها رو هم گذاشت توی صندوقش و رفت خوابید بی خبر از اتفاقی که در انتظارش بود. چند نفر شبونه اومدن توی خونش و پولها رو با خودشون بردن. جانسون صبح که از خواب بیدار شد متوجه این موضوع شد و خیلی هم ناراحت شد اگه تمام زندگیش رو هم میفروخت نمیتونست جبران پولهای دزدیده شده رو بکنه و از ناراحتی با کسی حرف هم نمیزد. چند روز بعد پیتر از شهر به همراه خانواده برگشت و رفت پيشه جانسون تا پولهاش رو پس بگیره پیتر اومد و جانسون ماجرا رو براش تعریف کرد ، پیتر به جای اینکه ناراحت بشه و از دست جانسون عصبانی باشه ، شروع کرد به خندیدن و گفت: میدونستم که بازم مثل هميشه نمیتونی جلوی زبونت رو بگیری و نمیتونی رازدار باشی و حرفی که بهت میزنن رو به کسی نگی اما اصلاً نترس چون من فکرشو میکردم که این اتفاق بی افته به خاطر همین چند تا سکه از آهن درست کردم و توی اون کیسه ریختم و اصل سکه ها رو توی خونه خودم نگه داشتم و چون میدونستم که کسی از این موضوع با خبر میشه و تو به همه میگی که سکه ها پیش تو بوده. خونه من امن تر از تو بود الآن هم اصلاً نگران و ناراحت نباش شاید از دست من و این رفتارم ناراحت بشی ولی این درسی برات میشه که هميشه مسائلی رو که دیگران باهات در میون میزارن توی قلبت محفوظ نگهداری و به آدمه غریبه ای راز دلت رو بازگو نکنی. جانسون از اون اتفاق درس بسیار بزرگی گرفت اینکه راز دیگران مثل راز دل خودش میمونه و باید برای حفظ اون راز تلاش کنه همونطور که خودش از فاش شدن راز دلش ناراحت میشه دیگران هم از این موضوع ناراحت میشن و این کاره ما باعث ميشه دیگه کسی به ما اعتماد نمیکن 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
1.mp3
2.23M
گلبانگ توحید🕌🕌 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_کارتونی 🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪 كليپ شتر كلك و بار نمك مناسب سن ۵ سال به بالا😊 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#بیاین_با_هم_نقاشی_بکشیم آموزش گام به گام نقاشی سمور👌👌 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
2.mp3
4.94M
#قصه_شب👼🏻 خرگوش سفید خال خالی🐰🐰 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
5.mp3
2.62M
#لالایی😴😴 رو سقف آسمون ما 🌔 خاله ستاره میدونه 🌟 که باز شب اومده از راه🌛 خاله ستاره میدونه🌟 بخواب آروم عزیزم😴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
صبح بزرگ ترا و کوچولو ها بخیر👶🏻👦🏻 پاشو پاشو خورشید رو نگاه کن🌞 پاشو پاشو لباست رو بپوش🧒🏻 پاشوپاشو حرف منو گوش کن💚 ✨ ☀️✨ ☀️☀️✨ ☀️☀️☀️✨ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
5.m4a
5.02M
#قصه_صوتی گنجشگک آشی مشی 🐧🤴👳‍♀ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر_موزیکال🎶 پیامبر عزیز ما❤️💚 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی و #خلاقیت با نی و کاغذ وقت ، وقتِ ماهیگیریه 🤗 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون ماجراهای پنج انگشت این قسمت : وقت #نماز 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#کاردستی با بشقاب یک بار مصرف دایناسورهای بامزه بسازید 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍃🌸قصه سوره کوثر🌸🍃 🚺🚹🚼 ✋سلام امروز میخوام داستان سوره کوثر رو براتون تعریف کنم😊 🌀 داستان برمیگرده به زمان پیامبر ،وقتی پیامبر با خدیجه ازدواج کرد خدا بهش دو تا پسر داد بنام عبدالله و قاسم ولی بچه ها هردوشون وقتی خیلی کوچولو بودن مریض شدن و از دنیا رفتن😭 بچه ها آدم بدا خیلی خوشحال شدن گفتن بچه هاش که رفتن خودشم پیر میشه و از دنیا میره از دستش راحت میشیم پسرم که نداره پس مردم یادشون میره پیامبر کی بوده. 😨 یه آدم بد میاد به پیامبر میگه من یه عالمه پسر دارم پیامبر ناراحت میشن 😔 💓خدا چون پیامبر رو خیلی دوست داره فرشته شو میفرسته پیش پیامبر و میگه ما به تو عطا میکنیم پیامبر خیلی خوشحال میشن و میپرسن کوثر بهشته؟ 😍 🕊فرشته میگه کوثر یعنی خوبی زیاد ،یه دختر به تو میدیم اون از همه اینها بهتره🌹 ✍️زمان پیامبر وقتی که به پیامبر دختر داده میشه زمانی بوده که آدم بدا از دختر بدشون میومده وهر کی دختر دار میشده انقدر ناراحت میشده صورتش سیاه میشده و دختراشون رو زنده به گور میکردن 😤 ☘️وقتی پیامبر دختر دار شد آدم بدا خوشحال شدن و گفتن تو (ابتری) پسر نداری بیدنباله ای اسمی از تو نمیونه 🌼خدا به پیامبر فاطمه رو داد به فاطمه دو تا پسر داد امام حسن و امام حسین علیه السلام که هنوزم مردم بیادشون هستن 🕸 بچه ها آدم بدا خودشون ابترن یک سری تو جنگ کشته شدن تازه نه پسری از اونا باقی موند ،نه اسمی نه چیزی ... 🍃ولی بچه ها بچه های حضرت فاطمه انقدر زیاد شدن همه جا پر از سیده ما باید به اونها احترام بذاریم 🌱 اگه حاج آقا یا حاج خانم سیدی رو دیدیم ما بریم براشون نون بخریم بهشون احترام بذاریم چون اونها بچه های حضرت زهرا هستن ☺️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻