eitaa logo
کلبه‌دنجِ‌من ؛
20 دنبال‌کننده
21 عکس
1 ویدیو
0 فایل
دفترچه‌خاطرات‌سبزِ‌من ؛ مخزن‌‌ناگفته‌هاو‌ته‌نشین‌های‌بغض ؛ اولین‌آجر ، ۱۴۰۳/۴/۱۱ ، به‌وقتِ ساعت ۳:۱۵ دقیقه بامگاه ؛ ــ @Bojhz_forooghorbeh
مشاهده در ایتا
دانلود
اما من‌ خیال‌ می‌کردم‌ ، رفتنش‌ ممکن‌ نـیست ؛ رفتنش‌ ممکن‌ بود .! باورش‌ ممکن‌ نیست ..
‌نه در برابر چشمی ، نه غایب از نظری .! نه یاد می‌کنی از ما ، نه می‌روی از یاد ..
سلامٌ للذين احبّهم عبثاً .! سلام به کسانی که بیهوده دوستشان داشتم .!
دلتنگی مرضِ عجیبی‌ست .. آدم را آرام آرام ، ناآرام می‌کند .!
تهش میشه اونجایی کل روز تظاهر میکنی ، تظاهر میکنی ، تظاهر میکنی ، تا وقتی شب برسه .. شب که میشه ، آرومِ آروم .. آروم تر از نبض یه مرده ، دراز میکشی ، به سقف نگاه میکنی و قطره های اشکت فرو میریزن .!
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت .. حال من بد بود اما هیچکس باور نداشت .!
چگونه می‌شود به شاخه‌ی ِشکسته فهماند ، که باد عذرخواهی کرده است ؟
.. پشت یک قلب به ظاهرخوش و یک خنده‌ی تلخ ، شده زنجیر کسی باشی و قسمت نشود .؟
.. شده در اوج جوانی ، با همین ظاهرشاد ، تا گلو پیر کسی باشی و قسمت نشود .؟
چشم من ، چشم تو را دید ولی دیده نشد ! من همانم که ، پسندید و پسندیده نشد !
روزها رفته رفته كوتاه‌تر مى‌شوند ؛ ‏باران هم در يك قدمى‌ست . ‏درِ خانه‌ام ، ‏تا انتها باز .. ‏منتظرت ماندم ، ‏چرا اين‌قدر دير كردى ؟!
خودم را ، خوب سنجیدم .. بدون تو نمی‌ارزید !
مثلِ‌گل‌های‌ترک‌خوردهٔ‌کاشی‌شده‌ام ؛ بعدِ‌تو ، پیرکه‌نه ، من متلاشی‌شده‌ام .!
چنان به خیره‌سری بست بغض ، راهِ نفس که گریه‌های من از سینه تا گلو نرسید .!