🔰#صفات_منتظران
سیراب کردن تشنگان:
از دیگر کارهای خیر و نیک منتظران،سیراب کردن جگر تشنگان اعم
از انسانها و یا حیوانات است، که اجر و ثواب زیادی را دارد؛ و برای
جبران معاصی میتوان از این عمل کمک گرفت و اگر در جایی که آب یافت نمیشود، حداقل یک نفر را آب بنوشاند، مانند کسی است که یک
نفر را زنده کرده و چنان است که همۀ مردم را زنده کرده باشد؛ و از آداب
آب دهندۀ گروه آن است که باید خودش از همه آخرتر آب بنوشد و می
توان از این مطلب گریزی زد که چقدر سیراب کردن تشنگان معارف
الهی، ثواب و پاداش دارد.
📚کتاب صفات ،سید علی اکبر صداقت
#عکس_نوشته
👤 استاد #میرباقری
🔅 ما باید بزرگ بشیم تا ظهور رو نزدیک ببینیم تا بتونیم کنار حضرت باشیم...
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
﷽
پشت میز بعد از شهادتش هرکس که به یاد محمدرضا افتاد، اولین چیزی که به خاطر آورد، چهرة همیشه خندانش بود. به هر کس که میرسید با روی خوش و صمیمی برخورد میکرد. این اخلاقش را همة دوست و آشناها میپسندیدند و بهخاطرش احترام زیادی برای محمدرضا قائل بودند. تنها مواقعی که خسته او را میدیدم، شبها بود که از سرکار برمیگشت به خانه. کار و مسئولیتش در اداره خیلی سنگین بود. انرژی و عمری که برای شغلش میگذاشت آنقدر زیاد بود که دیگر رمقی در تنش باقی نمیماند. وقتی به خانه میآمد، در چشمهایش آنقدر خستگی میدیدم که به شوخی میگفتم: «مگه رفتی کارگری اینقدر خستهای؟ من تا بهحال فکر میکردم پشت میز میشینی!» محمدرضا خاوشزاده خیلی زود در جلسه، رئیس عقیدتی پایگاهشان پرسیده بود: «از بین شما چه کسی دوست داره شهید بشه؟» سکوت مطلق در جمع افتاد و همه چشمهایشان را از یکدیگر دزدیدند. در میان جمع تنها یک نفر سه بار دستش را بلند کرد و گفت: «من!» دستش را که بلند کرد، در دلش لحظهای تردید نبود. و حتی نگرانی و غصهای. بدون مکث و محکم دستش را بلند کرد. انگار که سالها بود به این سوال در ذهنش پاسخ میداد. و هیچ جوابی زیباتر از «باید شهید شوم» پیدا نمیکرد. بعد از جلسه با رئیس عقیدتیشان رفتند که ناهار بخورند. آنجا بود که رئیسان گفت: «اینقدر که تو علاقه نشون دادی، انشالله که شهید میشی!» محمدرضا لبخند زد و گفت: «حالا که دعا میکنید، پس بگید که انشالله خیلی زود شهید بشم!» محمدرضا خاوشزاده
22.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍#ویدیو_صوتی
🎥 "پنج جنبه زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س)