لحظه ؛
امشبو هیچ وقت یادم نمیره:))))))
امشب رو هم یادم نمیره :))))))))
بااختلاف قشنگترین هدیهای که
توی این چندسال گرفتم بودش؛🤍
جوری که با کتاب جون تازه میگیرم:)))>>>>🤍
ولی خب نباید استرسی که کشیدمم یادم بره🤍😂🙂😭
ممنونم منِ من؛💘
هدایت شده از - کافهشعر .
بچها به فنا رفتم میشه برام الهی به
رقیه بگید ؟ توروخدا
لحظه ؛
و بنویسید که شیفتهی دو چشم آبی شده بود؛
آسمان روی زمین بود و نمیدانستم
آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا؛
همیشه همینه با قسمت اخر مختار و شهامت عمره و بی غیرتی ناریه و وصیت مختار و رجز خوانی دمبه و اغوش پدر و پسر و دوتا پسر عمو و کفن پوشیدنش و رجز خوانی و وصیت مختار و جنگش و سر بریدنش گریه میکنم جوری که چشام کاسهی خون میشن:)