eitaa logo
لحظه ؛
302 دنبال‌کننده
279 عکس
22 ویدیو
0 فایل
در لحظه بمان؛ از لحظه‌هایت لذت کامل را ببر؛ لحظه‌هایت را ثبت کن‌‌؛ و در اخر لبخند بزن عزیزِ من؛💚 . کپی؟ حرفِ‌دل آدمیزاد که دیگه کپی نمیخواد ؛💘 دمت گرم که فور میزنی ؛💚 . [مسولیت وقت تلف شدنت را کسی گردن نمیگیره دوست داشتی بمون لبخند میشم؛✨]
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه ؛
. . 🤍✉️
. . 🤍✉️
-
لحظه ؛
-
و در وجود من کسی آهسته میگرید ؛
امشب میرم در خونه خودش . میگن امام رضا رو به مامانش قسم بدی دست رد نمیزنه(: آقایِ‌¹⁰¹ جان مادرت دست رد نزن (:
آن یتیمان که به خرمای علی سیر شدند پای گودال رسیدند همگی شیر شدند :))
لحظه ؛
. . 🤍✉️
. . 🤍✉️
هدایت شده از - مخاطبِ‌خاص‌ :)!'
تا حالا ضدحال خوردی؟ ساکت میشی میری تو خودت . انگار که کشتی هات غرق شده باشن .
همه می‌روند و تو میمانی .
لحظه ؛
کسی جز تو ندیده دیونه بازیامو :)🤍
< بازی تمومه باختم به چشمات؛ >🤍
لحظه ؛
_😂🚶‍♀
امیدوارم یه روزی از زمین خوردنت فیلم بگیرم حبیبی؛🤍✨
آدم‌ها میرن، آدم‌ها میتونن احساسات، نگاه و حال تو رو نادیده بگیرن و برن آدمیزاد همینه تقصیر خودش نیست ذاتش همینه، ول میکنه میره دقیقا همون جایی که تو فکر میکنی میتونی بهش تکیه کنی و بغلش برات آرامش داره رهات میکنه و میره و این تویی که باید بتونی از پس تنهاییت بربیای و نشکنی .. [ بر گرفته از نوشتن های دم صبح ؛ ]
ولی تو از عکس خودت هم‌زیبا تری .
لحظه ؛
.🤍.
نمیدونم چی بنویسم . از قشنگی دیشب . از خاطره‌ی قشنگی که ساختیم . به ماند که صبح باهم دعوا کرده بودیم و شب رو کنار هم‌تا صبح باهم سر کردیم .😂🙂 از یه سری حرفا و متنا ناراحت شدیم ولی چیزی از این کنار باهم بودنمون کم نشد . اینکه با سردرد زیاد رفتم‌اونجا و مجبور شدن چایی دم کنن اونم کیا؟ کسایی که چایی اصلا نمیخورن😂🙂 اینکه شام و از بیرون سفارش ندادیم‌و خودمون باهم درست کردیم ، دعوا کردیم ، قهر کردیم ولی شام رو باهم درست کردیم و خوردیم :)))😂✨ اینکه تا نصف شب بیدار موندیم و من نزدیک اذان صبح خواب رفتم بگم یا اینکه با دعوا از خواب بیدار شدم برای نماز خوندن؟😂🙂 هی میام تمومش کنم هی یه چیز تازه میاد به ذهنم .✨🤍 و در اخر هیچ‌چیز نمیتونه از هم جدامون کنه .✨ و در اخر مثل همیشه حرفامو با یه شعر معنا دار به پایان می‌رسانم که قسم به شعر‌ها که درون خود صدها حرف ناگفته دارند ؛ دیگری از نظرم گر برود باکی نیست تو که معشوقی و محبوبی و منظور ، مرو... [ بماند به یادگار از هشتمین و نهمین روز از ششمین ماهِ صفر سه ؛🤍✨ ]
-به نظرت تنهایادگاری که از آدما میمونه چیه؟ -تنها یادگاری از آدما صدا هست ؛ لحظه ؛
لحظه ؛
< بازی تمومه باختم به چشمات؛ >🤍
< قسم‌به‌چشمات‌که‌ماه‌روشن‌شبای‌تارمه‌؛ >🤍
لحظه ؛
. . 🤍✉️
. . 🤍✉️
آخر روزی وسط صحن حسن .. سینه زنی خواهیم کرد ؛)
من همچو شمع که دارم از دوریت میسوزم؛
زندگیِ‌من خلاصه‌می‌شود‌ در چشمانِ تو ؛
[ اگر عاشقی کرده ایل و تبارم از توست 🤍]
<من‌معتادم،معتادِ‌هرچی‌که‌‌تو‌دوست‌داری 🤍>
نیست عاقل هرکسی دیوانه مشهد نشد از کنار تو گدا با دست خالی رد نشد
بچه‌ها پرایوتِ ؛ اونجا فعالیتِ مشخصی براش در نظر گرفتم و خب صمیمی تریم دیگه بیاین ؛
[ و از روز آخر ]