حوزه امتحانی که میرم نماد تناقض همه مدل و نوعی میبینی. هشتاد درصد موهاشون رنگ کردن یکی از جلوت رد میشه بخشی از موهاش صورتیه یکی بلوند بکی سبزابی ده درصد ادمایی که میبینی تام بویند مقداریم چادری که گهگاهی بد نگاشون میکنن مقداری ادم ساده با یک مقنعه ؛رمیصا

ایران ز فداکاریتان پابرجاست! ؛حنیفا

وقت است تیغت آورد از خود ، برون ، مرا ؛حنیفا

اندر احوالات دیروز و داستان چشم‌هایشان... ؛حنیفا

با تو ديشب تا كجا رفتم تا خدا، وانسوی صحرای خدا رفتم. من نمي گويم ملايك بال در بالم شنا كردند، من نمي گويم كه باران طلا آمد؛ با تو ليك ای عطر سبز سايه پرورده، اي پری كه باد می بردت از چمنزار حرير پر گل پرده تا حريم سايه های سبز تا بهار سبزه های عطر تا دياری كه غريبی‌هاش می آمد به چشمم آشنا، رفتم. مهربان من پا به پای تو تا تجرد تا رها رفتم. شكر پر اشكم نثارت باد خانه ات آباد، ای ويرانی سبزِ عزيزِ من، تا كجا بردی مرا ديشب؟ با تو ديشب تا كجا رفتم؟! [شعر سبز / کتاب از این اوستا /م.امید ] ؛حنیفا

__