📚داستان کوتاه
شأن و منزلت بسم الله
گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.
این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد.
شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.
روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد .
شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.
وی بعد از این کاربه مغازه خود رفت.
در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت.
شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد.
زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.
📚 خزینةالجواهر ص 612
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚#استقامت_بلال
بلال بن ریاح از کسانی است که در پذیرفتن اسلام از دیگران سبقت گرفت. وی از غلام زادگان طایفه ی بنی جمع بود، ابوجهل او را بر زمین میخوابانید و سنگهای گران و سنگین بر پشتش میگذاشت و در آفتاب گرم و سوزان حجاز نگه میداشت به قدری که از حرارت و التهاب پشتش میسوخت، به او میگفت: به پروردگار محمد کافر شو، پاسخ بلال در مقابل سخن ابوجهل فقط این کلمه بود: احد، احد. روزی ورقة بن نوفل بر او گذشت در آن حال که عذاب میشد و احد، احد میگفت، نالههای جانسوز و نوای توحیدی از دل بلال برمی آمد و هر کس میشنید متأثر میشد، ورقه گفت: بلال اگر بر همین وضع بمیری به خدا سوگند قبر تو را محل ناله و سوز و گداز قرار میدهیم. روزی پیامبر اکرم (ص) به ابوبکر فرمودند: اگر مالی داشتم بلال را از صاحبش خریداری میکردم. ابوبکر نیز عباس بن عبدالمطلب را دید و از او درخواست کرد بلال را برایش خریداری کند. عباس به زنی که مالک بلال بود مراجعه کرد و خریدار بلال شد. زن گفت: این بنده، خبیث و بدسیرت است. برای مرتبه ی دوم به او مراجعه کرد و بلال را خرید و نزد ابوبکر فرستاد. بلال مؤذن پیامبر بود با این که ابوبکر او را آزاد کرد، ولی علی را بسیار زیادتر از او احترام میکرد. به بلال اعتراض کردند که ابوبکر تو را خرید و آزاد کرد با این حال علی را بیشتر احترام میکنی؟ در جواب گفت: حق علی (ع) بر من زیادتر از ابوبکر است؛ زیرا ابوبکر مرا از قید بندگی و شکنجه نجات داد؛ ولی علی (ع) مرا از عذاب ابدی و جهنم نجات داد و به واسطه ی دوستی و ولای او و مقدم داشتنش بر دیگران سزاوار بهشت برین و نعمت جاوید شده ام.
📙پند تاریخ ۵/ ۱۲۸ - ۱۳۰
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5852717926708153036.mp3
35.86M
🔊 گفتوگو با استاد #رائفی_پور با موضوعِ پیدا و پنهان جنگ اوکراین و روسیه
🗓 ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۰
🎧 کیفیت 48kbps
🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📚 آیت الله بهاء الدینی
حکایت است که روزی در باغی پیاده روی میکردند که گوشه عمامهشان به شاخه درختی گیر میکند و موجب تحریک زنبورها از داخل کندوی عسل میشود. در آن روز، 19 نیش زنبور بر سر و صورت ایشان نقش میبندد که شدتش به حدی بوده که موجب ضعف عمومی بدن ایشان میشود و به سه روز تعطیلی درس میانجامد.» ایشان چندی بعد درباره این حادثه به ظاهر ناگوار فرمود: «حادثه آن روز خوب بود و برای ما خیر عظیمی داشت. خدا چنین خواست تا بیماری سختی که داشتیم، به وسیله نیش زنبورها درمان شود.» روزی نیز در محضرش سخن از شعر و شاعری شد، فرمود: «بنده اشعار زیادی درباره اهل بیت علیهم السلام و بهویژه شخصیت امیرالمومنین (ع) شنیدهام؛ ولی برای بنده هیچ شعری به اندازه شعر شهریار جذابیت نداشته است. به همین دلیل برایش دعا کردم و دیدم که برزخ را از او برداشتند.» همچنین مدتی در قنوت نمازش تنها دعای «اللهم کُن لولیک ... » را میخواند. وقتی علت را پرسیدند، فرمود: حضرت پیغام دادند در قنوت برای من دعا کنید.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚برکت توسل به نام #امام_زمان ارواحنا فداه
انسان در هر تنگنا و مشکلی بیفتد، اگر بتواند «یا صاحب الزمان» را درست بگوید، #امام_زمان علیه السلام به فریاد او میرسند.
یک نفر نقل می کرد: دو جوان مدت زیادی در مکه، معتکف شدند که یکی از آنها شیعه و دیگری اهل سنت بود. آن دو نفر با همدیگر رفیق می شوند. شب ها روی پشت بام میخوابیدند و گاهی برای تهیه غذای سادهای بیرون میرفتند و بقیه اوقاتشان را در مسجد الحرام، مشغول به عبادت خود بودند.
روزی مشغول به طواف بودند که پای جوان شیعه پیچ میخورد و دستش به لباس احرام یکی از عربها اصابت می کند. آن عرب، فریاد میزند: سارق سارق. شرطهها آن جوان را دستگیر می کنند و به حجر اسماعیل می برند تا مسئول آنها بیاید و او را ببرد. در همین هنگام، اذان مغرب می شود. آن جوان شیعه با صدای بلند می گوید: «یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان».
مسئول شرطهها می رسد؛ اما چون نمازگزاران آماده نماز جماعت شده بودند، تصمیم می گیرند آن جوان را بعد از نماز ببرند. آنها ناگهان دیدند یک نفر با آرامش و با قدمهای محکم، بدون توجه به اطراف آمد به طوری که نظر همه را جلب کرد. سپس دست آن جوان را گرفت و او را در پیش چشمان شرطهها از جمعیت بیرون برد.
شرطهها به مسئول خود می گویند: او کیست؟ آن مسئول می گوید: نمیدانم؛ اما یک بار دیگر هم یک قضیهای اتفاق افتاد و من او را دیدم که همین کار را انجام داد؛ ولی ما اصلاً نتوانستیم حرف بزنیم.
👤حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🤲
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#تشرفات
آیتالله مرعشی نجفی نقل کردهاند:
یکی از علمای نجف اشرف که مدتی به قم آمده بود، برای من نقل کرد:
من مشکلی داشتم، به مسجد جمکران رفتم و مشکل خود را به حضرت بقیةالله ارواحنافداه عرضه داشتم و از ایشان خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
✨💫✨
برای این منظور بارها به مسجد جمکران رفتم ولی نتیجهای ندیدم. روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولا جان! آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگری متوسل شوم؟ شما امام من هستید، آیا زشت نیست با وجود امام حیّ، به علمدار کربلا، قمر بنی هاشم متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟
از شدت تأثر بین خواب و بیداری قرار گرفته بودم، ناگهان با چهره نورانی قطب عالم امکان، حضرت حجت ابن الحسن العسکری روحی فداه مواجه شدم، بدون تأمل به حضرتش سلام کردم.
✨💫✨
حضرت با محبت و بزرگواری جوابم را دادند و فرمودند: "نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمیشوم به علمدار کربلا متوسل شوی، بلکه شما را راهنمایی هم میکنم که به حضرتش چه بگویی. هرگاه خواستی از حضرت ابوالفضل علیه السلام حاجت بخواهی چنین بگو: یا ابا الغوث ادرکنی"
📚چهره درخشان قمر بنی هاشم ج١ ص ۴١٩
📚مجله منتظران شماره ٧١
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
السلام علیک یا امیرالمؤمنین
السلام علیک یا مظلوم عالم
سلام بر مولایم علی علیه السلام
سلام بر مولای مظلومان
و سلام بر شما شیعیان مولا
و سلام بر شما مظلومان عالم.
همانا غربت و مظلومیتی که بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله، با علی و شیعیانش قرین شده ، همچنان مهری ست بر جبین شیعه و این مظلومیت با ما هست تا ظهور حجت حق...
باید به اطلاع همهٔ حقیقت جویان برسانم که کانال های شیعی و فعال که هر کدام حاصل چندین سال زحمت عزیزانتان در زمینه پاسخ به شبهات بود در شبکه های مجازی یوتیوپ و اینستاگرام ، به درخواست شبکهٔ خبیث و وهابی کلمه ، مسدود شده است.
و این واقعه نشان داد که دست ابلیسان و ابلیسک ها همه در یک کاسه است و شعار آزادای بیان ، شعاری ظاهر سازی و پوچ است ، اینان سخنان حق را بر نمی تابند...
این خناسان می خواهند ندای حق و حقیقت را خاموش کنند و نمی دانند که آینده از آن مظلومان است..
ما برآنیم که پاسخی دندان شکن به این حرکت سخیف بدهیم و در این راه نیازمند یاری تمام مؤمنان دنیا هستیم.
شما با انتشار این متن و روشنگری در این حرکت کثیفی که کرده اند و معرفی دیگر کانال های شیعی و رونق دادن به این کانالها، می توانید آگاهیی هر چند کوچک به دیگر مخاطبان بدهید و مطمئن باشید همین حرکت کوچک ، اجر و پاداشی بزرگ در نزد پروردگار عالم خواهد داشت....
پس به یاری ما بشتابید و بیایید تا با کمک هم اندکی هر چند کم و کوچک گرد غریبی از سیمای مذهب سراسر نورمان و غربت مولایمان علی علیه السلام بزدایم، باشد که خود مشکل گشای دو سرا برایتان جبران نماید.
با تبلیغ و عضویت در کانال های زیر ، پاسخی سخت به وهابی های آدامخوار و طرفداران شیطان صفتشان دهید و بفهمانید اگر ما را بخواهید جایی کمرنگ کنید ، ما چون میوه بهشتی از جایی دیگر ،سرزنده تر و بارورتر سر بر می آوریم
کانال های خودتان در یوتیوپ👇👇
https://www.youtube.com/channel/UCbW3n2JfIz4TvvjQQHNxUSw
https://www.youtube.com/channel/UCXLF7lVVvQfgMD1NUX-bxeA
📚#توبه_ی_شعوانه!
شعوانه، زنی بود که آواز خوش و طرب انگیزی داشت و در بصره مجلس فسق و فجوری برپا نمی شد مگر آن که وی در آن حضور داشت. به تدریج از این راه ثروتی بر هم زد و کنیزکانی خرید که از آنان نیز برای همین منظور استفاده میکرد. روزی با جمعی از کنیزانش از کوچه ای میگذشت. در آن حال از خانه ای صدای خروش شنید، یکی از کنیزان را به درون آن خانه فرستاد تا خبری بیاورد. کنیز وارد آن خانه شد؛ ولی بازنگشت. کنیز دیگری را فرستاد؛ ولی کنیز دوم نیز بازنگشت. سومی را فرستاد، کنیز باز آمد و گفت: این، خروش گناهکاران و عاصیان است. شعوانه با شنیدن این سخن وارد خانه شد، واعظی را دید بر منبری نشسته که جمعی گرد او حلقه زده اند. واعظ، آنان را موعظه میکرد و از عذاب خدا و آتش دوزخ بیم میداد و آنان همه به حال خویشتن گریه میکردند، هنگامی که شعوانه به آن مجلس وارد شد، واعظ در حال خواندن این آیات - که در باره ی تکذیب کنندگان روز قیامت است - بود: (بل کذبوا بالساعة و أعتدنا لمن کذب بالساعة شعیرأ إذا رأتهم من مکان بعید شمعوا لها تغیظأ وفیرأ و إذا ألقوا منها مکان ضیق قنین دعوا هنالک ثورأ لاتدعوا الیوم ثورة واحدة وأدعوا ورأ کثیرا) [۱] وقتی شعوانه این آیات را شنید، دگرگون شد و به واعظ گفت: اگر من توبه کنم خدا مرا میآمرزد؟ واعظ گفت: آری! اگر توبه کنی خدا تو را میآمرزد؛ اگرچه گناهت همانند گناه شعوانه باشد. شعوانه گفت: ای شیخ! من شعوانه هستم و دیگر گناه نخواهم کرد. شده این قدر گناهم که به محشر از خجالت نتوانم ایستادن به صف گناهکاران واعظ بار دیگر او را به توبه تشویق کرد و به کرم و عفو خدا امیدوار ساخت. شعوانه از آن مجلس بیرون رفت، بندگان و کنیزانش را آزاد کرد و سخت مشغول عبادت شد تا آن حد که جسمش لاغر و ضعیف شد و کارش به جایی رسید که زاهدان و عابدان در مجلس وعظ او حاضر میشدند. وی در حال موعظه بسیار میگریست و حاضران نیز همراه او میگریستند. روزی به او گفتند: میترسیم از شدت و کثرت گریه نابینا شوی. شعوانه گفت: کور شدن در دنیا بهتر است از کوری در روز قیامت. نیامد بدین در کسی عذر خواه که سیل ندامت نشستن گناه
[۱]: فرقان /۱۱ - ۱۴. ترجمه: بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده اند و ما برای کسی که قیامت را تکذیب کند آتشی شعله ور و سوزان فراهم کرده ایم. هنگامی که این آتش آنان را از مکانی دور ببیند صدای وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس زدن شدید همراه است میشنوند و هنگامی که در جای تنگ و محدودی از آن افکنده شوند در حالی که در غل و زنجیرند فریاد و او بلای آنان بلند میشود. به آنان گفته میشود: امروز یک بار واویلا نگویید بلکه بسیار واویلا بگویید.
📙داستانها و حکایتها / ۱۱۲: به نقل از: از معراج السعاده / ۶۱۴-۶۱۵
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
شیعیان خواب بس است یاری کنید...
بهر مذهب خود، حالا علمداری کنید...
به اطلاع کلیه عزیزان می رسانم ، به درخواست شبکهٔ وهابی و خبیث کلمه، کانالهای فعال شیعی پاسخ به شبهات در برخی شبکه های مجازی مسدود شده است ، حال برآنیم تا کاری نماییم کارستان و به دشمن پست و دنی نشان دهیم که ما شیعیان تا آخرین قطره خونمان پای مذهب سراسر نورمان خواهیم بود
با ورود خود و تبلیغ و معرفی کانال های زیر به دوستان و آشنایان ، ما را در تبلیغ مذهب شیعه یاری نمایید باشد که مشکل گشای دو عالم یاریگر شما گردد.
کانال های خودتان در یوتیوب:
https://www.youtube.com/channel/UCbW3n2JfIz4TvvjQQHNxUSw
https://www.youtube.com/channel/UCXLF7lVVvQfgMD1NUX-bxeA
🔴 مؤمنان حتی خانههای بهشتی کافران را نیز به ارث میبرند...
🌕 پیامبر صلیالله علیه و آله فرمودند: همهی انسانها خانهای در بهشت و خانهای در جهنّم دارند و فرد کافر (که جهنّمی است، علاوه بر خانهی جهنّمی خود)، خانهی جهنّمی فرد مؤمن را به ارث میبرد و مالک میشود و فرد مؤمن علاوه بر خانهی بهشتی خود، خانهی بهشتی فرد کافر را به ارث میبرد و مالک میشود و این همان معنای سخن خداوند است که میفرماید: «أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.»(اعراف/۴۳)
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۱۳۴
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚 نمک و آب
روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.
استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»
شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.»
پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.»
پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»
#پیوست :اهل بیت علیهم السلام بعلت روح بزرگشان این همه مصائب رو تحمل کردند.
ماهم باید این بزرگواران رو در زندگی الگو خود قرار بدهیم و در تربیت نفسمان بکوشیم.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨