eitaa logo
آرامش دلم تنها خداست
2هزار دنبال‌کننده
813 عکس
547 ویدیو
8 فایل
خدایا تنها امیدم تویی که مهربانترین هستی یا ارحم الراحمین #کپی برداری از مطالب کانال با ذکر صلوات بلا مانع می باشد . #تأسیس 15 آذر ماه 99
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید مردی در نیمه‌های شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم به‌دست گرفت و شمع را روشن کرد و برای خدا نامه‌ای نوشت: «به نام خدا نامه‌ای به خدا، از فلانی خدایا! در بازار یک باب مغازه می‌خواهم، یک باب خانه در بالاشهر، یک زن خوب، زیبا، مؤمن و پولدار و یک باغ بزرگ در فلان جا.» دوستش که این نامه را دید، گفت: دیوانه! این نامه را به خدا نوشتی، چگونه می‌خواهی به او برسانی؟ گفت: خدا آدرس دارد و آدرسش مسجد است. نامه را برد و لای جدار چوبی مسجد گذاشت و گفت: خدایا! با توکل بر تو نوشتم، نامه‌ات را بردار! نامه را رها کرد و برگشت. صبح روز بعد شاه به شکار می‌رفت که تندباد عظیمی برخاست. طوری که بیابان را گردو‌خاک گرفت و شاه در میان گردوخاک گم شد. ملازمان شاه گفتند: اعلی‌حضرت! برگردیم، شکار امروز ممکن نیست. شاه هم برگشت. چون به منزل رسید، میان جلیقه خود کاغذی دید. آن را باز کرد و دید همان نامه مرد فقیر است که باد آن را در آسمان رها کرده و در لباس شاه فرود آورده است. شاه نامه را خواند و اشک ریخت. پس گفت: بروید این مرد را بیاورید. کاتب نامه را آوردند. کاتب که از ترس می‌لرزید، وقتی تبسم شاه را دید، اندکی آرام شد. شاه پرسید: این نامه توست؟ فقیر گفت: بله، ولی من به شاه ننوشته‌ام، به خدایم نوشته‌ام. شاه گفت: خدایت حکمتی داشته که در آغوش من رهایش کرده و مرا مأمور کرده تا تمام خواسته‌هایت را به جای آورم. شاه، وزرا و تجار و بازاریان را جمع کرد و هرچه در نامه بود، به‌جا آورد. در پایان فقیر گفت: شکر خدا. شاه گفت: من دادم، شکر خدا می‌کنی؟ فقیر گفت: اگر خدا نمی‌خواست تو یک ریال هم به کسی نمی‌دادی؛ اگر اهل بخششی به دیگرانی بده که نامه نداشتند. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜پیـــر پاره دوز (پالان دوز) و میــرداماد روزی از روزها سید محمد باقر (میرداماد) و شیخ‌بهایی در گذرگاهی به پیرمردی پاره دوز (پاره دوز اصطلاح مشهدی ها به کفاش بوده است که به غلط پالان دوز شهرت یافته است) برخورد میکنند. تصمیم میگیرند نعلین را جهت مرمت به پیر بسپارند. در حین کار هر دو - که از مستثناهای قـــرن بودند - متوجه میشوند که پیر در حین کار مشغول به ذکر گویی است و همه ذکــــــــــرها هم مورد عنایت حق تعالی قرار میگیرد. شیخ بهایی به میرداماد اشاره میکند که بواسطه ی تقوای پیرمرد فقیر چیزی به او عطا کند - چون این نوع کار از تخصص های میرداماد بود - میرداماد دست میبرد و مشته ی فولادی پاره دوز را که مخصوص کوبیدن روی بخیه ها بود با خواندن دعایی به طلا تبدیل میکند. پیر متوجه میشود و به میرداماد میگوید این به کار من نمی آید مشته ی خــودم را برگردان. از این دو بزرگوار اصرار که به دردت میخورد و از پیر پاره دوز انکار که به کارم نمی آید تا اینکه نهایتا میرداماد ابراز عجز میکند که برگردان مشته به فولاد کار من نیـــست. پیر بدون برداشتن مشته و تنها با نگاه کردن به آن ۳ مرتبه تغییرش میدهد: آهن میشود طلا میشود و دوباره آهــــــــــن!!❗️ سپس رو به میرداماد میکند و میگوید دلــــــــــت را کیمیا کن! هر دو بزرگوار با دیدن صحنه خم شده و زانوی پیر را میبوسند و از مریدانش میشوند. 👈اینجاست که خـــدای رحمان در حدیث قدسی میفرماید : (( يا عبدي اطعني اجعلك مثلي انا اقول كن فيكون انت تقول كن فيكون )) ✨بنــــده مـــــن مــــــــــرا اطاعت ڪن تا تو را مانند خـــود ڪنم مــــــــــن مي گويم باش پس بوجود مي آيد تــــــــــو هم مي گويي باش پــــــــــس مي شود . 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹﷽🔹 🔴قریب به امامت امام حسین(ع) فقط در ده روز عاشورا خلاصه نمیشود 🌹امام حسین(ع) حقیقتا فرد سیاستمداری بودند که در سیره حضرت کمتر به آن توجه میشود. امام حسین(ع) خطاب به معاویه در نامه خود می نویسند: ☜معاویه! ☜در نامه‌ات نوشته‌اى كه این امت را به فتنه نیندازم، ولى من فتنه‌اى را بالاتر از این نمى‌بینم كه تو امیر بر این مردم هستى. ☜بـاز گفته‌اى كه مصلحت خود و دین و امت پیامبرﷺ را در نظر بگیرم، به خدا قسم! من چیزى را بـهـتر از جنگ با تو نمى‌بینم كه اگر این كار را انجام بدهم، مقرب درگاه الهى شده‌ام و اگر ترك كنم، از خدا استغفار مى‌كنم و از خداوند آنچه موجب محبت و رضایت اوست، مى‌طلبم.  📚اعیان الشیعه، 1/583 📚بحارالانوار، 44/212. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 📚ماجرای فطرس ملک اُم‌فضل، همسر عباس‌بن‌عبدالمطلب، از من می‌پرسد: اسما! ماجرای ⊰فُطرُس⊱ را میدانی؟ می‌گویم: فُطرُس؟ پاسخ می‌دهد: ±آرے، فُطرُس. او یکی از فرشتگانِ خداوند است که در انجامِ ماموریتِ خود و اجرای فرمانِ خداوند کوتاهی کرده‌است. به همین جهت بال‌هایش شکسته‌ است و او را به جزیره‌ای دور افتاده‍‌ افکنده‌اَند! فطرس صدها سال به نیایشِ خداوند پرداخته‌ است؛ ولی به دلیلِ نافرمانی، سخت در عذاب است.. یک‌روز، فُطرُس در همان جزیره‍‌ چشمَش به جبرئیل می‌افتد که همراهِ هزار فرشته، به‌سوی زمین فرود می‌آید. می‌پرسد: برادرم جبرئیل! عازمِ کجا هستی؟ و پاسخ می‌شنود: نزدِ پیامبر اسلام می‌رویم تا از جانبِ خداوند و از سوی خویش، میلادِ نوه‌اش حضرت حسین؏ را به ایشان شادباش بگوییم. گل از گلِ فُطرُس شکفته می‌شود! آهی می‌کشد و با التماس به جبرئیل می‌گوید: لطفاً مرا هم با خودتان ببرید.. شاید رسولِ خدا برایم دعا کند و من از این عذاب و اندوه‍‌، رهایی یابم. جبرئیل او را همراهِ خود، نزدِ پیامبر می‌برد و ماجرا را برای آن بزرگوار نقل می‌کند‌؛ حضرت می‌فرماید: بگو داخل شود و خودش را به بدنِ حسینم بمالد تا شفا یابد. فُطرُس وارد میشود، به پیامبر سلام می‌کند و یک‌راست به‌سوی گاهواره‌ی نوه‌ی رسولِ خدا می‌رود. او حسین؏ را در آغوش می‌گیرد و می‌بوسد و می‌بوید.. خداوند هم به‌خاطرِ پیامبر و نوه‌ی عزیزَش، فُطرُسِ فرشته را می‌بخشد. به همین جهت بال‌های او دوباره‍‌ می‌روید! فُطرُس که آماده‌ی پرواز است، رو به پیامبر می‌کند و می‌گوید: ای رسولِ خدا! چیزی نخواهد گذشت که افرادی از امتِ تو، حسینَت را می‌کُشند.. اما من که از برکتِ وجودِ او شفا یافته‌ام، تعهد می‌کنم که سلام و دعای همه‌ی زائران را به حضرت حسین برسانم. سپس فُطرُس به پرواز درمی‌آید و در حالی‌که در آسمان اوج میگیرد، باافتخارِ فراوان فریاد می‌زند: چه کسی به‌پای من میرسد، حال آنکه من آزاد شده‌ی امام حسین و مادرش فاطمه و جدّش حضرت محمد هستم. آنگاه‍‌ فُطرُس با خرسندی بالا می‌رود تا اینکه از دیده‌ها پنهان می‌شود.. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5992534299197312262.mp3
32.67M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «تفسیری بر دعای ندبه» - جلسه ۸ 🗓 ۷ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور 🎧 کیفیت 48kbps 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ علیه السلام فرمودند: پس بر حسین علیه السلام گریه کنندگان گریه کنند چرا که گریه بر او را از بین می برد، سپس فرمودند: پدرم هنگامی که ماه محرم فرا می رسید خنده کنان دیده نمی شد و گرفتگی و غمگینی بر ایشان غالب می شد تا اینکه ده روز سپری می شد و هنگامی که می شد آن روز روز و اش می بود و می فرمود: این روزی است که در آن امام حسین علیه السلام را کشتند 《اللهم صل علی محمد و ال محمد و علی اهل بیته و علی انبیائک و عجل لولیک الفرج》 📚بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۲ 📚وسائل‏ الشیعة؛ ج ۱۴ ،ص ۵۰۵ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨@Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راهِ جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید. ✨ می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبتِ حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمتِ این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود. 📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص۳۴و۳۵ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Loottfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 من نقطه پرگار دنياي خودم هستم !! من یاد گرفته ام برایِ موفق شدن ، هر ثانیه در حالِ تلاش باشم . یاد گرفته ام از هیچ کس جز خودم توقعی نداشته باشم . یاد گرفته ام در نهایتِ سختی و مشکلات هم بجنگم و امیدوار باشم . یاد گرفته ام که هیچ لذتی بالاتر از خوبی های بی توقع نیست . و من خوب خواهم بود ؛ حتی اگر همه ی جهان ، بد باشند ، و من امیدوار خواهم بود ؛ حتی اگر یاس و نومیدی ، بر پیکره ی عالم ، سایه گسترده باشد . و من موفق خواهم شد ؛ حتی اگر تمامِ جهان بگویند ؛ ممکن نیست ... من نقطه ی پرگارِ دنیایِ خودم هستم ، این منم که تعیین می کنم فردای من چگونه خواهد بود ! 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 جابر بن عبداللّه انصارى حكايت میكند: روزى مولاى متّقيان امام علی(ع)از محلّى عبور مى نمود، ناگهان متوجّه شد كه شخصى مشغول فحش دادن و ناسزاگوئى، به قنبر غلام آن حضرت است؛ و قنبر مى خواست تلافى كند و پاسخ آن مردبى ادب و تحريك شده شيطان و هواى نفس را بدهد. ناگهان امام علىّ(ع) بر قنبر بانگ زد كه : آى قنبر! آرام باش و سكوت خود را حفظ كن و دشمن خود را به حال خود رها ساز تا خوار و زبون گردد. سپس افزود: ساكت باش و با سكوت خود، خداى مهربان را خوشنود گردان و شيطان را خشمناك ساز و دشمن خويش را به كيفر خود واگذارش نما. امام علىّ(ع) پس از آن فرمود: اى قنبر! توجّه داشته باش كه هيچ مؤ منى نتواند خداوند متعال را، جز با صبر و بردبارى خشنود سازد. و همچنين هيچ حركت و عملى همچون خاموشى و سكوت ، شيطان را خشمگين و زبون نمى گرداند. و بدان كه بهترين كيفر براى احمق ، سكوت در مقابل ياوه ها و گفتار بى خردانه او است. حقير گويد: تأ ييد و مصداق بارز آن ، نيز كلام خداوند متعال است كه فرمود: (اِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً ) وقتى با افراد نادان و بى خرد مواجه گشتيد، او را بدون پاسخ رها سازيد. الكنى و الا لقاب : ج 2، ص 294. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5994786099010997575.mp3
20.17M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ۱ 🗓 ۷ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران 🎧 کیفیت 48kbps 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معنای وِتر مَوتور برای امام، چیست؟ ✍ يكي از اوصافي كه براي امام حسين (ع) در بعضي از زیارت‌نامه‌ها ذکرشده  «الوتر الموتور» است. در بین معانی‌ای که برای وتر و موتور آمده است، این معنا مناسب‌تر است که وتر به معناي فرد و موتور به معناي كسي كه افرادي از او کشته‌شده باشد، يعني اي حسين يگانه‌اي كه ياران تو کشته‌شده‌اند.(1) زيرا حضرت در مقام شهادت، مانندي ندارد. از آغاز دنيا تاکنون مثل او، كسي مظلومانه چنين به قتل نرسيده و این‌همه مصيبت نديده است. همچنين همه افراد او در کربلا كشته شدند، حتي طفل شيرخواره او، پس همه اصحاب ویارانش در کربلا روز عاشورا كشته شدند، ‌ازاین‌رو حضرت «مَوتور» است. (2) ممكن است گفته شود «الوتر الموتور» به معناي فرد و تنهاي بي‌همتا و به زبان فارسي خودماني دُردانه است و به ويژگي خاص سيدالشهدا (ع) اشاره دارد. (3) پی‌نوشت‌ها: 1.  لسان العرب، ج 5، ص 273؛ كتاب العين، ج 8، ص 132. 2.  شرح زيارت عاشورا. 3.  فروغ شهادت، ص 389. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا