هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5997098341899440248.mp3
21.1M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ٢
🗓 ٨ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🖤💔امام زمان علیه السلام، در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما ميشود، اگر ...
✨مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان در سال 1392 قمری میفرمود:
▪️امام زمان علیه السلام، مخصوصاً در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما مي شود. البته در آن مجلسی از عزاي امام حسين علیه السلام كه سه شرط در آن باشد:
✨شرط اول: باني، نظرش فقط و فقط تسلاّي قلب حضرت زهراء علیهاالسلام باشد. هيچ هوي و هوس ديگري، هیچ هدف دیگری غير از تسليت و تسلاّي خاطر حضرت صدّيقه علیهاالسلام نداشته باشد
✨رکن دوم : مستمع كه در آن مجلس مي رود، فقط به منظور تسلاّي خاطر حضرت زهراء علیهاالسلام و اميرالمؤمنين علیه السلام و پيغمبر صلّی الله علیه و آله برود، و هيچ هدف ديگري نداشته باشد.
✨ركن سوم: خواننده، خواه واعظ باشد،خواه روضه خوان و مرثيه خوان، يا مداح يا نوحه خوان باشد، او هم هيچ غرضي جز عرض ارادت به ساحت امام حسين علیه السلام و تسلاّي قلب پيغمبر صلّی الله علیه و آله و اميرالمؤمنين علیه السلام و حضرت زهراء علیها السلام نداشته باشد.
▪️اگر اين سه ركن در مجلسي پيدا شد، میخواهد غوغا و پرجمعيت باشد، میخواهد جمعيتی اندك داشته باشد، در اينگونه مجالس گاهي به نگاهي دلي را شاد مي كند. گاهي اين سلطان حقيقي به بنگاه آن درويش مي رود. گاهی از روزنه آن خانه، آفتاب جمالش را متلألأ مي كند.
اين مطلب را كه مي گويم، ديده شده است كه مي گويم. لفظ نمي گويم. به احتمال و به خيال و به توهّمات و به نقلهاي پوسيده اين و آن، اتكاء نمي كنم. ديده شده است که در مجلس عزاي امام حسين علیه السلام آمده و گريه كرده است.
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🚩 #عبرت_های_عاشورا
🔹 «عبید الله بن الحر جعفی» از قبیله بنیسعد بود. وی از هواداران عثمان بود و پس از قتل عثمان، به معاویه پیوست و در جنگ صفین علیه امام علی(ع) جنگید و پس از شهادت امام علی(ع) به کوفه رفت. عبیدالله تا زمان قیام امام حسین(ع) در کوفه سکونت داشت و از بزرگان و اشراف کوفه بود و وقتی مقدمات قیام آن حضرت فراهم شد و حضرت به طرف کوفه حرکت نمود، عبیدالله عمداً از کوفه بیرون آمد تا با امام حسین(ع) روبهرو نشود. اما عبیدالله در منزلگاهی به نام «قصر بنی مقاتل» با اباعبدالله(ع) روبهرو شد.
🔸 امام حسین(ع) در ضمن سخنانی به او فرمود: «تو گناهان زیادی مرتکب شدهای، آیا میخواهی توبه کنی و از آن گناهان پاک گردی و در این قیام، همراه من شوی؟»
اما ابن حر جعفی به امام گفت: «به خدا سوگند، ای پسر دختر پیغمبر! اگر تو در کوفه تنها نبودی و یارانی داشتی که با دشمن بجنگند، من هم یاریت میکردم، ولی شیعیان تو را در کوفه دیدم که از ترس بنیامیه در خانههای خود خزیدهاند، تو را به خدا همراهی خود را از من مخواه، ولی هر قدر بتوانم با تو همراهی میکنم، و حاضرم این اسبم را که بینظیر است به شما هدیه دهم».
🔺 امام حسین(ع) نیز به او فرمود: «ما برای اسب و شمشیرت به سراغت نیامدیم، فقط به این خاطر آمدیم که از تو یاری بطلبیم. اگر نسبت به بذل جانت در راه ما بخل میورزی، نیازی به چیزی از اموال تو نداریم.» و سپس این آیه از سوره کهف را خواند: «و ما کنت متخذ المضلین عضدا»؛ ما گمراهان را به یاری خود نمیطلبیم.
🔺 امام(ع) پس از این گفتگوها به عبیدالله بن حرّ فرمود: «اگر قصد یاری ما را نداری، پس از خدا بترس و با آنان که با ما میجنگند، نباش! به خداسوگند! هر کس فریاد استغاثه ما را بشنود و به یاری ما نشتابد یقیناً آخرت او تباه خواهد شد.»
عبیدالله بن حر عرض کرد: نه، هرگز چنین نخواهد شد! انشاءالله، و من با دشمن شما همراهی نخواهم کرد.
❌ بعد از واقعه کربلا، ابن حر، به شدت پشیمان شد و به همین لحاظ به زیارت امام حسین(ع) رفت و بعد از مدتی در کنار مختار ثقفی، قیام کرد، اما بعد از زمان کوتاهی، از سپاه مختار نیز رویگردان شد و به لشکر مصعب در مقابل مختار پیوست و بعد از شهادت مختار، با مصعبیان نیز درگیر شد و نهایتاً در سال ۶۸ هجری، هفت سال بعد از واقعه کربلا، در آب غرق شد و دنیا و آخرت خود را تباه کرد!!
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_6001601941526809490.mp3
23.06M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ۳
🗓 ۹ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_6001439767856682836.mp3
21.54M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ۴
🗓 ۱۰ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
⚫️ گذر پیامبران از قتلگاه امام حسین علیهالسلام...
⭕️ خون جاری شدن از پای حضرت آدم:
🌕 روایت شده: هنگامی که حضرت آدم به زمین هبوط کرد حضرت حوا را ندید، آن حضرت برای یافتن حوا شروع به جستجو نمود. هنگامی که عبور آن بزرگوار به کربلا افتاد، بی جهت اندوهگین و نفس در سینه اش تنگ شد. وقتی به محل شهادت امام حسین علیهالسلام رسید پای مبارکش صدمه دید و خون از آن جاری شد. سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: بار خدایا! آیا گناهی از من سرزد که تو مرا عقاب کردی؟ زیرا من تمام زمین را گردیدم و هیچ جا به مصیبتی که در این سرزمین دچار شدم، دچار نشدم؟ خطاب رسید: ای آدم! گناهی از تو سر نزده است، ولی چون فرزندت حسین ظالمانه در این سرزمین شهید میشود، لذا خون تو جاری شد تا با خون حسین علیهالسلام همراه شده باشد. حضرت آدم فرمود: آیا حسین پیامبر است؟ خطاب آمد: نه! ولی سبط حضرت محمّد صلیالله علیه و آله میباشد. آدم گفت: قاتل حسین کیست؟ خطاب شد: یزید قاتل آن حضرت است که اهل آسمانها و زمین او را لعنت خواهند کرد. آدم به جبرئیل علیهالسلام گفت: من چه بگویم؟ فرمود: یزید را لعنت کن! آدم چهار مرتبه یزید را لعنت کرد. سپس چند قدمی راه رفت تا به عرفات رسید و حوا را در آن جا یافت.
📗بحارالأنوار ج ۴۴، ص ۲۴۲
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚درسی از مکتب حضرت اباالفضل العباس(ع)
ماجرای داش علی مست و روضه حضرت عباس(ع) ....
یکى از جاهلهاى محل ما «داش على» بود که چند سال پیش فوت شد، در زمان حیاتش یک روز من از توى بازار رد مىشدم، دیدم داش على بازار را قُرقُ کرده و چاقویش را هم دستش گرفته و یک نفس کش جرأت نطق نداشت، آن روزها هنوز ماشین و اتومبیل نبود، من با قاطر به مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع ) مىرفتم، از سرگذر که رد شدم متوجه شدم که مرا دید و تا چشمش به من افتاد، گفت: از قاطر پیاده شو، پیاده شدم، گفت: کجا مىروى؟
دیدم مست مست است و باید با او راه رفت، گفتم: به مجلس روضه مىروم! گفت: یک روضه ابوالفضل همین جا برایم بخوان، چون چارهاى نداشتم، یک روضه اباالفضل(ع ) برایش خواندم، داش على بنا کرد گریه کردن، اشکها روى گونهاش مىغلتید و روى زمین مىریخت، چاقویش را غلاف کرد و قرق تمام شد، بعد فهمیدم همان روضه کارش را درست کرده و باعث توبهاش شده بود. چند سال بعد داش على مرد، چند شب بعد از فوتش او را در خواب دیدم، حال او را پرسیدم ، مثل اینکه مىدانست مىخواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم،
گفت: راستش این است که تا آمدند از من سؤالهایی بکنند، سقائى آمد، مقصودش حضرت ابوالفضل(ع) بود و فرمود: داش على غلام ما است، کارى به کارش نداشته باشید
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🔴توشه انفاق
فرمود: ﴿وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ﴾؛ اینها از آنچه ما به اینها دادیم انفاق می كنند برای اینكه با دست خالی كه نمی شود سفر كرد. اینها باور كردند آن طرف مرگ، انسان زنده است بدن دارد روح دارد مسكن می خواهد لباس می خواهد غذا می خواهد و آنجا هیچ خبری از #روابط_و_ضوابط نیست؛ نه آنجا بازار هست برای خرید و فروش و نه رحامت و نسب است كه از راه رابطه مشكل حل بشود.
خب اگر نه ضابطه است نه رابطه، فقر هم هست، باید از اینجا بُرد؛ این طور نیست كه آن طرف مرگ انسان غذا نخواهد مسكن نخواهد لباس نخواهد. آن طرف مرگ نه #ضابطه است: ﴿لاَ بَیعٌ فِیهِ﴾ نه #رابطه است: ﴿وَلاَ خُلَّةٌ﴾.
ما این طرف مرگ مشكلاتمان یا با ضابطه حل می شود مثلاً اگر چیزی را احتیاج داریم می خریم یا با رابطه حل می شود اگر چیزی را احتیاج داریم، پدر داریم، پسر داریم، برادر داریم، مادر داریم، خواهر داریم اینها حل می كنند اما آن طرف مرگ نه خبر از تجارت و ضوابط اقتصادی است و نه خُلّت و خلیل و حبیب و دوستی در كار است بلکه همه از خاك بر می خیزند، كسی پدر كسی نیست، كسی پسر كسی نیست. اینها باور كردند كه با دست خالی نمیشود سفر كرد و اگر این باور باشد جامعه ما كاملاً تأمین است چون همه چیز دارد.
📚 سوره مبارکه قصص جلسه 21
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_6003691567670365275.mp3
23.1M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ۵
🗓 ۱۱ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مجلس شایسته عزای امام حسین است! اینجا محله زینبیه در استانبول ترکیه است! بعد از اینکه اردوغان، رییس جمهور ترکیه، اجازه عزاداری به ترکیه ای ها داد، آنها هم اینگونه برای نخستین بار، در سوگ امام حسین کولاک کردند و همه را انگشت به دهان گذاشتند! نمونه این نظم و شکوه را در کمتر جایی از دنیا می توان مشاهده کرد! جالب است اگر بدانید، برای نخستین بار ترکیه رسما برای امام حسین عزاداری می کند!
#التماس دعا
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🖤یا حسین
🌹یکی از دوستان تعریف میکرد میگفت وسط بیابون بنزین تموم کردیم
خونوادم تو ماشین بودند
هوا خیلی گرم بود تقریبا نزدیک ظهر
گالن 4لیتری رو برداشتم اومدم کنار ماشین وایسادم شروع کردم به دست بالا کردن واسه ماشینهایی که به سرعت از کنارم رد میشدند
ساعتی گذشت و کسی نایستاد
کلافه شده بودم
از من بدتر زن و بچه هام تو ماشین خیلی از این وضعیت شاکی بودند
بازم سعی خودم رو کردم ولی بازم فایده نداشت
یک دفعه فکری به ذهنم رسید
سرم رو از شیشه داخل ماشین کردم و به خانومم گفتم بچه شیرخوارم رو بده
پرسید میخوای چیکار کنی
گفتم مگه نمیبینی کسی نگه نمیداره بهمون بنزین بده شاید به خاطر بچه نگه دارند
به محض اینکه بچه رو بغل گرفتم دیدم ی ماشین 18چرخ منو که دید به سرعت نگه داشت و به سرعت پایین پرید و با ی کلمن اب به سمت ما دوید
نفس زنان گفت چی شده ؟
بچه تشنشه؟
گفتم نه
دوساعتی هستش اینجا ایستادیم برای بنزین
دیدم کسی نگه نمیداره بچه رو بغل کردم
دوستم میگفت دیدم اشک تو چشمای راننده حلقه زده
گفت مرد حسابی تو که میدونی ما شیعه ها به اینجور صحنه ها حساسیم
چرا با دل ما بازی میکنی
ونشست کنار ماشین
من و خونوادم دیگه حالمون رو نفهمیدیم و شروع به گریه کردیم
نمیدونم چندتا ماشین نگه داشتند تا ببینند چه اتفاقی افتاده
ولی همینو میدونم
هیچ وقت
هیچوقت دیگه اون لحظه روضه رو یادم نمیره
لحظ ای که امام نگاه کرد دید گوش تا گوش .....
یا علی اصغر حسین(ع)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨