یک حسین گفتم و غمها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین..
سیدپوریا هاشمی.
به تربتم قدمی رنجه گَر کنی یک رَه
ز خاک خیزم و گویم قیامتم این است
علویِکاشانی.
مرا از خود رها كردي و بالِ پر زدن دادي
اگر اين است آزادي مرا بي بال و پر گردان..
فاضل نظری ؛ صلیاللهعلیکیااباعبدالله.
نمیگویم چه کردی با دل من چون نمیخوانند
تمام نوحه خوانان گاه بعضی از مقاتل را
اعظم سعادتمند ؛ صلیاللهعلیکیااباعبدالله.
بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت!
بیش از این کاش گرفتار غمت میبودم
هلالی جغتایی ؛ صلیاللهعلیکیااباعبدالله.
«من احساس عشق را تجربه نکردهام،
اما گاهی حسرت آن دستی را میخورم که
حسین بر صورت حُرّ و جَون کشید..»
عین صاد.
عاقبت با مرگ دیدارت میسر میشود ..
آخرِ این قصه شیرین است، بدبین نیستم
حسین دهلوی ؛ صلیاللهعلیکیااباعبدالله.
خواهی به ما نظر کن، خواهی که رو بگردان؛
در چشمِ عاشقِ ما گل پشت و رو ندارد ..
موسی علیمرادی ؛ صلیاللهعلیکیااباعبدالله.
انقدر پای تو میسوزم خودت خاکم کنی
با همین بیچارگی خیلی هنر دارم حسین
سید پوریا هاشمی ؛ صلیاللهعلیکیااباعبدالله.
«پروردگارا!
آن كه تو را نيافت، چه يافت و آن كه تو را يافت، چه از دست داد؟»
امام حسین (ع).
نمیآید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی
به لطف عشق، تمرین میکنم یکتاپرستی را...
فاضل نظری.
این درس رازِ عشق تو آموختم که گاه
راه وصال،دست کشیدن زِ جستوجوست..
فاضل نظری
بسیار در دل آمد از اندیشهها و رفت؛
نقشی که آن نمیرود از دل، نشان توست.
سعدی.
گفتم آباد توان ساخت دلم را گفتا
حسن این خانه همین است که ویران ماند!
فروغی بسطامی.
«بزرگ شدهام و صبورتر؛ این را از غمهایی که دیگر گریه نمیشوند میفهمم!»
اکسپلور.