کاشبهاونحدبرسیمکه
بفهمیمبراۍماخداکافیست
وفقطفقطبهخودشتوکلکنیم . . .
#تلنگرانه‼️🔔
پسرهعکسازخودشگذاشته...👨⚖📲
دخترهزیرشکامنتمیذاره:
+وایبرادرشماچقدرشبیهشهدایید😍🤗
-ممنونخواهرم،
ایشالاشماهمشهیدبشید☺️
+بااینهمهگناه؟!😭
-درستمیشهخواهر...😊
+چجوریآخه...؟!😔
-بیاپیوی...!!
{فردایهمونروز...^^
+حالِآقاییمنچطوره..؟!
-خوبمتاوقتیخانومیمخوبباشه😘
#بهکجاچنینشتابان
🦋
❤️رفیق چادری
┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄
#تـلنـگـر 💥
ﺭﻭﺯﻗﯿــﺎﻣـﺖﻧﯿﮑـیﻫﺎمــان
رﺍﺑـﻪﻣﺤﺒـــﻮﺏﺗﺮﯾـﻦﻓـــــﺮﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯿمــانﻧﺨـﻮﺍﻫیــــمﺩﺍﺩ...🖐🏻
ﺍﻣـﺎمجـﺒــﻮﺭﻣﯿﺸﻮیـمبـﻪﮐﺴﯽ
ﻧﯿـﮑﯽﻫﺎیمـانﺭﺍﺑـﺪﻫیـم😉🖖
ﮐﻪﺍﺯﺍﻭمـﺘﻨﻔــﺮﺑﻮﺩیـم
ﻭﻏﯿﺒﺘﺶ راﮐﺮﺩیم!!!😔🍃
👥حقالناس...
اوج حمــاقت است نهزرنـگی!
زرنـگی بنـــدگی خداست💜
┄═❁🍃❈🌼❈🍃❁═┄
#کلام_شهید✨
خودتان را برای ظهور امام زمان و جنگ
با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید
که آن روز خیلی نزدیک است...
[#شهید_محسن_حججی🌹]
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
گاهی...
بی تو آنقَدر بی توام
که بی تو...
هَر چه می گردم دُنیا نیست ...!
#مکتب_درس_آموز_سردار
#تربیت_سیاسی_اجتماعی
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهمْ لِلتَّقوَی
آنها کسانی اند که خدا قلبهایشان را برای تقوا امتحان کرده...
#مکتب_درس_آموز_سردار
#تربیت_سیاسی_اجتماعی
سلام علیکم بر همہ بانو های بهشتی ☺️✋🏻
♡✿بانوۍِمُحجبِه✿♡ افتتاح میکند، این تلاش بی وقفہ را براۍ ظهوࢪ❣
بانو اگه دوست داری راه عمه جون رو ادامه بدی و دلیلی برای ظهور باشی به ما بپیوند🌷
ما در این کانال سرگرمے جاټ مذهبےداریم☺️✋🏻
مثل:
#پروفایل( برای دختران زینبی مون😉)
#بیوگرافی،
#سخنان_بزرگان،
#تم
#دلنوشته،
#هنر،
#آیه_گرافی،
#استیکر،
#رمان
و.....🌿
روی لینک بزن تا با ما همسفر شی
مطمئن باش پشیمون نمیشی فرشته😉👑
♡✿بانوۍِمُحجبِه✿♡
@hadysfatemy
🌷
دخترای محجبه فرشتگان بهشتی🌻حتما حتما به کانال ما بپیوندید پشیمان نمیشوی بانو 💞💖
با ما خاص باش 👑💖👑
ورود برادران ممنوع🔥❌🚫
قسم میخورم همین الان پروفایلتو عوض کنی😁🙄
دخـتــرونــہ💃
@kafeedokhtaroone
پــســرونــہ🕺
@kafeedokhtaroone
عکس فیـک مخصـوص 💍،
🌻به نام خدا🌻
🎈سلام🎈
🎉این کانال تازه تشکیل شده🎉
🛍اینجا یه کانال دخترونه و مذهبی هست با کلی چیزای قشنگ🛍
📱استوری های مذهبی و حماسی📱
🌈والپیپر های فانتزی🌈
📃اشعار زیبا📃
📚داستان های قشنگ📚
🧕🏻پروفایل های دخترونه و مذهبی🧕🏻
💝استیکر های بامزه💝
📕 معرفی کتاب📕
😍شگفتانه های جذاب😍
✂️چالش های هنری✂️
🤨نظر سنجی🤨
🥇عکس و مطالب انگیزشی🥇
📖ختم قرآن📖
📿ختم صلوات📿
وکلی چیزای دیگه ...
اگه دوست دارید توی این کانال عضو بشید روی این لینک کلیک کنید
@golenargse 🌼گل نرگس🌼
سلام🌺
اگه دنبال حرفهای خوب میگردین که حالتون رو خوب کنه😊
اگه دنبال لطیفه های ناب میگردین😊
اکه دوست دارین کیلیپ های طنز و مذهبی و... ببینین😊اینجا👇هرچیزی که فکرشو بکنین هست😍پس زیادمون کنین تا دورهم خوشبگذرونیم😍😍😍
@Qhoshiii
تازه سوپرایزم گذاشتن!!!🤩🤩🤩🤩اونم چه سوپرایزایی😋😋😋😋😍
★♥♥★ رِّوِّیِّاِّیِّ دِّختِّرِّاِّنِّهِّ مِّذِّهِّبِّیِّ ★♥♥★
✍️ . . . 🕊قسمت #بیست_ودو برای نماز و ناهار اتوبوس ایستاد.من اونقدر غرق کتاب بودم که متوجه نشدم که
✍️
.
.
.
🕊قسمت #بیست_وسوم
🍀راوے زینب🍀
بالاخره رسیدیم پایگاه مسعودیان جایی که عزیز دلم پارسال اینجا #خادم بود. وقتی رسیدم اینجا، اومد استقبالم..
اما حالا...😔
من زائر این مناطقم بدون حسین
بهم گل میدادن به یاد حسین
وارد قرار گاه شدیم وآنقدر خسته بودم و مسکن ها سریع وادار به خوابم کرد ولی قبل از خواب گوشیم رو روی ساعت گذاشتم برای #نماز به وقت اهواز
باصدای گوشیم بیدار شدم بهار بیدار بود.
بهار: زینب کجا میری؟!
_میام...
بهار:وایسا بیام
پشت محل سکونت ما یه خیمه برپابود
بهار:اونجا چه خبره؟
_اونجا محل نماز خوندنای حسین بود😔
هرقدم که برمیداشتم بیشتر دلم میلرزید وخاطرات سالهای پیش جلوی چشمم مرور میشد..😣
آقایون خیلی دور خیمه بودن..
تا من رفتم نزدیک اونا رفتن #عقب.من وارد خیمه شدم....😭
شکستم.. آوارشدم.. اشڪ ریختم.. نماز خوندم با هق هق.. 😭مداحے شهدای گمنام رو گوش دادم...
تا موقع حرکت من تواون خیمه بودم.
اولین محل باز دیدمون اروند بود.به بهار گفتم یه گل فروشی سر راه دیدن حتما نگه دارن.
داخل شهر یه گل فروشی نگه داشتن ۷۵ تا شاخه گل رز گرفتم.
🌷 اروند رود🌷
رود وحشی که بعد از ۳۴ سال هنوز #غواصای جوان ایران رو در خودش نگه داشته
همون غواصایی که در کربلای ۴و۵ زدن به دل دشمن و #هیچوقت برنگشتن..
اینجا جای پای قدم های هزاران شهیده.... مادرانشون...خواهرانشون...همسرانشون..
که هنوز #چشم_به_راه پیکرشونن..
_بهارهنوز اجازه قایق سواری به زایرین میدن؟
بهار: آره چطور؟!
_میشه بریم سوار بشیم؟🙏
اون قایق... من،عطیه ،بهار،داداشش،آقای علوی وآقای لشگری هم اومدن
میانه های آب ۲۵ رز به یاد برادرم تو اروند رها کردم.
عطیه دستشو میکرد توی آب که آقای علوی گفت:
_خانم اسفندیاری دستتونو بیارید بیرون خطرناکه خدایی نکرده اتفاقی میفته
لب اروند همه پیاده شدیم.
که آقامهدی داداش بهار گفت :
_خانم عطایی فر یک لحظه
گفت:
_فکر نمیکنم برادرتون که شهید شده که جواب نامحرم رو بدین (یاد اتفاق دم اتوبوس افتادم که جواب آقای علوی رو دادم) اصلا در شان شمانیست چنین شیطنت هایی.. دیگه دلم نمیخواد چنین رفتارایی ازتون ببینم🙏
بعدم خانمشو صدا زدورفتن.😔
به خودم قول دادم خانم وار تر رفتار کنم.😔☝️
محل دوم بازدید ما شلمچه🌷 بود.
تو ورودی شلمچه یک صوت از حاج حسین یکتا پخش میشد.
وارد منطقه شدیم..
دلم یه جای خلوت میخواست #من باشم و #خدا و #حسین...😞
صدای سخنران تو منطقه میپیچید..
که گفتن:
🎤《خواهر شهید عطایی فر هم اینجان..
خواهرم پیکر برادرت به دستت نرسیده؟
بی تابی میکنی که مزار برادرت خالیه؟😭
زیر همین خاکی که راه میری..
روش پر از هزاران حسین مثل شماس
هزار #خواهرشهید مثل شما #منتظر حسینشونن..
بذار برات یه چیزیو تعریف کنم کمتر بی تابی حسینتو کنی..
چند سال پیش یه مادرشهیدی اومد اینجا
زمان تفحص شهدا..
سفت وسخت گفت که باید پسرم رو بدید ببرم😡😭
چندروزی گذشت..
دیدم مادر شهید باچشم گریون داره وسایلشوجمع میکنه بره شهر خودشون
گفتیم:
_مادر چیشد شما که میگفتی تا بچه ام پیدا نشه نمیرم
خلاصه اونقدر اصرار کردیم که گفت : دیشب پسرم اومد به خوابم .
گفت
🕊_مامان ماشهدای گمنام پیش #حضرت_زهراییم منو از خانم و دوستام جدا نکن
آره خواهرم حالا #حسین شما پیش #حضرت_زهرا .س. هست با #بی_تابیت اذیتش نکن.....
ادامہ دارد...
❤️رویای دخترانه مذهبی❤️
✍️
.
.
.
🕊قسمت #بیست_وچهار
منطقه بعدی که قرار بود ازش دیدن کنیم طلائیه بود..
معقر قمر بنی هاشم جایی که بوی علمدار حسین را میدهد..
اینجا همان جایی است..
که علمدار خمینی حاج حسین خرازی دستش را جا گذاشت..
اینجا همون جایی است..
که وقتی بچه های تفحص به نتیجه نمیرسیدن متوسل میشن به علمدار حسین..
وقتی ماشین شروع به کار میکنه..
۱۱شهید پیدا میکنن که یا اسم یا فامیلشون به حضرت عباس .ع. مربوطه یا تویه یه عملیات دستشون جانباز بوده
هرمنطقه که میرفتیم یه کم آروم میشدم.
شب که برگشتیم اردوگاه بایک سری از دخترا نشسته بودیم هرکدومشون یه چیزی از حسین میپرسیدن .
یکم اونطرف تر بهار باداداشش و زنداداشش نشسته بود.
کمی دور تر از ما برادران خادم.
یه آن به خودم اومدم یه ملخ روی چادرم دیدم .😱مکان وزمان و فراموش کردم و یک جیییغ فوق زرشکی زدم.. جیغ وگریه😵😭
_وای بهار تووروووخدا برش دآااار
خیلی ترسیدم بودم ولی آبرم رفت😓
روز دوم سفرما 👇
فکه،کانال کمیل،شرهانی،جزیره مجنون بود.
فکه قتلگاه سید اهل قلم شهیدآوینی ..
همون اول منطقه کفشامونو در آوردیم..
وقتی رسیدیم محل روایتگری راوی گفت :
《بچه ها شما الان با پای برهنه رواین ماسه ها قدم برداشتین
بچه های تفحص سال ۷۵ تو فکه کم میارن به نتیجه نمیرسن به طرف عباس صابری(توهمون منطقه توهمون سال شهیدشد) هجوم بردن که خاکش کنن.همونجا بیل شروع کرد به کار کردن چنگال های بیل به چیزی خورد که با کاوش زمین #شهیدی پیدا شد که مقدمه پیداشدن چند شهید دیگه بودن.....》
✨راوےعطیه✨
هربرگ از کتاب سلام برابراهیم بهم ثابت میکرد که ابراهیم هادی تکرار نشدنیه...
ورودمون به کانال کمیل وشنیدن صوت خوشگل اذان شهید ابراهیم باعث شد حالم بدبشه
اینجا همون جایی است که بچه هاسه روز لب تشنه مقاومت کردن
شبیه شهید ابراهیم شدن فوق سخت است...
✨راوےزینب✨
شرهانی دشت شایق های تشنه..
اینجا همون جاییه که بچه های تفحص شهیدی پیدا میکنن که آب توی دبه هاشون تازه وخنک بوده که بچه های تفحص تعجب میکنند
🕊جزیره مجنون🕊
اینجارا باید دید تافهمید در باتلاق های مجنون ماندن یعنی چه..
ادامہ دارد...
❤️رویای دخترانه مذهبی❤️
✍️
.
.
.
🕊قسمت #بیست_وپنجم
روز سوم سفر ما...
قرار بود به دهلاویه، هویزه و معراج الشهدا بریم.
حضور در جایی که قدم های شهید چمرانه حس فوق العاده ای بود
اما #هویزه چیز دیگه ای بود...
محل شهادت حسین علم الهدی ویارانش که مثل سید الشهدا تشنه لب شهید میشن وبعثی های نامرد با تانک از روشون جمع میشن.
اینجوری بود که هشت سال تنهایی جنگیدیم یک مشت از خاکمون کم #نشد.
یه بخشی از هویزه متعلق به پیکرهای پاک شهدا بود.
🕊معراج الشهدا🕊
وقتی پیکرای پیچ شهدا رو دیدم نالم بلند شد
وای یازینب😩😭
اگه بعد سالها پیکر حسینم اینجوری به دستم برسه من چیکار کنم.. 😭
سفر راهیان ما عالی تموم شد..
و من بارها خوردشدم و #شکستم و #ساخته شدم. بسم الله گفتیم برای #شناخت بیشترشهدا
خیلی سریع فروردین جایش را به اردیبهشت داد
درست زمانیکه ما مشغول امتحانای میان ترم بودیم
یه خبر از #سوریه قلب ایران را لرزاند...
واون هم...
ادامہ دارد...
❤️رویای دخترانه مذهبی❤️