eitaa logo
★♥♥★ رِّوِّیِّاِّیِّ دِّختِّرِّاِّنِّهِّ مِّذِّهِّبِّیِّ ★♥♥★
718 دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
7.2هزار ویدیو
2.8هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3878289551Ca46974c86a شرایط و همسایه ها https://eitaa.com/joinchat/3535863975C74cefb0055 اینم لینک چالش کانال کپی فقط روزی3پست جهت تبادل به ایدی زیر پیام بدین @MARZIEHAM همه میتونن بیان توکانال ولی اقایون لطفا به پیوی پیام ندن
مشاهده در ایتا
دانلود
「🧡🌿•••」 .⭑ •• رفیق! میدونی‌شهیدیعنی‌چی؟! یعنی؛ بہـ خیر‌گذشت؛! نزدیڪ‌بو‌د‌بمیرہ! .⭑ 🌿🧡¦➺ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🌿🧡¦➺
‌ •° برادر‌بزرگ‌بابک‌دررشت‌کاندیدای‌ شورای‌شهر‌شده‌بود🖇 تمام‌مسائل‌مالی‌و‌تدارکات‌راهم‌ به‌بابک‌سپرده‌بود.🔖💰 ‌یک‌دفعه‌در‌بحبوحه‌ی‌ انتخابات‌ و درست‌وسط‌تبلیغات دیدند‌که‌بابک‌نیست.‌😳 پدر‌‌بعدازپرس‌وجو‌ فهمید‌که‌بابک‌به‌اعتکاف‌رفته.📿 سه‌روز‌‌در‌مراسم‌اعتکاف‌بود. وقتی‌که‌‌برگشت‌،‌پدر‌گفت: "چرا‌در‌این‌موقعیت‌رفتی‌ اعتکاف؟؟‌می‌ماندی‌سال‌دیگر‌ می‌رفتی،‌الآن‌ کارهای‌مهمی‌داشتیم."😅 گفت: "نه،اصل‌برای‌من‌همین‌اعتکاف‌ است✋🏻انتخابات‌جزء‌فرعیات‌است👌🏻 بعدهم‌شاید‌من‌سال‌دیگر‌‌نباشم‌که‌به‌مراسم‌اعتکاف‌برسم.🙂 •° 🌿🌸¦⇢ بابک نوری 🌿🌸¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ↱ 
🕯 آب کردن برف 🕯 🍎 محمد حسین شبي با سطلي پر از برف وارد سنگر شد. ظرف را روي چراغ گذاشت. برف‌ ها آرام آرام آب شد. به بچه ‌ها گفت: خون‌ هاش به صف! آب برای تجديد وضو موجوده. 🍎 خدا خيرش بده! اون شب نماز شب خونها واقعاً به صف شدن. 📚 فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص465.
ای هوای دلم ابری است... موج دلم را روی امواج عاشقی تنظیم کن باشد خدای مهربان خریدارم شود... 💔
✍️ . . . 🕊قسمت 🍀راوےحسین🍀 روز تاسوعا... قرار بود یه تو سوریه انجام بشه.. ماخوب میدونستیم یه عملیات یعنی: .. شدن.. یه گروهی از بچه های و... داشتم زینب رو میبردم هیئت.. _زینب بریم؟! _بله من حاضرم.. بریم.. نزدیک هیئت بودیم که گوشیم📲زنگ خورد از .... _سلام.. باشه من تا یک ساعت دیگه ..😢 زینب:داداشی چیشده؟!!😢چرا گریه میکنی؟! _چندتا از بچه های یگان شدن باید برم یگان😭 زینب:وای😧😱 _تو رو میزارم هیئت زنگ میزنم بابا بیاد دنبالت زینب:من خودم میتونم برگردم تو برو به کارات برس داداش😢 _نه عزیزم😊 وقتی رسیدم یگان حال همه بچه ها داغون بود😭😭 شهید از ایران🇮🇷... تقدیم بی بی زینب.س. شده بود که هفت تن از این عزیزان از بود.. 1⃣شهیدمدافع حرم محمدظهیری 2⃣شهیدمدافع حرم ابوذر امجدیان 3⃣شهیدمدافع حرم سید سجادطاهرنیا 4⃣شهیدمدافع حرم سیدروح الله عمادی 5⃣شهیدمدافع حرم پویا ایزدی 6⃣شهیدمدافع حرم سیدمحمدحسین میردوستی 7⃣شهیدمدافع حرم مصطفی صدرزاده 8⃣شهیدمدافع حرم محمدجمالی 9⃣شهیدمدافع حرم حجت اصغری 🔟شهیدمدافع حرم امین کریمی 1⃣1⃣شهیدمدافع حرم روح الله طالبی اقدم پیکر بعضیاشون خداروشکر برگشته بود عقب اونایی که از یگان ما بودند.. برای مراسمات... زینب رو بردم وداع.. وقتی زینب فهمید شهیدمیردوستی عاشق بوده وحالا مثل حضرت عباس شهید شده بود داغون شد😣 شهید دهه هفتادی که یه پسر یه ساله سیدمحمدیاسا ازش به یادگارمونده بود😞 یک هفته از شهادت سیدمحمدحسین میگذشت. وارد اتاق زینب شدم.. _زینبم.. چته عزیزبرادر؟ پشتشو بهم کرد و گفت: _توهم میخوای شهیدبشی؟😢 _زینبم.. مرگ مال همه است.. و چه بسا بهترین مرگهاست..وقتی یکی میره برای دفاع باید خودشو آماده کنه واسه شهادت.. اسارت.. جانبازی.. دومی سختتره عزیزدلم.. عصرکربلا امام حسین شهید شد ولی بی بی زینب .. اسارت سخته جانبازی هم همینطور.. میدونی یعنی چی؟ یعنی یه جوون صحیح و سالم میره میشه.. وبقیه عمرشم که چقدر باید بشنوه.... ادامہ دارد... ❤️رویای دخترانه مذهبی❤️
✍️ . . . 🕊️قسمت نامه📩رو بازکردم.. باهمون خط اول اشکم دراومد😭 ✍بسم رب الشہدا والصدیقین چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند وتماشاےتو زیباس اگربگذارند من از اظهار نظرهاے دݪم فهمیدم عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند دل سرگشته من!این همه بیهوده مگر خانه دوست همینجاست اگر بگذارند.. سندعقل مشاء است همه میدانند غضب آلود نگاهم نکنید ای مردم! دل من مال شماست اگر بگذارند.. سلام زینب قشنگم.. این نامه رو درحالی مینویسم ڪه یکی دوساعت.. به مونده و تو اورا زمانی میخوانی که یا شدم.. وامیوارم باشد چرا که امتحان امتحانی سخت است ومن ترس مردودی و شرمندگی دارم. زینب عزیزتراز جانم.. حرف های مفصل را در نامه ای که خانم رضایی به دستت میرسانند.. امادراین نامه میخواهم در مورد این بگویم. این خواهر گرامی بانوی صبور است همان سنگ صبور تو ادامہ دارد... ❤️رویای دخترانه مذهبی❤️
✍️ . . . 🕊قسمت 🍀راوے توسڪا🍀 تومسیر مدرسه تا خونه فقط به حرفای خانم مقری فکر میکردم🤔 مامان: توسکا بیاا ناهار _نمیخورم😕 نشستم روی تخت. 🙁مگه خانم مقری نمیگه شماها زنده اید؟ اگه واقعا زنده اید یه یا نشونم بدین😢 تنها کسی که میدونستم به شهدا خیلی ارادت داره زینبه☺️ گوشیمو برداشتم پروفایلای زینیو باز کردم. 🌺اولیش با حسین بود تو یک دریاچه مصنوعی نوشته بود👇 "بعد از تو با خاطراتمان چه کنم برادرم 🌺بعدش یک عکس آقایی بودزیرش نوشته بود👇 مراقب عزیزمن باش تو سوریه جامونده زوم کردم رو عکسش:مگه نمیگن زنده ای بهم نشون بده..😢 توهمین فکرا بود خوابیدم..😴 تویه بیابون ماسه ای بودم.. یه آقا اومد گفت: 🕊_این همون نشانه آشکار _اسمتون چیه؟؟😟 🕊_ سلام علےابراهیم. ازخواب پریدم😰 فقط جیییییغ زدم😵😭 که با سیلی بابا بیهوش شدم. دیگه هیچی نفهمیدم.... چند ساعت بعد که چشمامو باز کردم دیدم بیمارستانم🏥. 🍀راوے خانم رضایے🍀 نیمه های شب بود... که یک دختر نوجوان آوردن بیمارستان میگفتن به اونم شوک عصبی واردشده پرستار وقتی داشت بهش سرم میزد میگفت: _نمیدونم والا چرا این دهه هفتادیا اینقدر عجیبن.. شوک عصبی تواین سن یه مقداری عجیبه😐 در حالیکه موهای زینب رو ناز میکردم گفتم : _اون دختر رو نمیدونم ولی زینب من برادرش رو گم کرده😊 _کجا گم کرده؟؟😕 _برادرش توسوریه شده پیکرشم هنونجا مونده😒 _وای طفلک😢 ادامہ دارد... ❤️رویای دخترانه مذهبی❤️
「🧡🌿•••」 .⭑ •• رفیق! میدونی‌شهیدیعنی‌چی؟! یعنی؛ بہـ خیر‌گذشت؛! نزدیڪ‌بو‌د‌بمیرہ! .⭑ 🌿🧡¦➺ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🌿🧡¦➺
✍️ . . . 🕊قسمت 🍀راوے محسن🍀 حس و حالم با هر مأموریت فرق داشت.. دلم خبر از میداد ولی بی نهایت نگران زینب بودم😢 تا سوار ماشین شدم شماره حسن برادر کوچکترم رو گرفتم _الو سلام حسن جان کجایی داداش؟ حسن: سلام داداش من مغازه ام _اوکی پس من میام مغازه تا یه ربع دیگه اونجام ( من متولد شصت و نه بودم حسن هفتادی بود باید قبل رفتنم یه سری حرف ها با هم بزنیم. حسن مغازه مکانیکی داشت) تا وارد مغازه شدم به شاگردش گفت : یاسر جان لطفا برو اون روغن ترمز هارو از حاجی بگیر حسن: سلام چه عجب اخوی از اینورا _ سلام حسن آقای گل نه که ما شما رو میبینیم دارم میرم مأموریت😊 حسن: خب به سلامتی _ این بار به نظرم فرق میکنه حسن حرفم رو رک میزنم حس میکنم این رفت برگشتی نداره دلم میخواد مثل یه برادر پشت زینب باشی😊 حسن: این چه حرفیه ان شاءالله میری صحیح و سالم برمیگردی من غلام زن داداش و بچه اش هستم _ سلامت باشی داداش من دارم میرم خونه با مامان کار دارم میای بریم؟ حسن: اره بریم وارد خونه که شدم مامان خیلی ناراحت بود که تنهام وقتی کل ماجرا رو بهش گفتم ناراحت شد ولی باید کار رو تموم میکردم : مادرم اگه اتفاقی برام افتاد دلم نمیخواد حتی یک ثانیه حسین رو از زینب جدا کنید یا مجبورش کنید ازدواج کنه☹️ اگه هم خواست ازدواج کنه پشتش باشید😊 مهریه زینب 14 سکه است که گردن منه پرداختش میکنم مادرم ببین اگه شدم دلم نمیخواد آب تو دل زینب تکون بخوره زینب همش هجده سالشه باید مواظبش باشی مادر: این حرف ها چیه میزنی دلم رو میلرزونی😢😔 ان شاءالله صحیح و سالم بر میگردی نگران زینب نباش برو خدا به همرات _ من باید برم پیش خانم رضایی یادت باشه کارت تو کمدم فقط مال زینبه مادر: چشم کی میری _ فردا حلال کن پسرت رو، خیلی اذیتت کردم😔 مادر : تو مایه افتخار منی برو خدا به همراهت😍😊 بعد از خونه مادر رفتم پیش خانم رضایی وصیت نامه و کلید کمدم رو دادم بهشون از کارت بانکی و نامه به زینب که تو کمدمه بهش دادم بالاخره هفت فروردین شد ما به سراوان اعزام شدیم.... ادامه دارد...
مخفف که میشوی صدای مرد میدهی دقیق مانند کاری که در سوریه کردی
چہ مےفهمیم چیست مردم ؟ و همنشینش ڪیست مـردم ؟ تمام جستجومان این شد: شهـادت نیست مـردم
🌹بهترین پیامی که می‌توانیم برای مردم داشته باشیم تبعیت از رهبری است. امام موقعی که صحبت می‌کند به صحبت‌هایشان جامه عمل بپوشانیم نه اینکه بیاییم ورد زبانمان بکنیم و پلاکاردش بکنیم بزنیم توی خیابان؛ 🌹بیاییم به صحبتهای امام عینیت ببخشیم. همین پیام مارا بس که کلیه مسائل مان را بتوانیم با صحبت‌های امام‌مان وفق بدهیم و سعادت در همین است. محمد بنیادی 🕊 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمد بنیادی
⚠️تلنگر 🌹 دوست میدونی یعنی چی❓ یعنی 👈🏻 وقتی گناه 🔥 درِ قلبت رو میزنه، یاد نگاهش بیفتی و در رو باز نکنی ⛔️ ✔️ یعنی محرم اسرار قلبت [ اون اسراری که هیچکس نمیدونه ] بین خودت و... خدا و... دوست شهیدت باشه ✋🏻 ♻️ امتحان کن ؛ زندگیت زیباتر میشه 🌙💫
نامشان در دنیـا '' است و در آخرت '' بہ امید شفاعتشان... :)💔🌱
«🕊🤍» • ۅَشَھـٰادَت‌نَصیب‌ِ‌ڪَسـٰانۍمۍشۅد ڪہ‌دَر‌رَهِ‌؏ِـشق‌بۍتَرس بـٰا‌جـٰانِ‌خۅد‌بـٰازۍڪُنَند! ‌ «📻📞»
«🕊🤍» • ۅَشَھـٰادَت‌نَصیب‌ِ‌ڪَسـٰانۍمۍشۅد ڪہ‌دَر‌رَهِ‌؏ِـشق‌بۍتَرس بـٰا‌جـٰانِ‌خۅد‌بـٰازۍڪُنَند! ‌ «📻📞»
«🕊🤍» • ۅَشَھـٰادَت‌نَصیب‌ِ‌ڪَسـٰانۍمۍشۅد ڪہ‌دَر‌رَهِ‌؏ِـشق‌بۍتَرس بـٰا‌جـٰانِ‌خۅد‌بـٰازۍڪُنَند! ‌ «📻📞»
نامشان در دنیـا '' است و در آخرت '' بہ امید شفاعتشان... :)💔🌱
✨°•| |•°✨ 💥برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود... اماعباس‌تا‌به‌حالا‌یک‌نامحرم‌ندیده‌بود.😳 اولین نامحرمی که حتی اون رو هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد👰🎊 روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عموت رو دیدی؟ گفت: نه واقعا!! چنین آدمی هست که می شود شهید مراقب چشمش هست.👀 📎 نقل از سردار اباذری فرمانده شهید ❤️ 🖐 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
🌺🌿° 🌿° .‌• بهش‌گفتم: .‌• چند‌وقتیہ‌بہ‌خاطراعتقاداتم .• مسخرم‌مےڪنن...😥 .• بهم‌گفت: .• براےاونایـےڪہ‌ .• اعتقاداتتون‌‌رو‌مسخره‌مےڪنن‌، .• دعاڪنین‌خدابہ‌عشق❤️ .• حسین‌دچارشون‌ڪنہ :) احمد مشلب
روزهایَم ‌یڪ‌به‌یڪ‌ مے‌گُذَرند حال‌و‌روزم‌ خَنده‌دار اَست...💔 پُر شُده‌اَم اَز ادعا دَم ‌اَز شُهَدا مے‌زَنم به‌خیال خودَم شَهید خواهَم‌شُد🕊 خوشا به‌حالَت🌱 بِدونِ ادعا  شُدے چِقَدر فاصِله بین‌ِ ماست...😔
⟮.▹🌹◃.⟯ اگہ یه روز خواستے☝🏻 تعریفے براۍ پیدا کنے..؛ بگو شهیــد یعنے بارانـ[🌧] حُسْنِ باران این است کہ⇣ زمینے ست ولے🍃 آسمانے شده است و به امدادِ زمین مےآید... :)   
بہ وصـل خـود دوایـۍ ڪن دل دیوانھ‌ۍمـارا... رفقا توسل به این شهید مشکلات رو حل میکنه یادتون باشه شهدا رو فراموش نکنید باهاشون رفیق باشید و بهشون بگین برا مشکلات دعا کنن تورجی‌زاده 🕊
حسین خرازی🌹 : ۱۳۳۶/۶/۱🌸 : اصفهان : ۱۳۶۵/۱۲/۸🥀 : شلمچه🕊 :گلستان شهدای اصفهان ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم . انشا الله مردمان اصفهان بتوانند سربازان خوبی برای امام زمان باشند. جنگ معامله با خداست، خدا خریدار، ما فروشنده، سند قرآن، بهاء بهشت. 🍃 سهم شما ۵ صلوات 🍃
محمدرضا دهقان امیری(ابووصال)🌹 :۱۳۷۴/۱/۲۶🌸 :تهران : ۱۳۹۴/۸/۲۱🥀 : حلب-سوریه🕊 :تهران-امامزاده علی اکبر چیذر "به قول شهید آوینی شهادت بال نمیخواد حال میخواد.این جمله ی آخر منه"😭 🍃 سهم شما ۵ صلوات 🍃
بابک نوری هریس🌹 : ۱۳۷۱/۷/۲۱🌸 : گیلان-رشت : ۱۳۹۶/۸/۲۷🥀 : سوریه-بومکال🕊 : مزار شهدای رشت بابک می گفت:(حسین میخوام برم از ناموس کشورم دفاع کنم تا داعش رو همون جا توی سوریه نابودش کنیم و به دلم افتاده من شهید می شم.)💔 🍃 سهم شما ۵ صلوات 🍃
عباس دانشگر🌹 :۱۳۷۲/۲/۱۸🌸 :سمنان : ۱۳۹۵/۳/۲۰🥀 :حمومه جنوبی حلب-سوریه 🕊 :سمنان شکایت دارم از خودم؛ از همتم شکایت دارم؛ همتم محکوم است در دادگاه عقل انصاف نسبی است همتم نسبت به آرمانم محکوم است تلاش و جهدم نسبت به تکلیفم محکوم است همتم نسبت به ادعایم محکوم است 🍃 سهم شما ۵ صلوات 🍃