گرفتنِ مسیج «دلم برات تنگ شده» چهقدر کیف میده،
فکر کن! یکی یادت افتاده و از نبودنت کنارش اذیت شده و اومده داره به خودت میگه. محشره!
فک کنم اون قسمت مغزم که خوابهام رو
طراحی میکنه باهام خصومت شخصی داشتهباشه
هر روز خدا میشینه کل تروماها ، ترسها ، حسرتها
امیدها و آرزوهای من رو باهم قاطی میکنه و به
صورت چرندیات توی خواب نشونم میده ، و من
هربار که از خواب بیدار میشم تنها کاری که از
دستم برمیاد هنگ تا دوساعت نگاه کردن به در و
دیوار هست و یا آب خوردن بیش از حد
که بلکه این تشنگی کوفتی از بین بره ://
اسم این بیماری که دلت میخواد با یکی حرف بزنی اما حوصلهی حرف زدن نداری ، چیه؟
- هرکی غماشو یجور فراموش میکنه و یجور خودشو خالی میکنه تا اروم شه ! یکی با گریه ، یکی با سیگار ،
یکی با داد ، یکیم همش اهنگ گوش میده ولی خب من حتی با همه ی اینام دیگه نمیتونم خودمو خالی کنم و اروم شم .