قالیباف: من با این برنامه زندگی کرده ام!هر دولتی سرکار بیاید باید برنامه هفتم توسعه را اجرا کند،
وقت آزمون و خطا نیست ، وقت اجرای آرزوهاست.
....
....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دولتی با این حجم از فساد چطور نماینده اش بدون خجالت از مردم کاندید میشه ؟
🔹اگر سرنوشت مملکت براتون مهمه اینو پخش کنید تا برای عده ای ظلم های دولت اصلاحات یادآوری بشه...
#نشر_حداکثری_دهید
.....
.....
🔻 در وعده صادق در هر ثانیه یک موشک شلیک شد
«رحیمصفوی» مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا:
🔹در عملیات «وعده صادق» در هر یک ثانیه یک موشک و در ۱۰۰ ثانیه بیش از ۱۰۰ موشک شلیک شد.
🔹آمریکاییها و صهیونیستها و دوستان منطقه ای آنها اصلا تصور نمی کردند در یک مدت کوتاه این چنین طرح ریزی دقیق و با قدرتی انجام شود.
....
....
یه زمانی به دکتر رئیسی هم میگفتن فقط سابقه قضایی داری و مدیر اجرایی نیستی.
آن روز #شهید_رئیسی
امروز #سعید_جلیلی
.....
....
انتخابات و طبقه کارگر.
در ایران امروز به طور خاص دو دغدغه انسانی اولویت دارد؛ یک، طبقه کارگر در ایران که شامل مهاجران نیز میشود. دو، ملت فلسطین. سیاستهای نظام نسبت به دومی با تغییر دولتها چندان تغییری نمیکند، پس آنچه در انتخابات تعیینکننده است نسبت با طبقه کارگر است.
بدیهی است تنها نماینده برآمده از طبقه کارگر شایستگی و امکان نمایندگی واقعی این طبقه را دارد اما در واقعیت نه خبری از نماینده کارگری هست و نه البته طبقه تشکلیافته کارگری نمایندهساز. پس ضرورت اساسی تلاش برای تشکلیابی، خودآگاهی و قدرتیابی کارگران رسمی و غیرسمی، به عنوان اکثریت جامعه ایران است.
در شرایط فعلی اگر بر فرض محال کاندیدایی نسبت به طبقه کارگر و مسائل کارگران دغدغه و مسئلهسازی داشته باشد و رسالت عاریتی خود را تسهیل مالکیتیابی اقتصادی، تشکلیابی اجتماعی، قدرتیابی سیاسی و کرامتیابی فرهنگی این طبقه بداند، میشود از سر ضرورت و اضطرار به او فرصت مشروط داد.
آنها که مدعی حل مسائل کارگری هستند باید سطح بحث خود را به این حقوق چهارگانه ارتقاء دهند؛ مالکیت، تشکل، قدرت و کرامت. نه رویکرد تقلیلآمیز امنیت و دستمزد منهای مالکیت و تشکل مسائل کارگران را پایهای و پایدار حل میکند و نه البته رویکرد توهینآمیز توزیع صدقه انتخاباتی.
کیوان سلیمانی
.....
....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺با دکتر جلیلی تماس گرفتن گفتن نیا ، شرایط مناسب نیست. ادامه ماجرا را تماشا کنید.
_
🇮🇷 بزرگترین کانال هواداران دکتر سعید جلیلی
@drjalilinews
@drjalilinews
پنجمین گزارش شفاف از پنجمین روز کاری مجلس دوازدهم (سه شنبه 22خرداد 1403)
صبح قبل از 8 وارد مجلس شدم. قبل از شروع جلسه علنی، با چندنفر از نماینده ها گفتگو میکردم که بحث نامه 161 امضای نمایندگان در حمایت از آقای قالیباف مطرح شد. یکی از نماینده ها میگفت احتمالا چنین تعداد امضایی وجود خارجی ندارد چون اسامی امضاکنندگان منتشر نشده است!
یک نفر دیگر از نمایندگان هم ضمن تایید حرف او، گفت با کسی که مدعی است 161 نماینده چنین نامه ای را امضا کرده اند صحبت کرده و گفته چرا پس اسامی این 161 نفر را منتشر نمی کنید؟ اما پاسخ منطقی و خاصی نگرفته است.
به نظر من هم بهترین کار این است که شفاف اسم 161 نماینده اعلام شود، چون هیچ منع قانونی وجود ندارد و هر نماینده ای می تواند آزادانه از هر کاندیدایی که خواست حمایت کند، حتما هم در مجلس بعضی نمایندگان طرفدار آقای قالیباف هستند که اشکالی هم ندارد، اما اینکه ادعا شده 161 نماینده چنین نامه ای را امضا کرده اند اما اسم هیچ امضا کننده ای هم اعلام نمیشود عجیب است! ترکیب کلی مجلس دوازدهم هم اینطور است که حدود 90 نفر منتقدان قالیباف هستند که حتما چنین نامه ای را امضا نکرده اند (مثل خود من)، حدود 90 نفر هم اصلاحطلبان و اعتدالی ها هستند که گزینه اصلی شان پزشکیان است، پس آنها هم امضا نکرده اند، می ماند حدود 110 نفر دیگر که اگر همه آنها هم امضا کرده باشند تا 161 نفر فاصله زیاد است! در حالی که برخی از آنها هم می گویند ما فقط برای ریاست مجلس به ایشان رای دادیم و هیچ درخواستی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری را امضا نکردیم! در هر صورت امیدوارم خود آقای قالیباف این ماجرا را شفاف کند که آیا واقعا 161 نماینده از ایشان چنین درخواستی داشته اند یا خدای ناکرده مثل اتفاقاتی که در شمارش آرای هیات رییسه افتاد، شیطنت رخ داده است.
اما دستور جلسه، حضور وزیر کشاورزی و گزارش به نمایندگان بود. بعد از گزارش آقای نیکبخت برخی نمایندگان در رد سخنان او نکاتی را مطرح کردند که مشروح همه اینها در خبرگزاری ها به صورت تفصیلی منتشر شده است.
آقای رسایی نماینده تهران هم در یک تذکر علنی، به بعضی از کسانی که در فضای رسانه ای به عنوان منتقدان رییس مجلس شناخته می شوند و یکباره همزمان با آغاز تبلیغات انتخاباتی زندانی شدند تذکر داد. حرفش منطقی بود و گفت اگر این پرونده ها از قبل بوده، پس چرا اجرای آنها همزمان با کاندیداتوری ایشان اتفاق افتاده؟ خب زودتر این کار را می کردید یا اصلا می گذاشتید بعد از انتخابات. چون این همزمانی ها شائبه های دیگری درست می کند.
مساله دیگر نیز تعیین تکلیف کمیسیون ها بود که خوشبختانه اولویت اولم که حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بود، قطعی شد. حضور نماینده ها در کمیسیون ها بر اساس سوابق تحصیلی و شغلی آنهاست که دکترای علوم سیاسی بیشترین امتیاز را برای این کمیسیون دارد و برخی از سوابق شغلی ام درباره مذاکرات هسته ای و برجام نیز به این مساله کمک کرد.
در مجموع فضای کلی مجلس و نمایندگان بحث انتخابات بود. در گعده های چند نفره همه درباره انتخابات و نامزدها و... حرف می زدند. نهایتا جلسه حدود ساعت 12 تمام شد و اعلام شد که جلسه بعدی هفته روز سه شنبه خواهد بود. کلا انتظار خودم از مجلس، جلسات بیشتر و پرکارتر بود. امیدوارم بعد از شروع جلسات کمیسیون ها، تا حدی این اتفاق بیفتد...
@sabeti
.......
.....
🔻سیاستمدار شوقانگیز:
جذبههای اجتماعیِ جلیلی
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. «سیاستِ اندیشیده». او بهناگهان تصمیم نگرفته که به صحنه بیاید، بلکه یک دهه است که خود را برای چنین موقعیّتی، آماده کرده است؛ بهطوریکه در طول این سالها، توانسته یک برنامۀ «محاسبهشده» و «عالمانه» بنویسید و با مواجهات و تقابلات، آن را «پختهتر» و «وزینتر» سازد. بنابراین، وعدههایش خام و سطحی و عجولانه نیستند و مصرف انتخاباتی ندارند. کسانی بهجای «برنامههای پخته»، «وعدههای خام» میدهند تا هیجان و احساس برانگیزند و برای خویش، رأیسازی کنند؛ اما او دربارۀ تکتک جملههایش، فکر کرده و در طول زمان به این نتایج دست یافته است. او اهل قمار سیاسی نیست و نمیخواهد بخت خویش را بیازماید، بلکه در ذهن خویش، راهی که باید رفت را بارها رفته و امکانها و امتناعها را شناخته و در برنامۀ خود دیده است.
[دوّم]. «سیاستِ تجربهشده». او در عالَم نظر، محدود نمانده، بلکه برنامههای را به فضای «اجرا» و «تحقّق»، ارائه کرده و واکنشها و پیامدها را شناخته است. او نه یکباره، بلکه تکهتکههای برنامههایش را در قالبهای موردی و بخشی، عرضه کرده و برنامه را به «محک تجربه» و «پهنۀ میدان» رسانده است. ازاینرو، او از آرزوهای بیگانه با «واقعیّت» و «عینیّت» سخن نمیگوید. کارنامۀ او، همین «تکههای آزموده» و «قطعههای تجربهشده» است که کامیاب نیز بودهاند. او پیش از میدان واقعی، در میدانی کوچکتر به حرکت درآمده است.
[سوّم]. «سیاستِ مردمسالارانه». او از فرصتها و امکانهایی سخن میگوید که یکی از مهمترینشان، «مردم» هستند. وی به نظریۀ «مردمسالاری دینی»، باور دارد و میخواهد مردمسالاری پساانتخاباتی را تحقق ببخشد. او نمیخواهد بهتنهایی از موانع عبور کند، بلکه چنین امری را میسّر نمیشمارد. میخواهد خودِ جامعه را به حرکت وادارد و دولت را به «زمینهساز تجلّیِ ارادۀ جمعی» تبدیل کند. سیاست او، «اجتماعی» و «از پایین» است، نه آمرانه و برآمده از محافل بسته. اینکه او زیست مردمی دارد و آمیخته و پیوستۀ با مردم است، نشانگر همین حقیقت است که میخواهد مردمسالاری دینی را بسط بدهد و جامعه را فعّال نماید.
[چهارم]. «سیاستِ اخلاقی». آنچه که در نگاه نخست به وی، حس مخاطب را برمیانگیزد، «صداقت» و «راستی» و «بیپیرایهگی» وی است. او دروغ نمیگوید و با خدعه و فریب، کار خویش را پیش نمیبرد. همان مینماید و میگوید که هست. سیاست را برای اخلاق میخواهد و نه اخلاق را برای سیاست. در سیاستورزی او، حاجت به نیّتخوانی و مشاهدۀ پشتصحنه نیست؛ چون او چندلایه نیست و نمیخواهد در برابر مردم، گندمنمایی و جوفروشی کند.
[پنجم]. «سیاستِ انقلابی». او به نظریۀ «نظام انقلابی»، باور دارد و از «انقلاب»، به «نظام» یا «اصلاح» عبور نکرده و دچار تقلیلگرایی و استحاله و ارتجاع نشده است. میخواهد حاکمیّت و جامعه را به سرچشمههای اصیل انقلابی بازگرداند و غبارهای غفلت از صورت نخستینِ انقلاب و آرمانهای دهۀ شصت بزداید. سیاست انقلابی در طول دهههای گذشته، دستخوش دستاندازیهای عامدانه شده و اینک باید به اصالتها بازگشت. دیگران میهراسند که از انقلابیگری سخن بگویند، چون این امر، مستلزم رعایت قواعد و آدابی است که در اینان، هیچ نشانی از آنها نیست.
[ششم]. «سیاستِ جهشی». کار تحوّل، محتاج تغییرسازیهای بنیادی و جدّی و بزرگ است؛ وگرنه همچنان باید در چالشها بمانیم و شاهد بازتولید ناخواستۀ آنها باشیم. در گام دوّم، باید گام بلند برداشت و بهجای تحرّکات عادی و جاری و اداری، در پی «جهش تاریخی» بود. میتوان تاریخ را فشرده کرد و در کوتاهمدّت، فتوحات فراوان داشت. قافله نمیایستد و اگر ما بخواهیم با شتاب معمولی حرکت کنیم، همواره باید دنبالهرو بمانیم. شتابزدگی خطاست، اما تعلل و کُندی نیز نارواست.
[هفتم]. «سیاستِ چندسویه». او اولویت دارد و نمیخواهد همهچیز را در دستورکار خویش قرار بدهد و ناگهان، معجزه کند و بهشت بسازد، اما نمیخواهد «تکبُعدی» باشد و اقتصاد را بر فرهنگ یا سیاست را بر اقتصاد ترجیح بدهد و «پیشرفت نامتوازن» بیافریند، بلکه میخواهد جنبهها و لایههای مختلف را در نظر بگیرد و حسّاسیّتهایش را در میان عرصههای اصلی زندگی، توزیع کند.
[هشتم]. «سیاستِ تمدّناندیش». او به اینجا و اکنون میاندیشد اما نمیخواهد از نگاه تمدّنی غافل باشد و در سطح دولت-ملّت، متوقف بماند. او میداند که در ایران، امکان و مجال تبدیلشدن به «قدرت برتر» وجود دارد و باید کوشید چنین بضاعتی را به فعلیّت رسانید. نگاههای محدود و اقلّی، افقهای تنگی دارند و نمیتوانند چشمانداز «جهانی» و «تمدّنی» تعریف کنند. ازاینرو، جامعه در خودش و در حصار مرزهای ملّیاش، ساکن و بیحرکت میماند و بیرونی و فرامّلی و جهانی نمیشود.
.....
.....