eitaa logo
یا مهدی ادرکنی
56 دنبال‌کننده
3هزار عکس
954 ویدیو
7 فایل
💢هشـدار اگر العجل بگوییم‌وآماده‌ےظهورنشویم ڪوفیاݩ‌آخروزمانیم...‼️ ناشناس کانال👇🏻🖤 https://harfeto.timefriend.net/16725787768239 ایدی ادمین: @fatemeh_v313 کپی با ذکر صلوات هر چقدر دوست داری🌷✋🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار همیشگیمون 🌸✨ و او خواهد آمد.. السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌یا‌بقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ اَلسّلامُ عَلَیْکَ‌یا مَولایَ یاصاحِبَ‌الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجازا اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُ‌ویاشَریکَ‌الْقُران وَیااِمامَ الْاُنسِ‌وَالْجان :)🌻 💌 اَلّٰهُـمَّ‌عَجِّݪ‌لِوَلیڪَ‌الفَرَج به حق زینب کبری علیها سلام♥️
دعای عهد رو همه باهم زمزمه کنیم🦋 @MEHDIADRKNI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✰ داستان معنوی✰✵✿‍ ✧✾════✾✰✾════✾✧ خاطره‌ای شنیدنی از روحانی زندان رجایی شهر تهران درباره حکم قصاص یک قاتل وقتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام پادرمیانی می‌کند حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار می‌شود بعد از مدتی یک شب بعد از تمام شدن کار صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها صاحب مغازه به قتل می‌رسد و او متواری می‌شود خلاصه بعد از مدتی او را دستگیر می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود بعد از صدور حکم قصاص اجرای حکم حدود ۱۷-۱۸ سال به طول می‌انجامد می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به قول معروف پوست انداخته و اصلاح شده بود آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها عاشقش شده بودند خلاصه بعد از ۱۷-۱۸ سال خانواده مقتول که آذری زبان هم بودند برای اجرای حکم می‌آیند همسر مقتول و سه دختر و هفت پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه چینی از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف نظر کنند همسر مقتول گفت: من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده به هر حال برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند من از قصاص نمی‌گذرم! زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم به هر حال روی اجرای حکم مصر بود من پیش خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبرو شود ممکن است چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید بنابراین گفتم زندانی خودش بیاید یادم هست هوا به شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود وقتی آمد، رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو او هم آرام رو به من کرد و گفت تنها یک نخ سیگار به من بدهید کافی است یک نخ سیگارش را گرفت و هیچ چیز دیگری نگفت وقت کم بود و چاره دیگری نبود بالاخره مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ نفر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آنها گفت که اگر از قصاص صرف نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند! به هر حال شاگرد قاتل پای چوبه ایستاد و همه چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: من فقط یک خواسته دارم من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگهدارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید شاگرد قاتل گفت: هجده سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید حالا هم تنها ده روز تا محرم باقی مانده و تا تاسوعا بیست روز می‌خواهم از شما بخواهم که اگر امکان دارد علاوه بر این هجده سال، بیست روز دیگر هم به من فرصت بدهید من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس علیه‌السلام شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل علیه‌السلام بدهم هیچ خواسته دیگری ندارم حرف او که تمام شد یک دفعه دیدم پسر کوچک مقتول رویش را برگرداند و گفت من با ابوالفضل علیه‌السلام در نمی‌افتم من قصاص نمی‌کنم برادرها و خواهرهای دیگرش هم به یکدیگر نگاه کردند و هیچکس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد! وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول هم ماجرا را کامل تعریف کرد جالب بود مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس علیه‌السلام  ختم به خیر شد و دل یازده نفر با اسم ایشان نرم شد و از خون قاتل عزیزشان گذشتند گر چه بی‌دستم ولی من دستگير دست‌هايم نام من عباس و مفتاح در باب الشفايم مادرم قنداقه‌ام را دور بيرق تاب داده من ابوالفضلم دوای دردهای بی‌دوايم ‌✧✾════✾✰✾════✾✧
راز شهداء.mp3
2.9M
راز شهدا چی بود..!؟💔
در عالَمِ معنا به من توصیه کرده اند که زیارت عاشورا بخوان تا زنده اید زیارت عاشورا را از دست ندهید....
🇮🇷اونی که باید بیاد ببره ، میاد ... 👈 یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله های پایین شهر تهران ... چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود خودش می گفت: نشد که من انجام ندم تا اینکه یه نوار حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد ... بلند شد اومد جبهه. یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم علیه السلام نرفتم می ترسم بشم و حرم آقا رو نبینم. یک ۴۸ ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ... اجازه گرفت و رفت مشهد... دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه. توی اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم ، آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... ...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود نیمه شبا تا می خوابید داخل قبر ... گریه می کرد و می گفت: یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام آقا جان چشم به راهم نذار... ... توی وصیت نامه اش ساعت و روز و مکان شهادتش رو نوشته بود می گفت امام رضا ع بهم گفته کی و کجا شهید میشم! حتی مکانی هم که امام رضا ع فرموده بود میشی تا حالا ندیده بود... ... روز موعود خبر رسید توی یه منطقه است باید بریم سراغشون فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمی خوایم. همه ی بچه ها شروع کردند التماس کردن که آقا ما رو ببرید. دیدم حمید یه گوشه نشسته و نگاه می کنه ، ازش سوال کردند: مگه تو دوست نداری بری به این عملیات؟ 👌حمید خندید و گفت: شما برا اومدن التماس هاتون رو بکنید ، اونی که باید منو ببره خودش می بره... خود فرمانده اومد و گفت : حمید تو هم بلند شو بریم ... ... بچه ها میگن وقتی وارد روستایی که ضد انقلاب بودند شدیم حمید دستاش رو به سمت ما بلند کرد و گفت : خداحافظ کسی اون لحظه نفهمید حمید چی میگه! اما وقتی شهید شد و وصیت نامه اش رو باز کردیم دیدیم... دقیقا توی همون روز ، ساعت و مکانی شده که تو وصیت نامه اش نوشته بود... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا عَلیِّ ابنِ مُوسَی الرِّضا(علیه السّلام)🌹♠️🌹 🔰خاطره ای از زندگی شهید حمید محمودی. 🖌راوی : حاج مهدی سلحشور، همرزم شهید🔹طرح زنجیره تواصی مهدی یاوران 🔸واحد ایثار و شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸امام صادق علیه السلام فرمودند: درقیامت همه چشم ها گریان است مگر سه چشم؛ ✔️چشمی که از(دیدن ونظر به)آنچه خدا حرام کرده برهم نهاده شده. ✔️چشمی که در راه طاعت خدا بیداری کشیده ✔️چشمی که در دل شب از ترس خدا گریسته است.
هدایت شده از ˼خودسازےبراےظهور⸀
https://EitaaBot.ir/counter/nw1ud3 ختم صلوات هدیه به امام حسین (ع)🌿💕! 🙌🏻✨