eitaa logo
مِجری🏴🏴🏴
1.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
23 فایل
مِجری به معنی صندوقچه ی آهنی یا چوبي قفل دار قدیمی با روکش مخمل است که کارکرد گاوصندوق هاي کنونی را داشت. "منطقه جلگه بهاباد یزد" راههای ارتباط با ما: خانم زینب صادقی آموزگار @Teachr84 خانم سهیلا صادقی احمد آباد @s_sadeqi1997
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
بومی: کویر شوره که بالای کدیجه ببوسم حلقه های چشم خدیجه از اون ترسم بمیرم در غریبی کفن در بُقچه ی رخت خدیجه # کدیجه: (نام محلی بیابانی در منطقه) 🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
جالب همراه با شعر از مصاحبت با یکی از اهالی: بومی منطقه : از قدیم حکایت از مردی می کردند بنام حُسِینا گویند این فرد بسیار شجاع بوده اما یاغی و ملت به دنبال کشتن وی بودند تا از دست نا امنی هایش خلاص شوند از قضا حسینا عاشق بوده ونامزدش او را بسیار دوست می داشته. حسینا به مجلسی دعوت میشه که نقشه ی قتل حسینا در آن مجلس ریخته شده بود پس ملتی که او را دعوت کرده بودند این چنین می خوندند: حسینا گله در دام است تو بنشین پنیروشیر فراوان است تو بنشین دو تا قوچ های سیاه سردار گله برای چاشت میهمان است تو بنشین در این زمان نامزد ومعشوقه ی حسینا به حسینا پیغام می فرسته که: حسینا گله در دام است تو بگریز پنیر وشیر فراوان است تو بگریز دوتا شمشیر در زهر آلود برای قصد جان است تو بگریز 🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
✍🏻 درمورد نهی از چُپُق وقلیون: قدیمی: چُپُق که مَرهَمِ سینه یِ جوونه که قلیون مال مرد کاملونه چُپُق که می کشی نفعی نداره سلامت ،سینه را کی می گذاره دلم از دود تنباکو سیاهه اگر باور نداری ، نی گویا هه دلم همچون میون نی سیاهه 🆔@MEJRi403
✅ به یمن پیوستن دوستان‌جدید به کانال مطالب اولیه ی کانال مجددا بارگذاری شد🙏 🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
#✍🏻 درمورد حُسِینا: در پستهای دیروز از فردي شجاع بنام حسینا نام بردیم تحقیق کردیم ودرموتورهای جستجو گر (گوگل) به اطلاعاتی دست یافتیم: منظومه ی حسینا وداستان شجاعت وودلدادگی او به دختری بنام دلارام از قدیم بین روستاییان گفته می شده وهرکدام به صوری حکایت حسینا را بیان می کردند ودوبیتی هاي حسینا در اکثر روستاها بخصوص روستاییان بخش مرکزی ایران وخراسان رواج داشته است: آنچه در گوگل یافتیم:👇👇👇 ✅ آوازۀ دلدادگی میان او و دختری به نام دلارام و سرگشتگی و شیدایی وی، به جنوب خراسان گذشته و آبادی‌های دور دست و دور از هم کرانۀ شوره‌زار مرکزی را درنوردیده است و به روستاهای پیرامون سپاهان رسیده و دوبیتی‌هایش در این نواحی پراکنده برجای مانده است. داستان حسینا را با اختلاف روایت در اردستان، اردکان، خور و بیابانک، سبزوار، بیرجند و کوهپایه‌های اصفهان از زبان سالخوردگان می‌توان شنید و دوبیتی‌های او را گرد آورد. از آن جمله است : ✍🏻 بخشی از دوبیتی‌های حسینا : حسینا می‌دوید ،من می‌دویدم      حسینا می‌نشست ، من می‌رسیدم دو تا خال سیاه روی لبش بود           حسینا می‌فروخت ، من می‌خریدم 🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🏴🏴🏴
✍🏻 باهم بیاموزیم: اگر یادتون باشه در مورد حُسِینا مطلب گذاشته بودیم کانال حینی که در مورد این داستان در گوگل جستجو می کردم به واژه ای برخوردم : "فولکلوریک" برام جالب اومد که ببینم این واژه به چه معناست واز کجا اومده؟؟، فولکلوریک واژه ای فرانسویست که استفاده از اون بین افراد رواج پیدا کرده وبه معنی فرهنگ عامه ی مردم است. آنچه در گوگل یافتیم را عینا اینجا به اشتراک میذاریم👇👇 فرهنگ مردم یا فولکلور  (به فرانسوی: Folklore) یا باور مردمی را می‌توان گروهی دربرگیرنده افسانه‌ها، داستان‌ها، موسیقی،  تاریخ شفاهی، ضرب‌المثل‌ها،  هزلیات، پزشکی، باورهای مردمی دربارهٔ بخت و شگون و چشم زخم، لالایی مادران، پایکوبی بومی، آیین‌ها، شیوه‌ها و سنّت‌ها دانست. فولکلور از دو واژه انگلیسی فولک (دنباله روی از واژه Volk در زبان آلمانی و برابر با Folc در انگلیسی باستان) برابر با مردم، مردان، مردم کوچه بازار، انبوه و لور (lar در انگلیسی کهن) برابر با یادگیری، آموخته، آگاهی، دانش تشکیل شده‌است. 🆔@MEJRi403
# کربلای جبهه ها از سمت راست شهید عباس پوررضایی وشهید عابدی از بهاباد ونفر آخر هم از بچه های کوستانهای بالای بهاباد گفتن هستند ممنونیم از همراه گرامی با نام کاربری علمدار کربلا ارسالی جناب آقای عباس ولی زاده خواهر زاده‌ی شهید پوررضایی: سلام. شهید عابدی یکی از دوستان جونی جونی و هم رزم شهید پوررضائی بودند. زمانی که شهید پوررضائی به شهادت رسیدند آقای عابدی خبر شهادت را به خانواده دادند حضوری و جالب‌تر اینکه لباسهای خونی شهید پوررضائی را با مقداری لوازم برای خواهر شهید عصمت پوررضائی آوردند. و بعد از این دیدار شهید عابدی به خدمت برگشتند و خبر شهادت ایشان طولی نکشید که برای خانواده پوررضائی ارسال شد. ✅ جون جونی در گویش محلی به معنی خیلی صمیمی ،،،رفیق گرمابه وگلستان 🆔@MEJRi403
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# شبتون پر از احساس و آرامش ✨✨✨✨ 🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🦋 نهج البلاغه ┄═❁❀•••❈◦🦋◦❈•••❀❁═┄ پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (علیه السلام) به قرارگاهشان رفت و فرمود: آيا همه شما در جنگ صفين بوديد؟ گفتند: بعضی بوديم و برخی حضور نداشتيم، فرمود: به دو گروه تقسيم شويد تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند، امام ندا درداد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوی من توجه كنيد و هر كس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود كه: (برخی از آن خطبه اين است) 1⃣ آنگاه که شاميان در گرما گرم جنگ و در لحظه های پيروزی ما با حيله و نيرنگ و مکر و فريبکاری، قرآن ها را بر سر نيزه بلند کردند، شماها نگفتيد که: «شاميان برادران ما و هم آيين ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذريم و راضی به حاکميّت کتاب خدا شده اند، نظر ما اين است که حرفشان را قبول کنيم و از آنان دست برداريم؟» امّا من به شما گفتم که: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنی و کينه توزی است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانی است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد و از راهی که در پيش گرفته ايد منحرف نشويد و در جنگ دندان بر دندان بفشاريد و به ندای هيچ ندا دهنده ای گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، که همواره چنين بود. امّا دريغ! شماها را ديدم که به خواسته های شاميان گردن نهاديد و حکميّت را پذيرفتيد. سوگند به خدا، اگر از آن سر باز می زدم مسؤول پیامدهای آن نبودم و خدا گناه آن را در پرونده من نمی افزود. به خدا سوگند، اگر هم حکميّت را می پذيرفتم به اين کار سزاوار پيروی بودم، زيرا قرآن با من است، از آن هنگام که يار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم. 2⃣ ما با پيامبر بوديم و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور می زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتی جز بر ايمان خود نمی افزوديم و بيشتر در پيمودن راه حق و تسليم بودن در برابر اوامر الهی و شکيبايی بر درد جراحت های سوزان مصمّم می شديم. 3⃣ امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين کشانده شديم. پس هرگاه احساس کنيم چيزی باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يکديگر نزديک می شويم و شکاف ها را پُر و باقيمانده پيوندها را محکم می کنيم، به آن تمايل نشان می دهيم آن را گرفته و ديگر راه را ترک می گوييم. ┄═❁❀•••❈◦🦋◦❈•••❀❁═ ┄ 🆔@MEJRi403
# شهیدانه: سید محمّدعلی جهان‌آرا (۹ شهریور ۱۳۳۳ – ۷ مهر ۱۳۶۰) فرمانده نظامی ایرانی بود که در خلال جنگ ایران و عراق از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌شمار می‌رفت و فرماندهی سپاه خرمشهر را برعهده داشت.]وی در عملیات‌هایی چون نبرد خرمشهر و حصر آبادان نقشی کلیدی ایفا کرد. جهان‌آر شادی ارواح مطهر شهدا صلوات 🆔@MEJRi403