یه تحقیق کردیم در مورد دو وسیله با اسمهای
اجق وجق:
جوغنو
کمچلیز
😊😊😊
این دو واژه در گویش مردم منطقه وشهرستان بهاباد بکار می رفته که با رشد سریع تکنولوژی تا چندی دیگر احتمالا در محاوره ی مردم خبری ازشون نباشه.
جوغن واژه ای آریایی یعنی اصیل نژاد آریا (اولین قوم وگروه ساکن در مناطق ایران)
می باشد به معنای هاون یا کاسه ای برای نرم وخرد وآسیاب کردن
اما یک معنی خاص هم داره
هرگونه حکاکی یا کنده کاری بر سنگ وفلز را جوغن می گن
جوغن هاي دست کند در طبیعت وکوهها نشانه ی دفینه گنج یا قبر است😎😎😎
واما عالی جناب بعدی جناب کمچلیز :
کمچلیز هم به نوعی آبگردان یا ملاغه در بهاباد وگویش کرمان گفته میشه که برای جدا کردن سرشیر ازشیر در زمان قدیم استفاده می شده
در مناطقی مثل مازندران هم رد پایی ازکمچلیز یافت میشه☺️👌
🆔@MEJRi403
هدایت شده از خانم صادقی.... ای هیچ بر هیچ مپیچ
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت شب اربعین حسینی
به یاد مرحومین حاج حسن دهقان وهمسرشون حاجیه سکینه نظری
همیشه کنار خونه با هم می نشستند جاشون خالی ست خدا رحمتشون کنه روحشون در جوار ابا عبدالله شاد انشاءالله
مراسم ورود علم به
مسجد حسین آباد
محرم الحرام ۱۴۰۲
🆔https://eitaa.com/MEJRi403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنده یاد حاج حسین بیگی فر
(همسر مرحوم سکینه محمدی و پدر بزرگوار مرحوم عباس محمدی)
🆔@MEJRi403
هدایت شده از خانم صادقی.... ای هیچ بر هیچ مپیچ
616.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به بهانهی روز پزشک
یاد وتقدیر داشته باشیم از جناب دکتر علی صالحی احمدآبادی که وقت وزندگی خود را وقف طبابت وکشاورزی در روستایی از زنجان کرده اند.
🆔 https://eitaa.com/MEJRi403
راوی : حاج مهدی جنایی ، پدر شهید
در قدیم شغل ما گله داری و دامداری بود ، گوسفندان زیادی داشتیم و از این راه امرار معاش می کردیم در طول سال ،مخصوصا در بهار بایستی گوسفندان برای چرا در بیابان باشند ،مانیز به اتفاق خانواده در چادری در بیابان زندگی می کرد
یدالله سه چهار ماه بیشتر نداشت ِ در یکی از روزهای تابستان که به همین شکل در بیابان بودیم . یدالله کوچک به اتفاق مادرش در چادر بودند ناگهان آسمان ابری شد و بارانی تند باریدن گرفت چند لحظه بعد به علت باران زیاد سیل به راه افتاد و سیلاب از زیر چادر وارد شد و یدالله راکه در قنداقه بود با خود برد . حدود دو سه کیلومتر او را ازما دور کرد و مابا خود گفتیم حمتا کودک را از دست داده ایم ولی به گشتن ادامه دادیم بعد از چند ساعت که دنبال او گشتیم ناگهان وی را ردر لابه لای خاک و خاشاک و سیلاب یافتیم از ظاهر وی حدس زدیم که او از دنیا رفته است اما وقتی مادرش او را در آغوش گرفت و با چشمانی اشکبار سینه در دهان وی نهاد ، نوزاد چشمانش را باز و
. خدا خواست که که آنروز و در آن سیلاب یدالله زنده بماند و شانزده سال بعد ذخیره ای باشد برای جنگ تحمیلی و بعد از حضور در جبهه حق علیه باطل در تاریخ ۱۰/12/۱۳۶۵ در شلمچه به فوز شهادت نائل گردد خداوند در آنروز اورا برای شهادت حفظ نمود .
شهید یدالله جنایی در سال 1349 در کریم آباد از توابع شهرستان بهاباد متولد شد تحصیلات ابتدایی را در کریم آباد ،راهنمایی را در احمد آباد گذراند و سپس هنرجوی هنرستان قدس بهاباد شد . وی پس از حضور در جبهه در دهم اسفند ماه سال 1365 در ادمه عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید.
🆔@MEJRi403