eitaa logo
مِجری🧿🧿
1.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
911 ویدیو
6 فایل
مِجری به معنی صندوقچه ی آهنی یا چوبي قفل دار قدیمی با روکش مخمل است که کارکرد گاوصندوق هاي کنونی را داشت. "منطقه جلگه بهاباد یزد" راههای ارتباط با ما: مالک کانال: خانم زینب صادقی آموزگار @Teachr84 خانم سهیلا صادقی احمد آباد @s_sadeqi1997
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مِجری🧿🧿
گیاهی🌿☘🌾 تصویری از یک بوته ی هِنگ ، از هنگ ماده ای بنام اَنغوزه گرفته می شود واز خود بوته ی هنگ هم ،آش تهيه می شه وهم ترشی وهم به عنوان چاشنی با ماست می خورند وهم خاصیت بالای عفونت کشی معده وروده دارد وحتی از خشک شده ی اون در خاگینه استفاده می شود. از خانم حاجی محمدی بابت ارسال یکی از گونه های پوشش گیاهی منطقه 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
هاي جانوری🦅 تصویر فوق پرنده ی بسیار زیبا بنام هو بره را نشان می دهد(آهو بره) به وفور در منطقه یافت می شود تحقیقات در موتور جستجوگر گوگل: نماد استان یزد در ایران است. هوبره‌ایان (Otididae) تیره‌ای از راستهٔ میش‌مرغ‌سانان است که پرندگانی خشکی‌زی با جثهٔ متوسط تا بسیار بزرگ‌اند و پاها و گردن بلند و منقار قوی و کوتاه دارند. حتی وقتی احساس خطر می‌کند، ترجیح می‌دهد روی زمین بدود. اگر در هنگام پرواز با خطر حملهٔ یک پرندهٔ شکاری روبه‌رو شود، مدفوع چسبناک خود را مانند بمب به سمت پرندهٔ شکاری پرتاب می‌کند. این بمب طبیعی که بسیار چسبناک است، پر و بال مهاجم را به هم می‌چسباند. از همین رو به پرندهٔ بمب‌انداز معروف است. ممنون آقای رضایی خیلی قشنگه 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
گیاهی🌵🌴🌲 درختچه یا درخت بادام کوهی به وفور در مناطق کوهپایه ای منطقه دیده می شه از دنده‌ی آن بعداز شیرین کردنش استفاده ی خوراکی می شود 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
گیاهی🌱🌱🌱 وگیاهان خودرو ارسالی:ممنون از آقای محمدرضا رضایی کریم آباد گیاهان خود رو وسبزیجات کوهی در طبیعت اطراف منطقه از دیر باز مورد استفاده ی اهالی قرار می گرفته که هر کدام دارای ارزش غذایی فراوان بوده است. از جمله این گیاهان پیازو پیغمبرو ،هنگ ،کمپرکو وتصویر بالا پاچه بره او است که اهالی منطقه هم بصورت خام وهم بصورت پخته وهم در آش از آنها استفاده می کردند. فصل رویش وبرداشت این سبزیجات وگیاهان کوهی اوایل فصل بهار می باشد. 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
✍🏻چند گویش محلی نام جانوران سوزنو سنجاقک🕸 گُو خدا گاو خدا 😅حتما جزو دسته های سوسکهاست🪳 مادر دوشو کفشدوزک 😢😅🐞 بالشت مار نوعی سوسک🪲 کَلیسک رِب مارمولک🦎 حسن تخته او 😭😭😭😭 نوعی مارمولک صحرایی🦎 تا واژه های بعدی فعلا غرق باشید😂😂😂 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
قدیمی نسل قدیم چرخ گوشت ممنون از خانم دهقان بابت ارسال 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
قدیمی نامه ی فوق با قدمت تاریخی نزد یکی از اهالی منطقه وجود دارد. این نامه نامه‌ی حسین آقا صالحی برای مجتهد آیت الله بروجردی در قم نوشته شده است ودر آن سوالات شرعی مردم یا شخصی حسین آقا از آیت الله بروجردی پرسیده شده است که ما قسمتهایی از نامه که قابلیت انتشار داشت را انتخاب کردیم . این نامه توسط حاج علی کلمدا که عکسشون رو می بینید وقصد سفر زیارتی به قم را داشتند بنا بوده نزد آیت الله برسه که به علت نامعلومی این سفر کنسل یا نا تمام می مونه واین نامه نزد حاج علی غنی زاده معروف به حاج علی کلمدا می ماند. تشکر از آقای غنی زاده بابت ارسال این سند ارزشمند تاریخی 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
سید حسین طباطبایی بروجردی (۳ فروردین ۱۲۵۴ – ۱۰ فروردین ۱۳۴۰) مرجع شیعهٔ ایرانی بود. وی به مدت هفده سال مدیر حوزه علمیه قم بود و پس از درگذشت سید حسین طباطبایی قمی مرجعیت عامهٔ شیعیان را به مدت نزدیک به ۱۵ سال بر عهده داشت. سید حسین طباطبایی بروجردی 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
✍🏻گویش محلی وجانوران بومی منطقه پَرپَرو پروانه چرخ ریسو نوعی سوسک پرنده دُلُمبَک رُتیل جزوه دسته‌ی عنکبوتیان کّنچِلیزو قاشقو بچه قورباغه کلاغ سُزو گونه ای پرنده با سینه‌ی سبز رنگ شُو پَر شب پر خفاش 🆔@MEJRi403
۱۵ دی
هدایت شده از مِجری🧿🧿
✍🏻ارسالی مخاطبین قدیم به مراسمات وآداب ورسوم خیلی پایبند بودند ونسبت به انجام دقیق آداب ورسوم ومراسمات تعصب داشتند. یکی از این آداب مراسم ختم بود که به مراسم پُرسه معروف بود . وصبح زود قبل از طلوع آفتاب باید بلند می شدیم وبرای این مراسم می رفتیم حالا اگر در روستای خودمون نبود باید پیاده تا روستایی که این مراسم در اونجا برگزار بود می رفتیم😬😒 یه روز که قرار بود صبح زود برای پرسه ی یکی از افراد سرشناس در روستایی دیگر می رفتیم پدربزرگم که خیلی متعصب بودند روی این مسائل ،،،، منو صدا زدند وگفتند فردا که میری پُرسه این دخترها رو هم همرات ببر تا یَچیزی ببینن ویاد بگیرند . (چند تا از دخترهای فامیل واطرافیان رو می گفتند که هنوز مجرد بودند.در شرف ازدواج) گفتم چشم وفردا صبح با دخترها پیاده صبح زود راه افتادیم مراسم را شرکت کردیم وبرگشتم در راه نزدیک به خانه به دخترها گفتم خوب حالا بگید ببینم چی از مراسم امروز یاد گرفتید ؟؟؟ دخترها شروع کردند به دویدن به طرف روستا و می خوندند: پدرِشَل مرگُم پدر شَل مرگُم خدا خدا خدا خدا (هوو هوو) و گریه وناله می کردند. ودوباره همین حرکت را تکرار می کردند در همین حال پدربزرگ سوار برچهار پا از صحرا بر می گشتند واُفتادن پشت سر ما واین تمرین عزاداری را می دیدند😂😂 نزدیک شدند وپرسیدن چه مرگتونه !!!؟؟؟ چشی می گت😁😁😁 دخترها هم گفتند که امروز در مجلس پرسه دخترهای مرحوم می خوندند پدر شل مرگم وگریه می کردند. پدر بزرگ با غضب گفت نمی گفتند پدر شل مرگم می گفتند پدر شهر مرگم پدرشون تو شهر فوت کرده😂😂😂😂 اون زمان چون وسیله نقلیه ورفت واومد به شهر به ندرت صورت می گرفت شهر وشهری بودن بر ای مردم کلاس داشت ودخترهای این مرحوم هم می خواستند کلاس پدرشون رو بالا ببرن می خوندند پدر شهر مرگم پدر شهر مرگم 😄😄😄 خلاصه این خاطره تا چند وقت در محافل ودوره همنشینی هاي فامیل گفته می شد ومی خندیدیم روح تمام در گذشتگان شاد🤲 🆔@MEJRi403
۱۶ دی