🌟💎🌟💎🌟
💎🌟💎🌟
🌟💎🌟
💎🌟
🌟
نهج البلاغه
┄═❁❀✦❈🌟❈✦❀❁═┄
#خطبه۱۵۰ :
#آينده_بشريت_ظهور_منجی
به راه های چپ و راست رفتند و راه ضلالت و گمراهی پيمودند و راه روشن هدايت را گذاشتند. پس درباره آنچه که بايد باشد شتاب نکنيد و آنچه را که در آينده بايد بيايد دير مشماريد. چه بسا کسی برای رسيدن به چيزی شتاب می کند، امّا وقتی به آن رسيد دوست دارد که ای کاش آن را نمی ديد و چه نزديک است امروزِ ما به فردايی که سپيده آن آشکار شد.
ای مردم! اينک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده و نزديکی طلوع آن چيزهايی که بر شما پوشيده و ابهام آميز است قرار داريم.
#ره_آورد_حكومت_موعود
بدانيد آن کس از ما (حضرت مهدی) که فتنه های آينده را دريابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد و بر همان سيره و روش پيامبر و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملّت های اسير را آزاد سازد.
جمعيّت های گمراه و ستمگر را پراکنده و
حق جويان پراکنده را جمع آوری می کند.
سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آنچنان که اثر شناسان اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبيدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشيرها صيقل می خورند. ديده هاشان با قرآن روشنايی گيرد و در گوش هاشان تفسير قرآن طنين افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
#سرنوشت_امت_پس_ازپیامبر
روزگار آنان (زمان جاهلیت) به طول انجاميد تا رسوايی آنها به نهايت رسيد و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند و چون پايان مدّت آنها نزديک شد، گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دست به حمله و پيکار با فسادگران زدند و با شکيبايی که داشتند بر خدا منّت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، تا آنجا که اراده الهی به پايان دوران جاهليّت موافق شد.
شمشيرها در راه خدا کشيدند و بينش های خود را بر شمشير نشاندند و طاعت پروردگار خود را پذيرفتند و فرمان پنددهنده خود را شنيدند و در پيروزی و سربلندی زيستند تا آن که خدا، پيامبرش را نزد خود برد! (افسوس) که گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند و با پيمودن راه های گوناگون به گمراهی رسيدند و به دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستی با مؤمنان بريدند که به آن امر شده بودند و بنيان اسلامی را تغيير داده در جای ديگری بنا نهادند. آنان کانون هر خطا و گناه و پناهگاه هر فتنه جو شدند که سرانجام در سرگردانی فرو رفته و در غفلت و مستی به روش و آيين فرعونيان درآمدند، يا از همه بريده و دل به دنيا بستند و يا پيوند خود را با دين گسستند!!!
┄═❁❀✦❈🌟❈✦❀❁═┄
🆔@MEJRi403
مصطفی چمران ساوهای (۱۰ مهر ۱۳۱۱ – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰)
سیاستمدار، فیزیکدان و نظامی ایرانی و عضو نهضت آزادی ایران بود او وزیر دفاع، نماینده دوره نخست مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان جنگ ایران و عراق و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم بود. وی همراه سید موسی صدر در تشکیل جنبش امل در لبنان بود
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
🆔@MEJRi403
✍🏻 گویش محلی:
# ارسالی و پرسش مخاطبین:
با دیدن فیلم قلعه خاطراتمون زنده شد ممنونیم از مجری،
یادمه بچه که بودیم وقتی می رفتیم خونه بابابزرگ
بهمون می گفتن بچه اینقد قلبی نکن
واژه ی قلبی به چه معناست از کجا اومده؟؟
✍🏻 جوابیه مجری:
ریشه ی قلبی کردن از همان قلب است
قلب فقط به معنای عضو حیاتی بدن نیست
قلب معانی مختلفی دارد
انقلاب یا منقلب یعنی دگرگونی
در فرهنگ دهخدا در باب معنی قلب به این موارد اشاره شده :👇👇👇
مترادف قلب: دل، فواد، باطن خاطر، ذهن، بدل، تقلبی، قلابی، ناسره، مرکز، میان، وسط، تقلب، تحریف
پس قلبی نکن بیشتر به تقلب یا بدجنسی و ناسره به معنی بدی یا ناخالصی ،بدجنسی
اشاره دارد 🙏
و در زبان عامیانه ما قلبی نکن به معنای شیطنت کردن و کار اشتباه انجام دادن است 🙏
پ. ن: ممنون از اقای دهقان احمداباد جواب درست ارسال کردند
🆔@MEJRi403
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# شبتون بخیر
عذر خواهی بابت خلوت بودن امروز کانال
مشغله ی کاری.وتداخل کلاسها
توفیق تولید محتوا اَزمون گرفت
انشاءالله روزهای آینده پر بارتر خواهد بود کانال .
یه خورده هم کم لطفی اهالی هست که همکاری نمی کنند😁
محتوا برامون ارسال نمی شه ✋
🆔@MEJRi403
111.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁🍁دلم کمی مادربزرگ می خواهد
با لباس گلگلی
و دستهای مهربان حنا زده
و موهای حنایی
و لبخندی که خلاصه تمام خوشبختی های جهان است…
دلم کمی عشق می خواهد
می شود یک فنجان چای مهمانم کنی؟؟
🆔@MEJRi403
مِجری🏴🏴🏴
دکوراسیون خانه ی کدبانوی روستا 😊 🆔@MEJRi403
✍🏻یادش بخیر
قدیم نون پختن آداب خودش رو داشت ، گندم را پاک می کردند می دادند آسیاب ،
صبح زود خمیر می کردند اونهم یه لگن بزرگ
از خمیرو استفاده می کردند برای ور اومدن خمیر نه پودری بود نه جوش شیرینی،،،،
هیزم می ریختن داخل تنور گلی ...
هیزمها می سوخت ، اول سوختن ، تنور سیاه می شد وبعدش کم کم سفید می شد وآماده
برای پخت نون
جارو می آوردند و دور تنور را جارو می زدند
بعد تنور را با یه پارچه ی تمیز نم می شستند و
آماده می شدند
یادمه از زمانی که این کارها ومقدمات پختن نان شروع می شد فقط سلام وصلوات بود بر محمد وآل محمد:
جمال صدوبیست وچهارهزار پیغمبر خدا
خاتم انبیا محمدِ مصطفی ....علی مرتضی و...... را صلوات
( طولانی بود همینش یادمه از خدا بیامرز مادرم ومادربزرگم که باهم ودست کمک هم نون می پختند)
بر عُمَرِ خطاب لعنت می فرستادند
✅ آنچنان اعتقادات وباورهای مذهبي عجین بود بر تارو پود هرلحظه از زندگی شون که صفا
و برکت دیگری داشت
می رفتیم پای تنور می گفتیم برامون کُلو بپزید
یه نون کوچک بود که چون تازه از تنور در اومده بود و داغ بود نمی تونستیم بگیریم تو دستمون،، یه چوب میزدن بهش می دادند دستمون😊
بعدشم در اصطلاح نونها را وا می ریختن تا خنک بشه
با چاقو دور تا دور اون را می تراشیدند وجمع میکردند نونها رو
خدا رحمت کنه همه قدیمیها با صفا را
🆔@MEJRi403
✍🏻 اشعار بومی:
الا دختر که موهای زاغ داری
سبد در دست ومیل باغ داری
سبد در دست ومیل باغ ما کن
دلم رو نشکن ودردم دوا کن
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
دو چشمانت به چشم گربه مونه
دو ابرویت به بند توبره مونه
همون ساعت که از حموم در آیی
قد و بالات به مشکُو کهنه مونه
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
اَلا دختر که بابا یُت گدایه
دوچشم نرگسیت ساخت کجایه
چکار داری که بابایم گدایه
دو چشم نرگسیم ساخت خدایه
😅😅😅
دلخششون چه چیزا که به ذهنشون نمیرسیده
😂😂😂
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
الا دختر که موهای تو بوره
به حموم می روی راه تو دوره
به حموم میروی زودی بیایی
که آتش در دلم مثل تنوره
♦️♦️♦️♦️♦️♦️
الا دختر تو آهوی خدایی
اگر صدبار بمیری مال مایی
اگر صد بار بمیری بار دیگر
نگیرم دلبری چون تو نگاری
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403