🌸🍀🌸🍀🌸 🍀🌸🍀🌸 🌸🍀🌸 🍀🌸 🌸 نهج البلاغه ┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄ 📜 #خطبه۱۲۸ (۳۶ هجری، پس از جنگ جمل،در بیان حوادث سخت آینده) 1⃣ #پيشگويی_امام ♦️ای أحنف! گويا من او را می بينم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا و بدون حرکات لگام ها و شيهه اسبان به راه افتاده، زمين را زير قدم های خود چون گام شترمرغان در می نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زينت شده بصره، که بال هايی چونان بال کرکسان و ناودان هايی چون خرطوم های پيلان دارد. وای بر اهل بصره که بر کشتگان آنان نمی گريند و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند. من دنيا را به رو بر زمين کوبيده و چهره اش را به خاک ماليدم و بيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام و با ديده ای که سزاوار است به آن نِگريسته ام. 2⃣ #وصف_تركهای_مغول ♦️ گويا آنان را می بينم با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباس هايی از ديباج و حرير پوشيده که اسب های اصيل را يدک می کشند و آنچنان کشتار و خون ريزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراريان از اسيرشدگان کمترند. (يکی از اصحاب گفت: ای اميرمؤمنان! تو را علم غيب دادند؟ امام(علیه السلام) خنديد و به آن مرد که از طايفه بنی کلب بود، فرمود:) 3⃣ #جايگاه_علم_غيب ♦️ای برادر کَلبی! اين اخباری که اطّلاع می دهم علم غيب نيست، علمی است که از دارنده علم غيب (پيامبر«صلی الله علیه و آله») آموخته ام. همانا علم غيب علم قيامت است و آنچه خدا در گفته خود آورده که: «علم قيامت در نزد خداست. خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد و در کدام سرزمين خواهد مُرد.» پس خداوند سبحان از آنچه در رَحِم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقی، آگاه است و از آن کسی که آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران است، از همه اينها آگاهی دارد. اين است آن علم غيبی (ذاتی) که غير از خدا کسی نمی داند. جز اينها علومی است که خداوند به پيامبرش تعليم داده و او به من آموخته است، پيامبر برای من دعا کرد که خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد. ┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄ 🆔@MEJRi403

تلاوت قرآن 🆔@MEJRi403

# شهیدانه: حمید باکری (۱ آذر ۱۳۳۴ – ۶ اسفند ۱۳۶۲) از فرماندهان میانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق بود و جانشینی فرماندهٔ لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت. او برادر کوچکتر علی باکری و مهدی باکری است. وی در عملیات‌های رمضان، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و والفجر ۲ حضور داشت و در حین اجرای عملیات والفجر ۱ به شدت مجروح گردید. باکری در اسفندماه ۱۳۶۲ در خلال انجام عملیات خیبر، بر اثر اصابت مستقیم گلوله آرپی‌جی، در جزیره مجنون کشته شد. جسد او در میدان نبرد باقی ماند و به کشور بازگردانده نشد. 🆔@MEJRi403

# نوستالژی عکس قدیمی از راست جناب آقاي محمود ولی زاده کریم آباد وجناب آقاي حسین حیدری ( علی) گرگین آباد خدا حافظشون باشه مجری : ممنون از یکی از همکاران فرهنگی وهمچنین خانم دهقان .وآقای ولی زاده بابت ارسال صحیح پاسخ 🆔@MEJRi403

✍🏻 ارسالی خانم پورجنایی: یادمه مادر بزرگم خیلی سفارش به خوندن نماز اونم اول وقت داشتند همیشه این شعر رو با خودشون زمزمه می کردن: جهنم تار شد از بی نمازون خدا بیزارشد از بی نمازون اگه خواهی بدی یک لقمه ی نون بده بر سگ ،نده بر بی نمازون ♦️♦️♦️ سه چیز طلبیدم از خداوند جهان آدینه وپنج شنبه وماه رمضان ماه رمضان ماه مبارک باشد درویش در این ماه توانگر باشد شمشیر علی نساخته بود شمشیر گر از قدرت حق بیافرید پیغمبر پیغمبر ما نشسته بود در منبر قفلش حسن وحسین کلیدش حیدر جانانه و جرم ما بهم پیچیدن بردند به ترازوی عمل سنجیدن گناه ما بیش بود ولی ما را به محمد وعلی بخشیدن ♦️♦️♦️ از عرب مرد غریبی به خراسان آمده ،سنگی از تعجیل او از کوه غلتان آمده ،با سلام حضرت شاه خراسان آمده ،گنبد شاه خراسان همچو دُر وعنبره اندرون روضه اش همچون بهشت وجنته ،آستانش نقره هست وچوب درش صَندَل است، هفت هزار وهفتصد وهفتاد وهفت خشت طلا صرف شد بر گنبد اقا علی موسی الرضا، ،مرغهانش میخونن همچون بلبل در سحر ،یا علی موسی الرضا یکدم بفریادم برس #جلگه #بهاباد #یزد 🆔@MEJRi403

✍🏻گویش محلی # چالش : باریک الله سیخ خور دستش کَنده شد پاش ( البته نشیمنگاه ش) زمین خورد. سیخ خور جوجه تیغی اصطلاح یا کنایه ی بالا را توضیح دهید ومحل کاربردش را برامون بنویسین🙏 #جلگه #بهاباد #یزد 🆔@MEJRi403

# معرفی غذاهای محلی : ✅ کماچ:🌷🌷🌷 از قدیم یکی از انواع نان که در منطقه پخت می شده کماچ بوده است کماچ که به نام نون غلیفی هم در منطقه معروفه ودر مناطق کرمان به اون نون روغن جوشه گفته می شود،، همانطور که از گویش محلی اون پیداست در روغن ودر غلیف( قابلمه) پخت می شود خمیر می کنند به سلیقه بعضی‌ها بجای آب از شیر استفاده می کنند بعضی ها هم به اون تخم مرغ یا روغن داغ که زرد چوبه یا برگ پیاز داره می زنند ودرون خمیر می ریزند بعد از ور اومدن خمیر شون رو داخل قابلمه ای که کمی روغن داره می اندازند و روی اون رو با چنگال شکل می هند یا سیاه دونه کنجد می ریزند واجازه می دند با شعله ی کم یک طرفش سرخ بشه بعدش برش می گردونن طرف دیگش سرخ شه البته روی آتش که می پختند روی درب قابلمه مقداری زغال آتش میذاشتند دیکه نیاز به برگردوندن نداشت ومثل درب کیک پزهای برقی عمل می کرد گویش محلی: چون کماچ ضخامتش زیاده اگر کسی صورتش پف داره یا پاهاش کوچیک وپف داره یا گونه های بزرگی داشت می گفتند مثلا کُلُف کماچو پا کماچو پوزه کماچو 😂😂😂 الان از لب ولوچه هاتون عکس بگیرن جالبه😉 کُلُف یعنی گونه لُپ 🤒🤒🤒🤒 # جلگه # بهاباد ♦️جشنواره ی غذاهای بومی محلی 🆔@MEJRi403