#نوستالژی
# چگونگی تبدیل پوست گوسفند به مشک در قدیم:
دونوع مشک
یکی مشک برای ماست
یکی مشک برای آب
ابتدا در اصطلاح باید موی هاي پوست را با قرار دادن در آب آهک (بین یک هفته تا ۱۰ روز) از بین برد سپس آن را کامل شستشو ولگد کنند تا آب آهک وآب اضافه اون کامل خارج شود.
برای رسوندن پوست آن را در مخلوطی از پوست انار خشک می گذاشتند و اگر مشک برای آب بود در
روسک(پوست ریشه ی بادام کوهی) هم قرار می دادند به مدت یک هفته بماند .
و پوست که خودش را گرفته وجمع شده را در اصطلاح مشک می بستند که برای بستن آن هم مهارت خودش لازمه.
#ممنون از آقای صادقی
🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃شهادت امام رئوف
سلطان علی بن موسی الرضا تسلیت 🥹
🆔@MEJRi403
✍🏻پیامبر از زبان سیدالشهدا
✍🏻اسطورهای در افق هستی
این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگیهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء (ع) توصیف شده:
👈 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمیشد؛
👈 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشهداری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟
👈 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بیدغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغهی چیزی داشت.
👈 «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوتهای طولانی بود.
👈 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانیکه لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، اِلّا وقتیکه حرف زدن، ضرورت و فایدهای میداشت.
👈 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بیاراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچوقت از او نمیترسیدیم.
👈 نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچکس و هیچچیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاهقاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت.
👈 رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟
بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم».
👈 «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بیجواب و با دست خالی برگردد. پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و بهگونهای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود.
👈 هیچکس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون میآمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند.
👈 «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچکس بیدلیل، احترامی بیش از بقیه یا بیاحترامی قائل نمیشد.
👈 اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، بهطرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت.
👈 مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق، حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچوقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگترها و مُسنّترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند.
👈 چهرهی پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بیعدالتی یا منکری را میدید.
👈 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد.
👈 «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود.
👈 «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیبگیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد.
👈 «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود.
✍حسن رحیمپور ازغدی | محمد پیامبری برای همیشه (ص ۲۹-۳۴)
پینوشت: تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانیای است که در کتاب شریف «معانیالاخبار، ص۸۲» نقل شده است.
🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 غیبت کسی که راضی به آن است
💬 سوال: اگر کسی به ما گفته باشد هر چه #پشت_سر من غیبت کنید اشکال ندارد، در این شرایط غیبت حرام است؟
✅ پاسخ:حتی در فرض سؤال، غیبت حرام است. [1]
🔴 تذکر: غیبت کردن موجب آبروریزی #مومن است. هیچ کس حق ندارد با #آبروی مومن بازی کند؛ هر چند #راضی به این امر باشد. پس بیاییم #عیبی را که خدا پوشانده ، آشکار نکنیم، حتی اگرمطمئن هستیم صاحب عیب ناراحت نمی شود.
📚 [1].پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
#احکام
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🆔 @MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دِعبِل بگو: شعر کامل شد اینجا...
☝ روضهخوانی حاج مهدی رسولی در سالروز شهادت امام رضا(ع) در حضور رهبر انقلاب. ۱۴۰۰/۷/۱۵
🆔https://eitaa.com/khamenei_ir
دعبل نام شاعری عرب است که در مدح امامین شعر می گفته.
آی دی کانال حضرت آقا در ایتا را گذاشتیم که علاقمندان در صورت تمایل عضوش بشن🙏
🆔@MEJRi403
مِجری🧿🧿
#پرسش پاسخ امشب چند ضربالمثل بومی منطقه: عقل تو طاقچه بالایی هه هرکسی دستش بهش نمیرسه مرغی که
✍🏻جواب پرسش وپاسخ ضربالمثل
ضرب المثل اول
🚫عقل تو طاقچه بالایی هه
هر کسی دستش بهش نمیرسه ،
زمانی بکار میرود که فرد یا افرادی بدون اندیشه وفکر کاری انجام دهند.
ضربالمثل دوم
🚫مرغی که انجیر می خوره نشکش کجه
برای بینوایی بکار می رود که در انجام کاری مهارت ندارد واز پس انجام آن کار بر نمی آید.
در واقع هم ردیف است با ضرب المثل
🚫هرکسی را بهر کاری ساختن
یا
🚫کارهرکس نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد ومرد کهن
تشکر از خانمها اعظم حسن زاده
وطاهره خانم غنی زاده
بابت ارسال جواب🙏
🆔@MEJRi403
نام و نام خانوادگی : علی صادقی
نام پدر : غلامحسین
محل تولد : یزد- روستای کریم آباد بهاباد
تاریخ تولد : 31 شهریورماه 1341
نام عملیات : کربلا 8
محل شهادت : شلمچه
تاریخ شهادت : 18 فروردین ماه 1366
مذهب : شیعه
استان محل سکونت : یزد
شهر محل سکونت : یزد
واحد دانشگاهی محل تحصیل : یزد
مقطع تحصیلی : کارشناسی
رشته تحصیلی : حسابداری
استخدام : بانک صادرات
درجه : بسیجی
وضعیت تأهل : مجرد
تعداد فرزند : ---
محل تدفین : گلزار شهدای یزد
زندگینامه شهید
در سال 1341 در روستای کریمآباد بهاباد در خانوادهای مذهبی، سختکوش و دوست دار اهلبیت کودکی چشم به جهان گشود که نامش را به عشق مولای متقیان، علی گذاشتند.
کودکیاش را در همان محیط ساده و صمیمی روستا گذراند و چون به هفتسالگی رسید با دیگر همسنوسالان خود پا به عرصة علم و دانش گذاشت و تحصیلات ابتدایی را درهمان روستای کریمآباد گذرانید. پس از پایان دوره ابتدایی به علت انتقال پدرش به یزد، بهاتفاق خانواده برای سکونت به یزد آمد و در مدرسه راهنمایی «اردکانی» شروع به تحصیل کرد در حین تحصیل برای تأمین هزینه تحصیل(مادر شهید) مشغول به کار شد. او باوجودآنکه سن زیادی نداشت به کارهای سختی چون بنایی و بندکشی ساختمان میپرداخت و درآمد آن را برای کمک به خانواده می فرستاد
در 24 اسفندماه 1365 و در سن 25 سالگی به جبهه اعزام شد و در عملیات کربلای 8، در منطقه «شلمچه» مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در 18 فروردینماه 1366 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد صلوات🌷
🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانام رضا به سینه هاگل بزنید
بااشک به دامنش پل بزنید
فرمودهروقت که گرفتارشدید
بردامن ما دست توسل بزنید
🆔@MEJRi403
✍🏻اَدای دِین
امروز می خوام در مورد نیک زنی بنویسم که به گردن خیلی از اهالی روستای کریم آباد حق داره
شخصیتی بنام معصومه خاله
معصومه که به معصومه خاله معروف بود قدیم ماما وقابله ی ده بود. کار نداشت زائو مادر دا ره یا نه برای همه مادری می کرد از زمانی که او را خبر می کردند تا بچه به دنیا می اومد وتا یک هفته ده روز بالای سر مادر وبچه می موند واز اونها مراقبت می کرد از کهنه شوری وپیچیدن بچه تو قنداق که اونوقتها به گویش محلی ما می گفتند پیچو
یادمه دستهای بچه ها رو هم میذاشتند تو قنداق ومی پیچیدند وبا بند پیچو دور قنداق را می بستند.
خلاصه معصومه خانم قصه ی ما برای خیلی از بچه های دهه ی ۵۰ و۶۰ مادری وشاید بالاتر از مادری نفش داشته
دنبال عکسی ازشون بودم نیافتم اگر کسی مطلب رو خوند وعکس ازش داشت برامون ارسال کنه
شادی روح معصومه خاله صلوات وحمدی بفرستین🤲
🆔@MEJRi403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻 با آدمای فقیر هم رفاقت کنید👌
🆔@MEJRi403
✍🏻خاطره از دبستان
مربوط به سالهای ۶۶،۶۷ کریم آباد (اکثر معلمان از بهاباد میومدند)
اون سالها تقریبا در تمام خانه های روستا
دار قالی بود ودختران بعداز مدرسه وکارهای خانه قالی هم می بافتند☘
قسمت جذاب قالی بافی نقش گفتن توسط بافنده هاست 💐
زنهای قدیمی بیشتر با آهنگی دلنشین نقش می گفتند:
لاکی بزن جا خود
سورمه ای بزن پیشرفت
ماسی به سه تا اومد
قهوه ای سر شد
سفید به دوتا اومد
توکاریش بزن سورمه ای
نفر دوم که این نقش را میشنید واون رو اجرا می کرد در برابر هر نقشی که گفته می شد واون را می زد می گفت چین (یعنی زدم)🧕
یادمه یه روز زنگ دیکته خانم معلم بچه هارا که سه یا چهارنفره رو نیمکتها نشسته بودند رو از هم دور کردند وعده ای را نشوندن روی زمین تا برای دیکته نوشتن آماده بشیم
دیکته گفتن خانم معلم شروع شد👩🌾
وما با تمام حواس ودقت دل داده بودیم به دیکته نوشتن 🧑🎓
که یهو یه دوتا کلمه عقب موندم
از خانم معلم خواستم دوباره تکرار کنند
وخانم معلم دوباره جمله را خواند ومن بلافاصله بعد از تکرار خانم معلم بلند گفتم
چین😁
کلاس رفت رو هوا
کلی بچه ها خندیدند
این خاطره هیج وقت از ذهنم پاک نمیشه😂
خواستم به این بهانه یاد وتقدیر کنم ازسرکار خانم برهانی، خانم جوادی ،خانم دهقان، آقای خانی، خانم رضی، خانم جلیلی، خانم گوهری
معلمانی که از دوران دبستانم به یاد دارم
اگر عزیزی را از قلم انداختم پوزش می خوام
انشاءالله هر جا هستند تندرست پیروز وموفق ودر پناه خداوند شاد باشند و ما را حلال کنند🤲
🆔@MEJRi403
#عکس قدیمی
مادر شهید علی صادقی
مرحومه حاج سکینه صادقی (حاج علی اکبر)
سمت چپ
در کنار خواهرشون (صغری خانم صادقی کریم آبادزنده باشن الهی)
سفر مشهد
شادی روحشون صلوات وحمدی مرحمت بفرمایید.در این روز همنشین امام رضا وشهیدشون باشند انشاءالله 🤲
🆔@MEJRi403
📣📣📣
لطفا روستاهای دیگه هم فعال باشند وعکس واطلاعات بفرستند
از همراهی وهمکاریتون ممنونیم
🙏🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚صلوات خاصه امام رضا «ع»💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَاالمرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي وحُجَّتكَ🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷 و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
🌸کاش میشد پر بگیرم تا حرم
🌸پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم
🌸کاش دعوت میشدم با زائران
🌸در حرم پر میزدم با عاشقان
🌸کاش من راهم صدایم میزدی
🌸یک زیارت را به نامم میزدی
🌸کاش گردد این گدا پابوسِ تو
🌸بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو
🌸درشبِ قبرم کنی من راخطاب
🌸میکنی آقا قدمها را حساب
🌸باتوعاشقترشدن عشقِ منست
🌸عشقِ زیبای شما رزق منست
🏴شهادت امام رضا(ع) را برشما
دوستداران مکتب امام تسلیت عرض می نماییم
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
🆔@MEJRi403
#نوستالژی
وسایل قدیمی
کیسه چنته ودولهای کوچک درون آن:
کیسه ی چنته برای نگهداری از دولهای متعدد که درونشون داروگیاهی بود استفاده می شد، که برای حمل ونقل هم مناسب بود آن زمانها
به جز کیسه چنته یه دول بزرگ برای قند ویه کیسه چنته دیگه هم برای لوازم خیاطی مثل نخ وسوزن وانگشت دونه وقیچی وسرقیچی ها استفاده می کردند.
هر عروسی از این دول وکیسه هاي رنگارنگ با پارچه های قشنگ داشت واکثراین دول وکیسه ها با دست دوخت می شده
ومهارت زنان قدیم در دوخت وکوک زدن عالی بوده
خدا رحمت کنه اون شخصی که کوک بر کیسه چنته بالایی ودولها زده را
آیا می دونست یه روزی تصویر کیسه ودول وکوکهاش داخل کانال مجری به اشتراک گذاشته میشه؟؟؟
بازی دنیا قشنگه
خیلی قشنکه😞😞
🆔@MEJRi403