#یاد بود #عزیزی مهربون ومظلوم🖤 مرحومه سکینه غنی زاده (دختر حاج محمد غنی زاده دهنودشت) روحش شاد حمدوصلواتی هدیه به روحش 🆔@MEJRi403

#پویش‌‌مشق‌همدل باسلام با توجه به نزدیک شدن به آغاز سال تحصیلی جدید،دانش آموزان تحت حمایت کمیته‌ امداد امام خمینی( ره) چشم انتظار کمک های نقدی و غیرنقدی خیرین در زمینه لوازم التحریر می باشند. ◀️روش های مشارکت: تحویل کیف،کوله،نوشت افزار و... به اداره شهرستان بهاباد ◀️ واریزبه شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۹۵۰۲۴۲۶۳۷ بنام وجوهات امانی و شرعی بهابادجهت واریز نقدی ◀️آدرس لینک پرداخت: https://sana.emdad.ir/qr/gmzc0rct7awz0adg16oz روابط‌عمومی و مشارکت‌های‌مردمی کمیته‌امداد امام خمینی ره شهرستان بهاباد

#در رثای غم برادر #شعر از مردم قدیم #بومی: نقل از یکی از مخاطبین🙏 برارُم آی برارُم آی برارُم گل نشکفته ی فصل بهارُم اگر صد گل بچینی در کنارُم یکی گلها نمیده بو برارُم برارُم از سفر آمد خوش آمد گل باغ نظر آمد خوش آمد گل باغ نظر ،نارنج خوشبو ز گل تازه تر آمد خوش آمد 🆔@MEJRi403

#ارسالی همراهان مرحوم حاج علی بیگی پدر شهید گرانقدر محمد بیگی مرحوم در زمان قدیم در احمداباد بانی مسجد و موذن بودند و امروزه راه ایشان را فرزندانشان ادامه میدهند شادی روحشون فاتحه ای بخوانیم🥀🖤 🆔@MEJRi403

#ارسالی همراهان مرحومه حاج سکینه زینلی وخواهرشون مرحومه حاج صغری زینلی مادر شهید محمد بیگی و همسر حاج علی بیگی شادی روحشون صلوات 🥀🖤 🆔@MEJRi403

#اشعار قدیمی: #بومی منطقه سرچشمه رسیدم ماه سر زد امیر المومنین دست بر کمر زد امیرالمؤمنین یا شاه مظلوم دل ناشاد ما را شاد بگردون 🆔@MEJRi403

✍🏻نمیدونم قدیم فرصت ووقت زیاد داشتند یا دل خوش اکثر اشعار ودوبیتی چهار بیتی هایی که از قدیمی ها جمع آوری کردیم عاشقونه است😅 لذا به جهت جمع آوری ونگهداری از اونها داخل کانال به اشتراک می ذاریم سوء تفاهم نشه اکثرشون دلبرانه وعاشقانه است اما جالبه وبا فرهنگ اون زمان‌ها متناسب👌 یه جورهایی باید به قدیمی ها حسادت کرد 🆔@MEJRi403

#اشعار بومی: کویر شوره که بالای کدیجه ببوسم حلقه های چشم خدیجه از اون ترسم بمیرم در غریبی کفن در بُقچه ی رخت خدیجه # کدیجه: (نام محلی بیابانی در منطقه) 🆔@MEJRi403

#حکایتی جالب همراه با شعر #برگرفته از مصاحبت با یکی از اهالی: بومی منطقه : از قدیم حکایت از مردی می کردند بنام حُسِینا گویند این فرد بسیار شجاع بوده اما یاغی و ملت به دنبال کشتن وی بودند تا از دست نا امنی هایش خلاص شوند از قضا حسینا عاشق بوده ونامزدش او را بسیار دوست می داشته. حسینا به مجلسی دعوت میشه که نقشه ی قتل حسینا در آن مجلس ریخته شده بود پس ملتی که او را دعوت کرده بودند این چنین می خوندند: حسینا گله در دام است تو بنشین پنیروشیر فراوان است تو بنشین دو تا قوچ های سیاه سردار گله برای چاشت میهمان است تو بنشین در این زمان نامزد ومعشوقه ی حسینا به حسینا پیغام می فرسته که: حسینا گله در دام است تو بگریز پنیر وشیر فراوان است تو بگریز دوتا شمشیر در زهر آلود اینجا برای قصد جان است تو بگریز 🆔@MEJRi403

✍🏻 درمورد نهی از چُپُق وقلیون: #اشعار قدیمی: چُپُق که مَرهَمِ سینه یِ جوونه که قلیون مال مرد کاملونه چُپُق که می کشی نفعی نداره سلامت ،سینه را کی می گذاره دلم از دود تنباکو سیاهه اگر باور نداری ، نی گویا هه دلم همچون میون نی سیاهه 🆔@MEJRi403

#یاد بود #عکس در طبیعت زیبای بیابانی منطقه مرحومین آقای حسین جنایی وحسین اکبری زاده کریم آباد.روحتون شاد باشه حمدو صلوات🌷 🆔@MEJRi403