21.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پوشش گیاهی منطقه
#داروهای گیاهی
از جمله گیاهان بومی بیابانهای
منطقه ،،،
مَلنگو
زیره سیاه کوهی
تخمه قرمزو
تخمه سفیدو
شاتره
بابونه کوهی
گل زوفا
و میوه ی درختچه هایی
مثل پسته کوهی (کثیردون)
و بادام کوهی
می توان نام برد که در محلهایی مشخص که بومیان منطقه می شناسند یافت می شود ومنبع درآمد ومصرف خانگی دارد.
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
✍🏻 بیاموزیم ومطالعه کنیم ،
#آنچه در مورد بهاباد در گوگل یافتیم:
معرفي شهرستان بهاباد
تاريخچه بهاباد در يك نگاه:
1100سال قبل:
-به نقل مقدسی: شهری آباد با باغات بسیار و خوش آب و هوا و توتیای آن به سایر ممالک صادر می شده است.
688سال قبل:
-در زمان سلطنت آل مظفر ولایت بهاباد امیری مستقل داشت.
297سال قبل:
-قلعه بهاباد و دلاورمردان بهابادی در برابر تهاجم محمود افغان مقاومت و به آنان شکستی سخت وارد کردند.
250سال قبل :
- تا این زمان شهری آباد و در مسیر شاهراه اصلی شرق به غرب کشور قرار داشت. از زمان شاه عباس صفوی این شاهراه به مسیر یزد، رفسنجان و کرمان تغییر پیدا کرد و دوره افول و عقب ماندگی بهاباد آغاز می شود.
150سال قبل:
-در دوره قاجاریه بهاباد قصبه ای بیش نبود. «فرهنگ دهخدا«
سال 1340 ه. ش:
-با احداث خیابان، برق کشی، شبکه آبرسانی و تأسیس دبیرستان و برخی اقدامات توسط خیرین منطقه پیشرفت آغاز می شود.
سال 1348 :
-بخشداری بهاباد افتتاح گردید.
7 مرداد ماه ۱۳۸۸:
- شهرستان بهاباد به مرکزیت شهر بهاباد از ترکیب بخشهای مرکزی به مرکزیت شهر بهاباد مشتمل بر دهستان جلگه و بخش آسفیچ مشتمل بر دهستان بنستان در تابعیت استان یزد ایجاد و تأسیس شد.
بررسی موقعیت شهرستان بهاباد
الف- موقعیت جغرافیایی:
شهرستان بهاباد به مرکزیت شهر بهاباد، زادگاه آخوند ملاعبدالله بهابادی در منتهی الیه شرق استان و به فاصله 200 کیلومتری شهر یزد و 80 کیلومتری شهر بافق، بر روی تپه ماهورهای بین دو رشته کوه با مختصات جغرافیایی 55 درجه و 36 دقیقه طول شرقی و 31 درجه و 33 دقیقه تا 32 در جه و 29 دقیقه عرض شمالی واقع شده است. از سمت شمال به شهرستان اردکان ، غرب و جنوب غرب به شهرستان بافق، شرق به شهرستان طبس و کویر لوت و از جنوب به استان کرمان محدود می گردد. این شهرستان با مساحتی معادل 8235 کیلومتر مربع و جمعيتي حدود 27800 نفر، شامل دو بخش مرکزی و آسفیج و مناطق حاصلخیز جلگه و ییلاقی بنستان و حدود 190 پارچه آبادی که 81 آبادی آن دارای سکنه و 109 آبادی آن خالی از سکنه می باشد.
بهاباد دارای آب و هوای نیمه خشک و متوسط بارندگی 9/153 میلیمتر در سال می باشد. در قسمت غرب و جنوب دارای مناطق ییلاقی و خوش آب و هوایی است که در فصول بهار و تابستان تفریحگاه و استراحتگاه بسیاری از مردم مناطق دور و نزدیک می باشد.
ارتفاع آن از سطح دریا در مرکز 1390 متر است. این رقم در شمال دشت بهاباد کاهش می یابد و در جنوب در قله بن لخت به حدود 3002 متر می رسد. حداکثر درجه ثبت شده در منطقه 45 درجه و حداقل تا 20 درجه زیر صفر رسیده است.
تنها رودخانه دائمی بهاباد رودخانه شور در منطقه جلگه، در شمال شهرستان جریان دارد. سرزمینهای اطراف این رودخانه از نظر ژئو مور فولوژی پدیده ای کم نظیر برای مطالعه و بررسی دانشگاهیان و پژوهشگران رشته های جغرافیا و زمین شناسی می باشد
ب - موقعیت تاریخی :
بهاباد دارای قدمتی دیرین همپای استان کهنسال یزد که بارها با قهر طبیعت یا به دست جباران تاریخ ویران و با تلاش و عزم راسخ مردم ، تجدید بنا شده است .بر اساس شواهد ومدارک ، این شهر حدود 1100 سال قبل شهری آباد و پر جمعیت بوده که در بسیاری از کتب معتبر قدیمی از آبادی و عمران آن سخن رفته است. از جمله مقدسی جغرافی نویس مسلمان درکتاب معروف خود به نام ( احسن التقاسیم فی معرفه الا قالیم) که به تاریخ 375 هجری قمری نگارش یافته از بهاباد و روستائی در 3 فرسنگی آن به نام قواق یاد می کند و می نویسد: ( قواق و بهاباد که بین آنها 3 فرسنگ فاصله است از نقاط سردسیر با باغهای بسیار و آباد و خوش آب و هوا هستند .)
به نوشته یاقوت در قرن هفتم هجری توتیای بهاباد شهرتی فراگیر داشته و به سایر ممالک صادر می شده است. هم اکنون نیز بقایایی از معادن توتیا در منطقه وجود دارد.
وجه تسمیه بهاباد را همان آبادانی آن ذکر کرده که از واژه های «به» و «آباد» تشکیل شده و چنانچه «به» را به کسر بخوانیم معنای آن آبادی بهتر و اگر با فتح بخوانیم به معنای تحسین یعنی به چه آبادی می باشد.
پ- موقعیت فرهنگی – اجتماعی :
مردم بهاباد به خاطر ریشه دار بودن سنتهای مذهبی و عمق اعتقادات دینی، اصالت اجتماعی و مذهبی خود را حفظ نموده و مردمی سخت کوش، مقاوم و در عین حال مؤمن و متعبد، مهمان نواز، خونگرم، خوش فکر، سلحشور و همگی شیعه اثنی عشری و شیفته مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می باشند.
عالم ربانی و فقیه منطقی ملا نجم الدین عبدالله بن شهاب الدین حسین بهابادی یزدی شارح متفکر منطق و صاحب حاشیه معروف به حاشیه ملاعبدالله که از علمای بنام سده دهم هجری و سالیان متمادی حاکم شهر نجف و مفتخر به تولیت آستان مقدسه حضرت امیر المومنین علی(ع) بوده است، از این منطقه برخاسته و در اواخر عمر ساکن این شهر بوده و هم اکنون مرقد پاکش زیارتگاه مردم درمنطقه مرکزی بهاباد است.
🆔@MEJRi403
✍🏻در ادامه:
علما و بزرگان دیگری مانند فخر الواعظین، حاج مهدی، میرزا خلیل الله وزیر خطه یزد در دوره شاه عباس صفوی، میر محمد سعید رضوی معروف به میر ماه پیشانی، شیخ عبدالعلی و ... در این منطقه پرورش یافته اند.
با وجود بعد مسافت از مراکز علمی و آموزشی بزرگ، دانش آموختگان مقاطع گوناگون دانشگاهی از بهاباد، رقمی قابل توجه را نسبت به جمعیت تشکیل می دهند. در سال 1375 رتبه اول کنکور سراسری در دانشگاهها آقای دکتر محمد مهدی اخوان بهابادي بوده است و امروزه درصد پذیرفته شدگان در آزمونهای علمی و دانشگاهی کشور نسبتاً قابل قبول می باشد. همچنین در رشته های حفظ و قرائت قرآن کریم، نهج البلاغه، احکام و.... مقامات اول تا سوم در چند سال متمادي در سطح كشور کسب شده است.
هم اکنون با افتتاح دانشگاه آزاد اسلامی تعداد زیادی از مشتاقان تحصیلات عالی در این واحد اشتغال به تحصیل داشته و حوزه علمیه سفیران هدایت هم فعالیت خود را آغاز نموده و متقاضیان علوم دینی، مشغول به فرا گرفتن علوم حوزوی می باشند.
در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی مردم بهاباد حضور قابل توجه ای داشته و در ایام دفاع مقدس با تقدیم 156 شهید گلگون کفن و 600 نفر جانباز ایثارگر و 27 نفر آزاده سرافراز گوشه ای از دین خود را ادا نموده اند.
🆔@MEJRi403
✍🏻گویش محلی:
در قدیم
کُدینو
اُشکُل
معنی این دو واژه را برامون ارسال کنید
✍🏻مجری:
ارسالی خانم اعظم حسن زاده
از فعالترین اعضای تولید محتوای کانال که بطور ویژه ازشون بابت اشتراک گذاری معلومات وتجربیاتشون تشکر می کنیم:
کدینو وسیله ای بود که سرش پهن بود ودسته ای داشت که باهاش روی پتو ولباسهای بزرگ که نمی تونسن چنگ بزنن ،میزدن تاشسته شه
اشکل هم تکه چوبی بود که چه سرتنور چه سرگوار(اجاق)باهاش آتش راهم میزدن
خانم پورجنایی:
کدینو.نوعی چوب صاف یا تخته بوده ک به فرشیا لباس میزدن واسه تمیزی.
اشگل.نوعی چوب هس واسه مثلا هم زدن آتش
ممنون🙏
آقای رضایی :
سلام کدینو وسیله بوده برای شستن لباس که از جنس چوب بوده روی لباس میکوبیدن تا چرک آن برود اِشلوم هم بجای تاید امروزی بوده
اشکول یک چوب 1.5متری بوده. که هنگام نان پختن آتش تنور را جابجا میکردن بچه ها اگر هنگام نان پختن اذیت میکردن میگفتن همین اشکول را میزنم تو سرت ها برو پای بازیت
ممنون آقای رضایی
خانم شاهقلی:
کدینو چوبی که میکوبیدن رو فرش و پتو تا شسته بشه اشکل چوبی بود که باهاش اتیش تنور واجاق رو هم میزدن
🆔@MEJRi403
توتیا تقویت كننده چشم بوده و باعث از بین رفتن خارش چشم میگردد. استفاده از آن باعث شستشو و تمیزی چشم میشود. عدهای بر این باورند كه باید این پودر را در شیر تازه ریخته و آنرا خشك نمایند و عدهای دیگر آنرا در آبغوره حل كرده و برای مصارف بعدی نگهداری مینمایند
# توتیا = تقویت کننده وجلا دهنده چشم
🆔@MEJRi403
✍🏻 در باب اهمیت حیا در قدیم:
از قدیمیها شنیدیم که :
دختر حق نداشته تا قبل از عروسی با نامزدش
ملاقات داشته باشه یا صحبت کنه(بگذریم که داستانهای لو رفته ی زیادی از شیطنت های دخترو پسرها ی نامزد در قدیم شنیدیم ...)
از قدیمیها شنیدیم که:
به دختر می گفتند یه پِسگِل (مدفوع گوسفند پیشگل اسم باکلاسشه😄)
ببند گوشه روسریت
هر وقت پسگل حرف زد تو هم حرف بزن
منظورشون این بوده که دختر در جمع زیاد صحبت نکنه
یکی از اطرافیان ما تعریف می کردند :
قدیم باید شلوار هاي خشتک دار گشاد
با پیراهن گشاد بلند چین چین وچارقد بزرگ می پوشیدیم
یه روز که سرپا نشسته بودم وجارو به دست حیاط بزرگ گِلی خونه را جارو می زدم عمه خانم وارد خونمون شد وبخاطر اینکه موقع جارو لباس چین چینم دور تا دورم باز نبود ویه کم بالا رفته بود و قسمتی از شلوارم پیدا بود تا کجا از دنبالم کردند و توبيخ وتنبیه
#نمی خوام انکار کنم عوض شدن دوره وزمان را
اما قبول کنید یکسری از عقاید وسنت هاي قدیم واقعا ارزشمند وبه نفع مردم بوده
حتی حدیث از معصومین داریم که
فرزندت را مثل خودت تربیت نکن اورا برای زمان آینده تربیت کن
اما میشه هم به روز بود هم یکسری عقاید را پایبند
البته نظر شخصیه
🆔@MEJRi403
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍🏻 بیاموزیم
شاید شنیده باشید که معمولا یک جامعه حالا بیشتر جوامع کوچک وتمدنهای کوچکتر مثل روستاها در
برابر تکنولوژی مدرنیته یا هر چیزی که بخواهد اونها را از سبک وسیاق قدیم
اونها دور کنه ایستادگی ومقاومت می کنند
مثلا شاید شنیده باشید خواستند یه جا جاده یا بلوار ومیدونی بکشند مردم ایستادگی کردند
یکی از این موارد مقاومت وایستادگی رو می خوام براتون بگم که برای خودم خیلی جالب بود
سیستم آموزش در قدیم همانطور که همه می دونیم مکتب خانه بوده
در زمان فتحعلی شاه ،کشور ما با روسیه در حال جنگ بوده ومرتب شکست می خورده
فتحعلی شاه عباس میرزا فرزندش را می فرسته تحقیق کنه ببینه چرا ما شکست می خوریم عباس میرزا با بازدید از صحنه ی نبرد متوجه میشه ارتش روسیه منظم آموزش دیده ودارای ابزار جنگی پیشرفته مثل توپخانه است اما ارتش ایران به همان منوال قدیم وسنتی خود درحال جنگه
اینجا اولین اقدام عباس میرزا آوردن معلم از خارج
واعزام محصلین به خارج برای آموزش ارتش ودر کنارش علوم دیگه مثل طب داروسازی وزبان و....بوده
بعد از مدتی فرزند یکی از علمای تبریز بنام حسن ابن رُشدیه معروف به ابن رشدیه که برای فراگیری علوم حوزوی به نجف رفته بوده متوجه میشه سیستم مکتب خانه در ایران با توجه به پیشرفت های دنیا جوابگوی نیاز آموزشي کشور نیست اوبه بیروت میره ودر مرکز تربیت معلم آموزش می بینه ومدرسه ای در آذربایجان که اونوقت جزو ایران بوده می سازه بعد شاه اون زمان ،ناصرالدین شاه
از اون مدرسه بازدید می کنه از ابن رشدیه می خوات که از این نوع مدرسه در تهران هم بسازه
روایت کردند ابن رشدیه ۸ بار اقدام به ساخت مدرسه می کنه
وهر ۸ بار مدرسه توسط مردم تخریب میشه
نمونه ای از مقاومت مردم✅
چون مدارس مدرن وجدید را تهدیدی در برابر آموزه هاي مکتب خانه وارزشهای اسلامی وسنتی ایرانی می دونستند
حالا یه کم فکر کنیم آیا کارشون درست بود یانه؟؟؟
هر چند بالاخره امیر کبیر با احداث دارالفنون
وبعد ها به دستور رضا خان آموزش عمومی اجباری ومدارس به شکل امروزی در ایران شکل گرفت
ببخشید مطلب غیر مرتبط گذاشتم وخارج از حوصله شما
گفتم شاید برای عده ای جالب باشه
🆔@MEJRi403
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعداز این بحث ها
بخندید
خستگی تون در بره
آموزش خر سواری😂😂😂
🆔@MEJRi403