#خاطره
در مورد فاطمه علی اکبرها
یکی از خاطرات شیرین ما اوایل دههی ۶۰:
همسر فاطمه خانم اکبرِ جعفر پنبه زن بود چهره ی این مرد را بخاطر ندارم اما پتینگ پتینگِ کمون حلاجی هنوز تو گوشمه وبهترین موسیقی که از اون زمانها برام خاطره انگيزه صدای کمون پنبه زنی اکبر جعفره
خونشون تو قلعه ی کریم آباد نزدیک مسجد بود از کوچه های گلی وخاکی وسرپایین وبالای قلعه که عبور می کردی درب چوبی خونه ی اکبر جعفر باز بود وصدای کمون پنبه زنی واون سفیدی وپرواز پنبه ها تو آسمون بهترین صحنه ای بود که می دیدی
روح این زوج مهربون که وارثی هم نداشتند شاد
فاتحه وصلواتی هدیه به روح این دوعزیز
🆔@MEJRi403
هدایت شده از خانم صادقی.... ای هیچ بر هیچ مپیچ
26.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️احمدآباد قدیم
🔺فیلمی از کوچه صاحب الزمان احمدآباد، در زمان گذشته
فیلمبردار أقای عباس حاتمی
@MEJRi403
✍🏻معنی چند واژه ی ارسالی در گویش مردم منطقه
کولَک =پنبه
چَش نَقاره = کنایه از کسی که چشم درشت داشت😂
چه چیزو چش سفیدیه = یکی از اصطلاحات برای غضب وکنایه به کسی که لج می بره
اوخوری= آبخوری ،ظرف مخصوص آب نوشیدن
جرجرو= کِرکِرو=جغجغه
گا گوعو=حرکت چهار دست وپا رفتن کودک
درخت پَتک = نام نوعی درخت در منطقه
تَرَکتُر=😁 تراکتور
کیسه چنته= نام دولی بزرگ که کیسه های کوچک دارو گیاهی داخلش بود
کیسه توتوندون = قدیم که چُپُق می کشیدند کیسه ای مخصوص توتون چپق داشتند
جوالدوز = جووال = نام گونی هاي بزرگ بود
اگر درست گفته باشم از پارچه (جُل ) درست می شد وسوزن جووال دوز یا جووال دوز به اون نسبت داده می شه
وضرب المثل معروفی هم داره که:
هر چی تو کِدی کُرخَرو دست به جووال جو نزن😂
و وجه بکار بردن این مثل هم زمانی است که کار ومسیولیتی از خودت به دیگری میدی وغیر مستقیم بهش میرسونی که استفاده یا بهره ای از اون خودش نبره
امیدوارم درست مفهوم را انتقال داده باشم.
پالون = چیزی مانند زین اسب که بر پشت الاغ میاندازند
پَساپرگار= مراسم
حَلو یَت=حلاوت شیرینی زندگی
آتش اَلوکردن= آتش روشن کردن
اِمبار= این بار این دفعه
خوار = زشت
پوزه = بیشتر صورت حیوانات را پوزه گویند
سُبُک و سوآری = به کسی که سنگین نیست وسبکه می گفتند سبک سواری نکن
مورچه سوآری= نوعی موچه ی سیاه بزرگ منطقه
چادِشو = چادر شب آنقدر مخفف شده تا رسیده به چاچو😂
گِلگِلی سِن = نوعی وسیله بازی الان هم هست وبیشتر چوبی، ، فرفره که روی زمین می چرخه
گِلگِلو 😂😂😂= غلغلَک
بوز..........زنبور لهجه ی یزدی
پَچَل = در یزد می گن پَچول = کثیف
دولَخ : گرد و خاک
راچینه = پله
🆔@MEJRi403
✍🏻واما داستان ضرب المثل مربوط به جووال:
گویند مردی قصد سفر داشت .پس کره الاغ خود را در طویله بست وکنارش جووال جو را قرارداد و به اطرافیانش سفارش کره الاغ را می کرد ومی گفت هر چی شما کدت کره خرو ولی به جووال جو دست نزند☹️
این شد که ضرب المثل
هر چی تو کِدی ، ، کُرخَرو
دست به جووال جو نزن
بین مردم رواج یافت
برم ببینم علامه گوگل هم این ضرب المثل را تو چنته ش داره یا نه
✋✋
🆔@MEJRi403
هدایت شده از خانم صادقی.... ای هیچ بر هیچ مپیچ
✍🏻من یه پارتی بازی کنم
یاد مادرم را گرامی میدارم
دوتا شعر یادمه برا چنته هم فرستاده بودم چند وقت پیش
می خوندند:
اسفند دونه دونه
خمینی مهربونه
میخُم برم به پیشِش
دست بکشم به ريشِش
می گفتند زمانی که بعد مشروطیت
با تلاشهای دکتر مصدق نفت ملی شد
ما بچه ها تو کوچه ها می دویدم ومی خوندیم:
چراغ مو شُ غم مخور
نفت تو ملی شده
حسن کچل مو ترکو
دکتر مصدق شده😂😂😂
وخاطره ای تعریف می کردند که احمدآباد می رفتندمدرسه اوایلی که (سیستم مدارس مدرن جایگزین مکتب خانه شده بود وتنبیه بدنی)
در اون مدارس زیاد بود از مدرسه فرار کردم ورفتم توخُمره قایم شدم فک کنم دوتا از بچه ها آقای اُستاد علی علی پور وحسین بیگی اومده بودند دنبالشون وهمه جا را گشته بودند پیداشون نکده بودند😅
خدا بهشتت بده بهترین مادر دنیا😭
شادی روحشون صلوات وحمدی مرحمت کنید🤲
🆔@MEJRi403