eitaa logo
مِجری🧿🧿
1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
724 ویدیو
6 فایل
مِجری به معنی صندوقچه ی آهنی یا چوبي قفل دار قدیمی با روکش مخمل است که کارکرد گاوصندوق هاي کنونی را داشت. "منطقه جلگه بهاباد یزد" راههای ارتباط با ما: مالک کانال: خانم زینب صادقی آموزگار @Teachr84 خانم سهیلا صادقی احمد آباد @s_sadeqi1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌿🌸🌿🌸 🌿🌸🌿🌸 🌸🌿🌸 🌿🌸 🌸 نهج البلاغه ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ (پس از جنگ نهروان در نکوهش لشکریان خود در سال ٣٨ هجری که برای نبرد نهایی با معاویه سستی می ورزیدند ایراد فرمود.) اگر خداوند، ستمگر را چند روزی مهلت دهد، از بازپرسی و عذاب او غفلت نمی کند و او بر سر راه در کمين گاه ستمگران است و گلوی آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد! به خدايی که جانم در دست اوست شاميان بر شما پيروز خواهند شد؛ نه از آن رو که از شما به حق سزاوارترند، بلکه در راه باطلی که زمامدارشان می رود شتابان فرمان بردارند. و شما در گرفتنِ حقِّ من سُستی می ورزيد و هر آينه مردم جهان صبح می کنند در حالیکه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند. من صبح می کنم در حالیکه از ستمگری پيروان خود وحشت دارم! شما را برای جهاد با دشمن برانگيختم امّا کوچ نکرديد، حق را به گوش شما خواندم ولی نشنيديد و در آشکار و نهان شما را دعوت کردم اجابت نکرديد، پند و اندرزتان دادم، قبول نکرديد. آيا حاضرانِ غائب می باشيد؟ و يا بردگانی در شکل مالکان؟ فرمان خدا را بر شما می خوانم از آن فرار می کنيد و با اندرزهای رسا و گويا شما را پند می دهم از آن پراکنده می شويد، شما را به مبارزه با سرکشان ترغيب می کنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده ، چون مردم سبا متفرّق شده به جلسات خود باز می گرديد و در لباس پند و اندرز، يکديگر را فريب می دهيد تا أثر تذکّرات مرا از بين ببريد. صبحگاهان کجی های شما را راست می کنم، شامگاهان به حالت اوّل برمی گرديد، چونان کمان سختی که نه کسی قدرت راست کردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارا است. ای مردمی که بدن های شما حاضر و عقل های شما پنهان و افکار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشکلات شمايند! رهبر شما از خدا اطاعت می کند شما با او مخالفت می کنيد، امّا رهبر شاميان خدای را معصيت می کند از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نَفَرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا کند، ده نفر از شما را بگيرد و يک نفر از آنها را به من بدهد. ای اهل کوفه! گرفتار شما شده ام که سه چيز داريد و دو چيز نداريد: کرهايی با گوش های شنوا، گُنگ هايی با زبان گويا، کورانی با چشم های بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد و نه به هنگام بلا و سختی برادران يکرنگ می باشيد. تهی دست بمانيد ای مردم! شما چونان شتران دور مانده از ساربان می باشيد که اگر از سويی جمع آوری شوند از ديگر سو پراکنده می گردند. به خدا سوگند! می بينم که اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمی آن سوزان، پسر ابوطالب را رها می کنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يک به سويی می گريزيد. و من در پی آن نشانه ها روانم که پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را می روم که رسول خدا گُشوده و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره می سپارم. مردم! به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو که گام برمی دارند برويد، قدم جای قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمی برند و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند. اگر سکوت کردند سکوت کنيد و اگر قيام کردند قيام کنيد. از آنها پيشی نگيريد که گمراه می شويد و از آنان عقب نمانيد که نابود می گرديد. من اصحاب محمد (صلی الله علیه و آله) را ديدم، اما هيچ کدام از شما را همانند آنان نمی نگرم. آنها صبح می کردند، در حالیکه موهای ژوليده و چهره های غبارآلوده داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت می گذراندند و پيشانی و گونه های صورت را در پيشگاه خدا بر خاک می ساييدند، با ياد معاد چنان ناآرام بودند، گويا بر روی آتش ايستاده اند. بر پيشانی آنها از سجده های طولانی، پينه بسته بود چون پينه زانوهای بُزها، اگر نام خدا برده می شد چنان می گريستند که گريبان های آنان تَر می شد و چون درخت در روزِ تُند باد می لرزيدند، از کيفری که از آن بيم داشتند يا برای پاداشی که به آن اميدوار بودند!!! ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 🆔@MEJRi403
نهج البلاغه ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ 📜 برتر و بزرگ است خدايی که انديشه های ژرف، حقيقت ذات او را نمی توانند درک کنند و گمان زيرک ها آن را نمی يابد، آغازی است که نهايتی ندارد تا به آخر رسد و پايانی ندارد تا ايّام او سپری گردد. پيامبران را در بهترين جايگاه به وديعت گذارد و در بهترين مکان ها استقرارشان داد. از صُلب کريمانه پدران به رَحِم پاکِ مادران منتقل فرمود، که هرگاه يکی از آنان در گذشت ديگری برای پيش بردِ دينِ خدا به پاخاست. تا اينکه کرامت اعزام نبّوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) رسيد. نهاد اصلی وجود او را از بهترين معادن استخراج کرد و نهال وجود او را در اصيل ترين و عزيزترين سرزمين ها کاشت و آبياری کرد، او را از همان درختی که ديگر پيامبران و انبياء خود را از آن آفريد به وجود آورد، که عترت او بهترين عترت ها و خاندانش بهترين خاندانها و درخت وجودش از بهترين درختان است. در حَرَم أمنِ خدا روييد و در آغوش خانواده کريمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشيد که دست کسی به ميوه آن نمی رسيد. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و وسيله بينايی هدايت خواهان است، چراغی با نور درخشان و ستاره ای فروزان و شعله ای با برق های خيره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحيح و پايدار و سخنانش روشنگر حقّ و باطل و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نيکوکاری فاصله گرفته و امّت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند. خدا شما را بيامرزد اعمال نيکو بر اساس نشانه های روشن انجام دهيد؛ زيرا که راه، روشن است و شما را به خانه أمن و أمان دعوت می کند. هم اکنون در دنيايی زندگی می کنيد که می توانيد رضايت خدا را به دست آوريد. با مهلت و آسايش خاطری که داريد. اکنون نامه عمل، سرگشاده و قلمِ فرشتگانِ نويسنده در حرکت است، بدن ها سالم و زبان ها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيکو را می پذيرند. ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ 🆔@MEJRi403
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 نهج البلاغه ┄═❁❀❈•🌿🌺🌿•❈❀❁═┄ سپاس خدا را که اوّل است و چيزی پيش از او وجود نداشت و آخر است و پس از او موجودی نخواهد بود. چنان آشکار است که فراتر از او چيزی نيست و چنان مخفی و پنهان است که مخفی تر از او يافت نمی شود. قرارگاه پيامبر بهترين قرارگاه و محل پرورش ، و خاندان او شريف ترين پايگاه است. در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد کرد، دل های نيکوکاران شيفته او گشته، توجّه ديده ها به سوی اوست. خدا به برکت وجود او کينه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را خاموش کرد. با او ميان دل ها اُلفت و مهربانی ايجاد کرد و نزديکانی را از هم دور ساخت. انسان های خوار و ذليل و محروم در پرتو او عزّت يافتند و عزيزانی خودسر ذليل شدند. گفتار او روشنگر واقعيّت ها و سکوت او زبانی گويا بود. ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ 🆔@MEJRi403
┄═❁❀❈🍀🌸🍀❈❀❁═┄ نهج البلاغه کلام جناب امیر ای پرسش کننده! درست بنگر آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می دارد به آن اعتماد کن و از نور هدايتش بهره گير و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن وامی دارد و کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده و در سنّت پيامبر و امامان هدايتگر نيامده، رها کن و علم آن را به خدا واگذار که اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است. بدان آنها که در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی دانند و از فرو رفتن در اسرار نهان بی نياز ساخته است و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی دانند اعتراف می کنند، ستايش فرمود و ترک ژرف نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است. پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن تا از تباه شدگان نباشی. اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسان ها بخواهد، برای درک اندازه قدرتش تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد و قلب های سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيّت صفات او کوشش نمايد و عقل ها با تلاش وصف ناپذير از راه های بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته بازگرداند، در حالیکه در تاريکی های غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می برند و با نااميدی و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می گردند که با فکر و عقل نارسای بشری نمی توان او را درک کرد و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمی يابد. خدايی که پديده ها را از هيچ آفريد، نمونه ای در آفرينش نداشت تا از آن استفاده کند و يا نقشه ای از آفريننده ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد و نمونه های فراوان از ملکوت قدرت خويش و شگفتی های آثار رحمت خود که همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهی می دهند را به ما نشان داده، که بی اختيار ما را به شناخت پروردگار می خوانند. در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه های حکمت او پديدار است که هر يک از پديده ها حجّت و برهانی بر وجود او می باشند، گرچه برخی مخلوقات به ظاهر ساکت اند، ولی بر تدبير خداوندی گويا و نشانه های روشنی بر قدرت و حکمت اويند. خداوندا ! گواهی می دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته و قلب او با يقين اُنس نگرفته است، و نمی داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاریِ پيروانِ گمراه، از رهبران فاسدِ خود را نشنيده اند که می گويند: «به خدا سوگند! ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم.» دروغ گفتند مشرکان که تو را با بُت های خود همانند پنداشتند و با وَهم و خيال خود گفتند پيکری چون بُت های ما دارد و با پندار نادرست تو را تجزيه کرده و با عقل های ناقص خويش، تو را با اعضاء گوناگون مخلوقات تصور کردند. خدايا ! گواهی می دهم آنان که تو را با چيزی از آفريده های تو مساوی شمارند از تو روی برتافته اند و آن که از تو روی گردان شود بر اساسِ آياتِ محکمِ قرآن و گواهی براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدایِ نامحدودی هستی، که در انديشه ها نگُنجی، تا چگونگی ذات تو را درک کنند و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارایِ حالاتِ گوناگون پندارند. ┄═❁❀❈🍀🌸🍀❈❀❁═┄ 🆔@MEJRi403
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 نهج البلاغه ┄═❁❀❈🍀🌸🍀❈❀❁═┄ (مسعدة‌ بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد؛ روزی در مسجد كوفه شخصی به امیرالمؤمنین گفت: خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، تا عشق ما به خداوند بیش از پیش شود. امام علیه السلام خشمگین شد و با صدای بلند فرمود: همه برای نماز جماعت حاضر شوند. مردم آنچنان حضوری پیدا کردند که مسجد پر از جمعیت شد. امام بالای منبر رفت و در حالی که خشمگین بود و رنگ صورت امام تغییر کرده بود، فرمود:) ستايش خدايی را سزاست که نبخشيدن بر مال او نيفزايد و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده ای جز او اموالش کاهش يابد و جز او هر کس از بخشش دست کشد مورد نکوهش قرار گيرد. اوست بخشنده انواع نعمت ها و بهره های فزاينده و تقسيم کننده روزی پديده ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند که روزیِ همه را تضمين و اندازه اش را تعيين فرمود. به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست، راهِ روشن را نشان داد. سخاوت او در آنجا که از او بخواهند، با آنجا که از او در خواست نکنند، بيشتر نيست. خدا اوّلی است که آغاز ندارد، تا پيش از او چيزی بوده باشد و آخری است که پايان ندارد تا چيزی پس از او وجود داشته باشد. مردمک چشم ها را از مشاهده خود بازداشته است. زمان بر او نمی گذرد تا دچار دگرگونی گردد و در مکانی قرار ندارد تا پندار جابجايی نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن کوه ها بيرون می آيد و يا آنچه از لبان پُر از خنده صدف های دريا خارج می شود، از نقره های خالص و طلاهای ناب، دُرهای غلطان و مرجان های دست چپن همه را ببخشد، در سخاوت او کمتر اثری نخواهد گذاشت و گستردگی نعمت هايش را پايان نخواهد داد. در پيش او آن قدر از نعمت ها وجود دارد که هر چه انسان ها درخواست کنند تمامی نپذيرد، چون او بخشنده ای است که درخواست نيازمندان، چشمه جود او را نمی خشکاند و اصرار و درخواست های پياپی، او را به بُخل ورزيدن نمی کشاند. 🆔@MEJRi403
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 نهج البلاغه ┄═❁❀❈🌿🌺🌿❈❀❁═┄ آنچه را آفريد با اندازه گيری دقيقی استوار کرد و با لطف و مهربانی نظمشان داد و به خوبی تدبير کرد. هر پديده را برای همان جهت که آفريده شد به حرکت درآورد، چنان که نه از حدّ و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود کوتاهی کند و اين حرکتِ حساب شده را، بدون دشواری به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگی کند. پس چگونه ممکن است سرپيچی کند در حالی که همه موجودات از اراده خدا سرچشمه می گيرند؟ خدايی که پديدآورنده موجودات گوناگون است. بدون احتياج به انديشه و فکری که به آن روی آورد، يا غريزه ای که در درون پنهان داشته باشد و بدون تجربه از حوادث گذشته و بدون شريکی که در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش کند، موجودات را آفريد، پس آفرينش کامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهی سستی و درنگ نکردند و در اجرای فرمان الهی توقّف نپذيرفتند. پس کجی های هر چيزی را راست و مرزهای هر يک را روشن ساخت و با قدرت خداوندی بين اشياء متضاد هماهنگی ايجاد کرد و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت و موجودات را از نظر حدود، اندازه و غرايز و شکل ها و قالب ها و هيئت های گوناگون، تقسيم و استوار فرمود و با حکمت و تدبيرِ خويش، هر يکی را به سرشتی که خود خواست درآورد. ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسيع آسمانها را بدون اينكه بر چيزی تكيه كند نظام بخشيد و شكافهای آن را به هم آورد و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد و دشواری فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانی كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. در حالیكه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه های آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت و بر هر راهی و شكافی از آسمان، نگهبانی از شهاب های روشن گماشت و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز و ماه را با نوری كم رنگ برای تاريكی شبها قرار داد و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد و حركت آن دو را دقيق اندازه گيری كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخيص شود و با رفت و آمد آنها شماره سالها و اندازه گيری زمان ممكن باشد. پس در فضای هر آسمان فلك آن را آفريد و زينتی از گوهرهای تابنده و ستارگان درخشنده بياراست و آنان را كه خواستند اسرار آسمانها را دزدانه دريابند، با شهاب های درخشنده سوزان تير باران كرد و تمامی ستارگان از ثابت و استوار و گردنده و بی قرار فرود آينده و بالا رونده و نگران كننده و شادی آفرين را تسليم اوامر خود فرمود. 🆔@MEJRi403
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 نهج البلاغه ┄═❁✦❀🌿🌺🌿❀✦❁═┄ 📜 💎 خطبه اشباح فرشتگان درباره پروردگار خويش به جهت وسوسه های شيطانی اختلاف نكرده اند و برخوردهای بد با هم نداشته و راه جدايی نگيرند. كينه ها و حسادت ها در دلشان راه نداشته و عوامل شک و ترديد و خواهش های نفسانی آن ها را از هم جدا نساخته و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند و طوق بندگی به گردن افكنده و هيچ گاه با شک و ترديد و سستی آن را بر زمين نمی گذارند. در تمام آسمان ها جای پوستينی خالی نمی توان يافت مگر آن كه فرشته ای به سجده افتاده يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آن ها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار می افزايد و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر می نمايد. زمين را به موج های پرخروش، و درياهای موّاج فرو پوشاند، موج هايی که بالای آن ها به هم می خورد و در تلاطمی سخت، هر يک ديگری را واپس می زد، چونان شترانِ نرِ مست، فريادکنان و کف بر لب، به هر سوی روان بودند. پس، قسمت های سرکش آب از سنگينی زمين فرو نشست و هيجانِ آن ها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت، زيرا، زمين با پشت بر آن می غلطيد و آن همه سر و صدای امواج ساکن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد. خشکی های زمين را در دل امواج، گسترد، و آب را از کبر و غرور و سرکشی و خروش بازداشت، و از شدّت حرکتش کاسته شد، و بعد از آن همه حرکت های تند ساکت شد، و پس از آن همه خروش و سرکشیِ متکبّرانه، به جای خويش ايستاد. پس هنگامی که هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و کوه های سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل کرد، چشمه های آب از فراز کوه ها بيرون آورد و آب ها را در شکاف بيابان ها و زمين های هموار روان کرد، و حرکتِ زمين را با صخره های عظيم و قلّه کوه های بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ کوه ها در سطح آن، و فرو رفتن ريشه کوه ها در شکاف های آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ایستد. 🆔@MEJRi403
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌺🌿 🌿 نهج البلاغه ┄═❁✦❀🌿🌺🌿❀✦❁═┄ سپس خداوندِ سبحان برای سكونت بخشيدن در آسمان ها و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانی شگفت آفريد و تمام شكاف ها و راه های گشاده آسمان ها را با فرشتگان پر كرد و فاصله جوّ آسمان را از آن ها گستراند، كه هم اكنون صدای تسبيح آن ها فضای آسمان ها را پر كرده؛ در بارگاه قدس، درون پرده های حجاب و صحنه های مجد و عظمت پروردگار طنين انداز است. در ماورای آن ها زلزله هايی است كه گوش ها را كر می كند و شعاع های خيره كننده نور، كه چشم ها را از ديدن باز می دارد و ناچار خيره بر جای خويش می ماند. خدا فرشتگان را در صورت های مختلف و اندازه های گوناگون آفريد و بال و پرهايی برای آن ها قرار داد، آن ها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر می برند و چيزی از شگفتی های آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمی دهند و در آن چه از آفرينش پديده ها كه خاص خداست، ادّعايی ندارند: «بلكه بندگانی بزرگوارند كه در سخن گفتن از او پيشی نمی گيرند و به فرمان الهی عمل می كنند»، خدا فرشتگان را امين وحی خود قرار داد و برای رساندن پيمان امر و نهی خود به پيامبران از آن ها استفاده كرد و روانه زمين كرده، آن ها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضای حق منحرف نمی گردند. آنها را از ياری خويش بهرمند ساخت و دل هايشان را در پوششی از تواضع و فروتنی و خشوع و آرامش در آورد، درهای آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگی بستايند و برای آن ها نشانه های روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند. سنگينی های گناهان هرگز آن ها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت و گذشت شب و روز آن ها را به سوی مرگ سوق نداد، تيرهای شک و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد و شک و گمان در پايگاه يقين آن ها راه نيافت و آتش كينه در دل هايشان شعله ور نگرديد، حيرت و سرگردانی آن ها را از ايمانی كه دارند و آن چه از هيبت و جلال خداوندی كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه ها در آن ها راه نيافته تا شک و ترديد بر آن ها تسلط يابد. گروهی از فرشتگان در آفرينش ابرهای پر آب و در آفرينش كوه های عظيم و سر بلند و خلقت ظلمت و تاريكی ها نقش دارند و گروهی ديگر قدم هايشان تا ژرفای زمين پايين رفته و چونان پرچمهای سفيدی دل فضا را شكافته اند و در زير آن بادهايی است كه به نرمی حركت كرده و در مرزهای مشخّصی نگاهش می دارد. اشتغال به عبادت پروردگار فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته و حقيقت ايمان ميان آن ها و معرفت حق پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آن ها را شيدای حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه ای ندارند. شيرينی معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند، ترس و خوف الهی در ژرفای جان فرشتگان راه يافته و از فراوانی عبادت قامتشان خميده و شوق و رغبت فراوان از زاری و گريه شان نكاسته است. مقام والای فرشتگان از خشوع و فروتنی آنان كم نكرد و غرور و خود بينی دامن گيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوی گذشته را شماره كنند و سهمی از بزرگی و بزرگواری برای خود تصوّر نمايند. گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپی نرنجانده و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند. از مناجات های طولانی خسته نشده و اشتغال به غير خدا آن ها را تحت تسلط خود در نياورده است و از فرياد استغاثه و زاری آن ها فروكش نكرده و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده اند، راحت طلبی آن ها را به كوتاهی در انجام دستوراتش وادار نساخته و كودنی و غفلت و فراموشی بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمی يابد و فريب های شهوت همّت های بلندشان را تيرباران نمی كند. فرشتگان ايمان به خدای صاحب عرش را ذخيره روز بی نوايی خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روی می آورد آن ها تنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمی دهند و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهی و اطاعت پروردگار سست نمی كنند. آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل می پرورانند و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمی دارند. عوامل ترس آن ها را از مسؤوليت باز نمی دارد تا در انجام وظيفه سستی ورزند، طمع ها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود را بزرگ نمی شمارند و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند و اميد فراوان نمی گذارد تا از پروردگار ترسی در دل داشته باشند 🆔@MEJRi403
💎🦋💎🦋💎🦋💎🦋 🦋 نهج البلاغه ┄═❁❀•••❈◦🦋◦❈•••❀❁═┄ خداوند از اسرار پنهانی مردم و از نجوای آنان که آهسته سخن می گويند و از آنچه که در فکرها بواسطه گُمان خطور می کند، و تصميم هايی که به يقين می پيوندد، و از نگاه های رمزیِ چشم، که از لابلای پِلک ها خارج می گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفی گاه های دل ها قرار دارد، و از اموری که پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را که پرده های گوش مخفيانه می شنود، و از اندرون لانه های تابستانی مورچگان، و خانه های زمستانی حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صدای آهسته قدم ها، آگاهی دارد. خدای سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده های شکوفه ها، و از مخفی گاه غارهای حيوانات وحشی در دل کوه ها، و اعماق درّه ها، از نهانگاه پشه ها بين ساقه ها و پوست درختان، از محل پيوستگی برگ ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه ها در پشت پدران، آگاه است. خدا از آنچه پرده ابر را به وجود می آورد و به هم می پيوندد، و از قطرات بارانی که از ابرهای متراکم می بارند، و از آنچه که گردبادها از روی زمين برمی دارند، و باران ها با سيلاب آن را فرو می نشانند و نابود می کنند، از ريشه گياهان زمين که ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگانی که در قلّه بلند کوه ها جای گرفته، و از نغمه های مرغان در آشيانه های تاريک، از لؤلؤهايی که در دل صدف ها پنهان است، و امواج درياهايی که آنها را در دامن خويش پروراندند، آگاهی دارد. خدا از آنچه که تاريکی شب آن را فرا گرفته، و يا نور خورشيد بر آن تافته، و آنچه تاريکی ها و امواج نور، پياپی آن را در بر می گيرد، از اثر هر قدمی، از احساس هر حرکتی، و آهنگ هر سخنی، و جنبش هر لبی، و مکان هر موجود زنده ای، و وزن هر ذرّه ای، و ناله هر صاحب اندوهی، اطّلاع دارد. خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ هايی که روی زمين ريخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين که به شکل پاره ای گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه، آگاهی دارد، و برای اين همه آگاهی، هيچ گونه زحمت و دشواری برای او وجود ندارد و برای نگهداری اين همه از مخلوقات رنگارنگ که پديد آورده، دچار نگرانی نمی شود و در تدبير امور مخلوقات، سُستی و ملالی در او راه نمی يابد. بلکه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره کرده است، و عدالتش همه را در برگرفته و با کوتاهی کردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و کرمش تداوم يافته است. ♥️ خدايا ! تويی سزاوار ستايش های نيکو، و بسيار و بی شمار تو را ستودن، اگر تو را آرزو کنند پس بهترين آرزويی، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدی. ♥️ خدايا ! درهای نعمت بر من گشودی که زبان به مدح غير تو نگشايم، و بر اين نعمت ها غير از تو را ستايش نکنم، و زبان را در مدح نوميدکنندگان، و آنان که مورد اعتماد نيستند باز نکنم. ♥️ خداوندا ! هر ثناگويی از سوی ستايش شده پاداشی دارد، به تو اميد بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنج های آمرزش آشنا کنی. ♥️ خدايا ! اين بنده توست که تو را يگانه می خواند، و توحيد و يگانگی تو را سزاست، و جز تو کسی را سزاوار اين ستايش ها نمی داند. ♥️ خدايا ! مرا به درگاه تو نيازی است که جز فضل تو جبران نکند، و آن نيازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدّل نگرداند، پس در اين مقام ؛ رضای خود را به ما عطا فرما، و دستِ نيازِ ما را از دامنِ غيرِ خود کوتاه گردان که تو بر هر چيزی توانايی! ┄═❁❀•••❈◦🦋◦❈•••❀❁═┄ 🆔@MEJRi403
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌺 نهج البلاغه ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ سپاس خداوندی را که بی آن که ديده شود شناخته شده و بی آنکه انديشه ای به کار گيرد آفريننده است. خدايی که هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا که نه از آسمانِ دارای برج های زيبا خبری بود و نه از پرده هایِ فروافتاده اثری به چشم می خورد، نه شبی تاريک و نه دريايی آرام، نه کوهی با راههای گشوده، نه درّه ای پر پيچ و خم، نه زمين گسترده و نه آفريده های پراکنده وجود داشت. خدا پديدآورنده پديده ها و وارث همگان است. خدای آنان و روزیِ دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او می گردند که هر تازه ای را کهنه و هر دوری را نزديک می گردانند. خدا روزی مخلوقات را تقسيم کرد و کردار و رفتارشان را برشمرد، از نَفَس ها که می زنند و نگاه های دزديده که دارند و رازهايی که در سينه ها پنهان کردند. و جايگاه پديده ها را در شکم مادران و پشت پدران تا روز تولّد و سرآمد زندگی و مرگ همه را می داند. اوست خدايی که با همه وسعتی که رحمتش دارد، کيفرش بر دشمنان سخت است و با سخت گيری که دارد، رحمتش همه دوستان را فراگرفته است، هر کس که با او به مبارزه برخيزد، (خداوند) بر او غلبه می کند و هر کس دشمنی ورزد هلاکش می سازد. هر کس با او کينه و دشمنی ورزد تيره روزش کند و بر دشمنانش پيروز است، هر کس به او توکل نمايد او را کفايت کند و هر کس از او بخواهد، می پردازد و هر کس برای خدا به محتاجان قرض دهد، وامش را بپردازد و هر که او را سپاس گويد پاداش نيکو دهد. بندگان خدا ! خود را بسنجيد قبل از آنکه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنکه حسابتان را برسند، حساب خود را برسيد و پيش از آنکه راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشيد و پيش از آنکه با زور شما را به اطاعت وادارند فرمانبردار باشيد. بدانيد همانا آن کس که خود را ياری نکند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگری هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود. 🆔@MEJRi403
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 نهج البلاغه 📜 (اين خطبه طبق نقل برخی از شارحان در شهر كوفه ايراد شد) 1⃣ ♦️خدا پيامبر اسلام را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته و ملّت ها در خواب عميقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشيد و دنيا بی نور و پر از مکر و فريب گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراييده و از ميوه آن خبری نبود. آب حيات فروخشکيده و نشانه های هدايت کهنه و ويران شده بود. پرچم های هلاکت و گمراهی آشکار و دنيا با قيافه زشتی به مردم می نگريست و با چهره ای عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو می گشت. ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب و بر بيرون شمشيرهای ستم حکومت داشت. 2⃣ ♦️ای بندگان خدا ! عبرت گيريد و همواره به ياد زندگانی پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد که از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه می گردند. به جان خودم سوگند! پيمانی برای زندگی و مرگ و نجات از مجازات الهی بين شما و آنها بسته نشده است و هنوز روزگار زيادی نگذشته و از آن روزگارانی که در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست. به خدا سوگند، پيامبر اسلام چيزی به آنها گوشزد نکرد، جز آنکه من همان را به شما می گويم، شنوايی امروز شما از شنوايی آنها کمتر نيست، همان چشم ها و قلب هايی که به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند. به خدا سوگند! شما پس از آنها مطلبی را نديده ايد که آنها نمی شناختند و شما به چيزی اختصاص داده نشديد که آنها محروم باشند. راستی حوادثی به شما روی آورده مانند شتری که مهار کردنش مشکل است و ميانبندش سُست و سواری بر آن دشوار است. مبادا آنچه که مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد، که دنيا [دامی است مانند] سايه ای گسترده و کوتاه [که] تا سرانجامی روشن و معيّن [يعنی مرگ] آدميان را رها نمی کند. ┄═❁✦❀•🌿🌺🌿•❀✦❁═┄ 📜 (به نقل برخی از شارحان، اين خطبه در سال ۳۶ هجری پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد) 🔹 ♦️پس از ستايش پروردگار؛ خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشکسته مگر پس از آنکه مهلت های لازم و نعمت های فراوان بخشيد و هرگز استخوانِ شکسته ملّتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمايش ها و تحمّل مشکلات. مردم! در سختی هايی که با آن روبرو هستيد و مشکلاتی که پشت سر گذارديد، درس های عبرت فراوان وجود دارد. نه هر صاحب قلبی خردمند است و نه هر دارنده گوشی شنواست و نه هر دارنده چشمی بيناست. در شگفتم! چرا در شگفت نباشم؟! از خطای گروه های پراکنده با دلايل مختلف که هر يک در مذهب خود دارند، نه گام بر جای گام پيامبر می نهند و نه از رفتار جانشين او پيروی می کنند. نه به غيب ايمان می آورند و نه خود را از عيب بر کنار می دارند. به شُبُهات عمل می کنند و در گرداب شهوات غوطه ورند، نيکی در نظرشان همان است که می پندارند و زشتی ها همان است که آنها منکرند. در حلِّ مشکلات به خود پناه می برند و در مبهمات تنها به رأی خود تکيه می کنند، گويا هر کدام امام و راهبر خويش می باشند که به دستگيره های مطمئن و اسباب محکمی که خود باور دارند چنگ می زنند. 🆔@MEJRi403
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🍃 نهج البلاغه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁❈๑🍃๑🌺๑🍃๑❈❁═┄ 📜 3⃣ مردم کجا می رويد؟ چرا از حق منحرف می شويد؟ پرچمهای حق برافراشته و نشانه های آن آشکار است با اينکه چراغهای هدايت روشنگر راهند چون گمراهان به کجا می رويد؟ چرا سرگردانيد؟ در حالیکه عترت پيامبرتان در ميان شماست. آنها زمامداران حق و يقينند پيشوايان دين و زبان های راستی و راستگويانند. پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد و همانند شتران تشنه که به سوی آب شتابانند به سوی شان هجوم ببريد. ای مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد که فرمود: «هر که از ما می ميرد در حقيقت نمرده است و چيزی از ما کهنه نمی شود»، پس آنچه نمی دانيد نگوييد زيرا بسياری از حقايق در اموری است که ناآگاهانه انکار می کنيد. 4⃣ مردم عذرخواهی کنيد از کسی که دليلی بر عليه او نداريد و آن کس من می باشم. مگر من در ميان شما بر اساس ثقل اکبر «که قرآن است» عمل نکردم؟ و ثقل اصغر «عترت پيامبر» را در ميان شما باقی نگذاردم؟ مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم؟ و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم؟ مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم؟و نيکی ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم؟ و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم؟ پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفایِ آن را مشاهده نمی کند و فکرتان توانايی تاختن در آن راه را ندارد به کار نگيريد. 5⃣ تا آن که برخی از شما گمان می برند که دنيا به کام بنی اميّه شد و همه خوبی ها را افزون به آن ها سپرده و آن ها را از سرچشمه خود سيراب کرده و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت کنار نخواهد رفت. کسانی که چنين می انديشند در اشتباهند زيرا سهم بنی اميّه تنها جرعه ای از زندگی لذّت بخش است که مدّتی آن را می مکند سپس همه آنچه را نوشیدند بیرون می 🆔@MEJRi403