هدایت شده از مِجری🧿🧿
#آثار تاریخی
#قلعه ی جنت آباد
🔱 این قلعه در حوالی روستای احمدآباد، از توابع بخش مرکزی است و در 12 کیلومتری بهاباد واقع شده که با وجود گذشت سالهای دراز همچنان بسیاری از بخش های آن سالم است.
با گذشت صدها سال هنوز حصار و چهار برج دیده بانی و نگهبانی این قلعه سالم مانده است و علاقمندان به آثار دوره زندیه میتوانند این اثر بکر و دست نخورده را از نزدیک مشاهده کنند.
در قلعه جنتآباد نمازخانههایی با سر صفه زیبا و اتاقها و راهروهایی به سبک معماری زندیه بنا شدهاند که همچنان برای علاقمندان به تاریخ چشم نوازند.
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🧿🧿
#پوشش گیاهی🌿☘🌾
تصویری از یک بوته ی هِنگ ، از هنگ ماده ای بنام اَنغوزه گرفته می شود واز خود بوته ی هنگ هم ،آش تهيه می شه وهم ترشی وهم به عنوان چاشنی با ماست می خورند وهم خاصیت بالای عفونت کشی معده وروده دارد وحتی از خشک شده ی اون در خاگینه استفاده می شود.
#ممنون از خانم حاجی محمدی بابت ارسال
یکی از گونه های پوشش گیاهی منطقه
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
هدایت شده از مِجری🧿🧿
#گونه هاي جانوری🦅
تصویر فوق پرنده ی بسیار زیبا بنام هو بره را نشان می دهد(آهو بره)
به وفور در منطقه یافت می شود
تحقیقات در موتور جستجوگر گوگل:
#هوبره نماد استان یزد در ایران است.
هوبرهایان (Otididae) تیرهای از راستهٔ میشمرغسانان است که پرندگانی خشکیزی با جثهٔ متوسط تا بسیار بزرگاند و پاها و گردن بلند و منقار قوی و کوتاه دارند. حتی وقتی احساس خطر میکند، ترجیح میدهد روی زمین بدود. اگر در هنگام پرواز با خطر حملهٔ یک پرندهٔ شکاری روبهرو شود، مدفوع چسبناک خود را مانند بمب به سمت پرندهٔ شکاری پرتاب میکند. این بمب طبیعی که بسیار چسبناک است، پر و بال مهاجم را به هم میچسباند. از همین رو به پرندهٔ بمبانداز معروف است.
ممنون آقای رضایی
خیلی قشنگه
#جلگه
#بهاباد
#یزد
🆔@MEJRi403
#تاریخ_بهاباد
☠ مرگ واژگان، اصطلاحات و....
✍ جناب آقای سیدعلی آقا رضوی بهابادی
همانطور که آدمیزاد متولد می شود، میبالد،به ایام کهولت میرسد و ناچار از آستانه گذر میکند، واژگان هم همین مراحل را طی میکنند، با این تفاوت که اگر عمر بنی بشر نهایتا ۹۰،۸۰ سال باشد، تولد تا مرگ واژه ممکن است چند سده حتی هزاره طول بکشد، به همین سبب ضرورت ثبت و ضبط آنها اهمیت زیادی دارد. به عنوان مثال یک کلمه یا اصطلاح در حال زوال را بررسی می کنیم:
(گو پیازه بلخی ، یا گه پیاز بلخی)
go piyaze_ye Balxi
گمان نمی کنم کسی از اعضای کانال این کلمه را شنیده یا معنی آن را بداند.آخرین باری که این کلمه را شنیدم، بیش از پنجاه سال پیش بود و بدین سبب به خاطر مانده که چندین بار مخاطب آن بودم.(العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر)
این کلمه یا اصطلاح به معنی:«لوس،بی مزه،جلف وسبک،به زبان خودمون، ساآر»
و اما اینکه چگونه این کلمه در بهاباد به کار می رفته و علت رواج آن چه بوده :
در برهان قاطع آمده:
«گو پیازه؛ طعامی است متعارف در بلخ و آن به «گه پیاز بلخی» اشتهار دارد.»
هنگام تالیف و تدوین فرهنگ مردم بهاباد این کلمه به یادم آمد و برای اطمینان از هر که سوال کردم نمی دانست به جز سه نفر که یکی از آنها مرحوم محمدمهدی ترحمی، دو دیگر همشیره بی بی زهرا و سومی در خاطرم نمانده است.
روزی هنگام مطالعه دیوان خاقانی به این شعر برخوردم:
آیی چو سیرکوبه رازی به بانگ و نیست
جز بر دو گو پیازه بلخیت دستگاه
یعنی ادعایت گوش فلک را کر کرده درحالی که توانایی فراهم کردن خوراک گو پیازه را هم نداری.(گویا خوراکی ارزان وبدمزه و..بوده)
حالا چه ارتباطی بین بلخ و بهاباد بوده؟
زمان فرمانروایی خوارزمشاهیان، چنانکه از کتب تاریخی برمی آید، بهاباد، کوهبنان، راور و کرمان تحت فرمانروایی شاهان خوارزم بوده، رسم بر این بوده که در متصرفات،عده ای سپاه به فرماندهی یک نفر در آنجا میمانده تا ضمن دفاع و نگهداری آن مکان، به جمع آوری باج و خراج و مالیات پرداخته و ضمن کسر حقوق سربازان، مابقی را به خزانه پادشاه بفرستد. ازآنجا که در سپاه خوارزم ، سربازانی از سمرقند، بخارا، بلخ و...بوده، گویا سربازان بلخی این خوراک متعارف محلشان را در بهاباد هم درست می کردند و چون این غذا بدمزه و بی مزه بوده و موافق ذائقه مردم بهاباد نبوده، ذوق طناز بهابادی ها به افراد سبک و ساآر و...«گه پیاز بلخی» می گفتند.
نهایتا میخواهم عرض کنم که:
در آداب فرنگ نویسی به ویژه فرهنگ عامه، هیچ واژه و اصطلاحی را نباید فراموش کرد و یا به کناری نهاد، چه بسا که پس پشت این واژگان اطلاعات تاریخی مهمی نهفته باشد.
منبع : کانال چنته
🆔@MEJRi403