eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
113 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @Gorbanzadeh_m لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_هفده یک بیمارستان کودکان توی میدان امام حسین که آن موقع بهش می گفتند می
✨💫✨💫✨ آنها هم مثل آب خوردن بچه را از دستگاه در آوردند و گذاشتند توی بغلم وسط بیمارستان خشکم زد .آقاجان که صدایم زد به خودم آمدم و برگشتم نگاهش کردم .مستاصل ایستاده بود وسط راهرو بخش و توی دستش عکس و آزمایش و دارو های محمد بود ،مطمئن نگاهش کردم و گفتم نمی ذارم بهش دست بزنن. با گریه و زاری بچه به بغل،پابرهنه از خانه دویده بودم بیرون و بعد از یک روز با اشک چشم و صورت پف کرده ،باز هم محمد به بغل برگشتم خانه،بچه بهتر نشده بود ،که هیچ ،بدتر هم شده بود.مادرم که حال و روزم را دید ،یک کلمه حرف نزد و چیزی نپرسید .از قیافه ام فهمید چه آشوبی در دلم هست .زیر لب گفت:یا زهرای مرضیه و زد توی صورتش از مقابلم کنار رفت ،به زحمت خودم را تا گوشه ی اتاق رساندم .تکیه دادم به دیوار و محمد را چسباندم به سینه ام .نمی توانستم بنشینم ،خودم را کشیدم روی دیوار و انگار نشست کردم یک لیوان آب برایم آوردند.ولی من حتی نمی توانستم لیوان را توی دستم نگه دارم فقط به صورت مهربان و نگران مادرم نگاه کردم و صدای گریه ام پیچید داخل اتاق،مادرم خواست محمد را از بغلم بگیرد ،ندادم .همان جا که نشسته بودم،کمی برگشتم به راست و محمد را گذاشتم جلوی خودم رو به قبله. حال خودم را نمی فهمیدم .اهل خانه را یکی یکی می دیدم که در رفت و آمدند انگار شبح می دیدم .خواهرم می ایستاد جلویم و حرف می زد،ولی من صدایش را نمی شنیدم .فقط یک شبح از خواهرم می دیدم که لب هایش تکان می خورد .یکهو انگار دلم ریخت با خودم گفتم نکند بچه نفس نکشد و زبانم لال همین جا تمام کند از مادرم یک آیینه کوچک خواستم زانو زده بودم کنار بالشت کوچکی که زیر سر محمد بود و هر چند دقیقه یک بار ،آیینه را می گرفتم جلوی دهانش و نگه می داشتم ثانیه ها را می شمردم ،رویش که بخار می نشست،نفس من هم بالا می آمد. مادرم حوله گرم می کرد و می گذاشت روی دست و پای محمد،ولی فایده نمی کرد بچه عین یک تکه چوب خشک شده بود بدنش یخ،صورتش مثل گچ دیوار سفید،بدون اینکه یک ذره شیر خورده باشد فقط نصفه نیمه نفس می کشید .خدا نگهش داشته بود. پدر شوهرم خدا بیامرز یک تکه نور بود بقیه شنیدند من دیدم .اگر یک شب نماز شبش قضا می شد ،صبح با چشم گریان قضایش را می خواند .هر کس از فامیل فوت می کرد ،یک سال نماز و روزه ی قضا برایش به جا می آورد.یک چیزش را تا عمر دارم یادم نمی رود نشد آب بخورد و موقع سلام به سیدالشهدا اشک از چشمش سرازیر نشود اگر روزی سه بار هم آب دستش می دادم می دیدم که زمزمه می کند حسین جان آب مهریه مادرت بود و تو رو تشنه کشتن .و شانه هایش از شدت گریه تکان می خورد . بهش می گفتم عمو :عمو حسین،محمد که حالش بد شده بود،خبرش کرده بودند .گاهی با آقاجان دو تایی پچ پچ می کردند و می خواستند من خبر نشنوم.آخرش بی خیال همه آمد ،نشست کنار من و محمد . ......❣️ 💫 💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش» 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.mp3
3.7M
تفسیر دعای روز بیست و پنجم @sarbaz1121: 💠 دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان 🔸 خدایا مرا در این ماه دلبسته دوستانت و دشمن دشمنانت قرار ده و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان، ای نگهدارنده دل‌های پیامبران. 📖صوت تندخوانی جزء25باصدای معتزآقایی http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze25.mp3 🌹نکات کلیدی از جزء بیست و پنجم قرآن کریم: 1- با گناهان فاحش و کارهای زشت کاملاً فاصله گذاری داشته و وقتی عصبانی می شوید گذشت کنید. (شوری: 37) 2- نسبت به نعمتی که به تو می رسد بی تفاوت نبوده و شکرگزار باش و در مشکلات و گرفتاری ها بی تابی نکن. (فصلت: 51) 3- هرکس به اندازه مصلحتش روزی می گیرد و اگر روزی شما گسترده شود، در زمین عصیان و طغیان می کنید. (شوری: 27) 4- مشکلات شما، تنها بخشی از خلاف ها و کارهای بد خودتان است. البته خدا خیلی از گناهانتان را می بخشد. (شوری: 30) 5- ستم دیده موظف به دفاع از خود و مقاومت در برابر ظالم است و دیگران نیز موظف به یاری کردن مظلوم هستند. (شوری: 39) 6- جواب بدی عین همان بدی است نه بیشتر. ولی بهتر است که از حق خود بگذرید و صلح و سازش کنید. (شوری: 40) 7- ای مردم اینگونه نباشید که وقتی در نتیجه گناهانتان، سختی و بلایی دامن گیرتان می شود، کفر گویید. (شوری: 48) 8- به مردم ظلم نکنید و به ناحق در جامعه زور نگویید که عذابی دردناک در انتظار شماست. (شوری: 42) 9- در قیامت کسی به داد کسی نمی رسد و نمی توانند هیچ کمکی به گناهکاران کنند مگر کسی که خدا به او رحم کند. (دخان: 41و42) 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #امیر_بودن مجری برنامه: شما در جلسات گذشته اشاره کردید که ما زندگی فرزندانمان را به س
احساس می‌کند پدر و مادر کسانی هستند که من هر چی می‌خواهم به من می‌دهند. سهمیۀ امروزش را امنیت خاطر پیدا کرده.  من باید در رفتارهای متعدد کارگاهی تو خانه درست بکنم و تو این کارگاه هی به بچه آموزش بدهم. بچه چهار پنج سالش شد پدر و مادر با شیوۀ گفتگویشان با همدیگر به بچه ادب یاد دادند، ولی بچه ریحانه است. به شیوۀ ریحانه باهاش برخورد کردند. بهش امر و نهی نکردند. بچه اشتباه می‌کند عذرخواهی نمی‌کند. تو پنج سالگی می‌گوید عذرخواهی کن، عذرخواهی کن یالّا باید عذرخواهی یاد بگیری. این یعنی تربیت بالای هفت سال را آوردید پایین هفت سال داری اجرا می‌کنی.  مجری: کار را داری خراب می‌کنی. بله کار دارد خراب می‌شود. حالا بچه بخواهد تو پنج‌سالگی عذرخواهی کردن را یاد بگیرد چی می‌شود؟ هفت هشت ده بار پدر و مادر نمایشنامه اجرا می‌کنند هی از همدیگر عذرخواهی می‌کنند.  مجری: آها! یعنی اینقدر لطافت و ظرافت دارد این تربیت. بله. بعد این بچه تربیت می‌شود! غرض این است که در هفت سال اول، شما امنیت خاطر و محبّت و آن پناهگاه محکم خانوادگی را برای بچه ایجاد کرده باشید. با یکی دو سه تا دعوا تو برخی از بحران‌ها، یک دفعه‌ای بچه پشتوانۀ امنیتی خودش را تو خانه از دست می‌دهد. دروغگو می‌شود. بچه به سهولت می‌رود به سمت پنهان‌کاری کردن. بچه به سرعت می‌رود به سمت دشمنی کردن چون احساس دشمنی می‌کند. من می‌توانم بچه را امر و نهی بکنم تو هفت سال اول، ولی نباید احساس دشمنی بکند بچه، نباید احساس بی‌مهری بکند بچه. باید احساس امنیت‌اش از بین نرود..... [ادامه دارد....] ✍ 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی ما برای آن کودک بیچاره که صدها کیلومتر از ما فاصله دارد هد
📚 آن وقت ببین که زندگی تو چقدر با صفا می‌شود و همه آشنایان، حسرتِ صفای زندگی تو را خواهند خورد. برادرم! چه شده است که شما وقتی با دوستان خود روبرو می‌شوی به روی آنها لبخند می‌زنی، امّا چون به خانه می‌آیی فقط خستگی را به خانه می‌آوری؟ بیا با خود عهدی ببند! از امروز به بعد هر وقت خواستی وارد خانه شوی، یک لحظه نزدیکِ درِ خانه بایست! با خود بگو: من به مهمترین بخش زندگی خود وارد می‌شوم! و گل لبخند را به صورت خود بنشان و وارد خانه شو! آیا همان قدر که به کار و کاسبی اهمیّت می‌دهی به روحیه همسر و خانواده خود اهمیّت می‌دهی؟ بنشین فکر کن، خودت را جای همسرت بگذار! آیا تو دوست داری که وقتی وارد خانه می‌شوی همسرت با اخم با تو برخورد کند؟ پس آنچه را که برای خود نمی پسندی برای همسرت نیز نپسند! [ادامه دارد.....] ✍ 💞@MF_khanevadeh
🔻طلاق 🌱🌱از بحث های مرتبط با بحث خانواده، موضوع «طلاق» است؛ موضوعی که در شرایط فعلی بیش از پیش، خودنمایی می کند و متأسفانه با پر رنگ شدن مظاهرمادی و کم رنگ شدن دین مداری، بنیان خانواده را متزلزل و با تهدید جدی «طلاق» مواجه کرده است. چه زندگی هایی که به خاطر بی تقوایی، کم صبری و بی گذشتی، تجملات و دعواهای بی حاصل و... گرفتار زلزله طلاق شد و آوار آن بر سر خانواده ها فروریخت.🌿🌿 ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇 http://shamiim.ir/a/29183/ 💞@MF_khanevadeh
🎺 اطلاعیه مهم ورزشی🎺 📢📢آغاز کلاس آموزشی تیراندازی با سلاح بادی ویژه خواهران: ✅اولین دوره آموزشی تیراندازی با سلاح بادی ویژه خواهران در سال ۱۴۰۱ ☀️زمان: روزهای سه شنبه از ساعت ۱۱:۳۰ تا ۱۳ و پنجشنبه ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲ 💚 با مربیگری خانم زهرا کیقبادی 💠مکان برگزاری دوره: 💦 آخر منظریه؛دهکده ورزشی مقاومت ؛سالن تیراندازی شهید صادق عدالت اکبری (سپاه عاشورا ) ✨علاقمندان با مدیریت ورزش خواهران سپاه عاشورا خانم نبوی تماس بگیرند. ✨شماره تماس: 091-440-47703 ۰۴۱۳۴۷۲۱۸۴۲ 💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش» 💞@MF_khanevadeh
🔈🌺🔈🌺🔈🌺 با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان فرصت ارسال تصاویر جهت شرکت در پویش ماه مبارک رمضان به پایان رسیده است لطفا دیگر ارسال نفرمائید با تشکر از مشارکت پرشور عزیزان 🙏🙏🙏 🌺انشاالله تا آخر هفته پیش رو، بعد از قرعه کشی منتخبین اعلام خواهد شد. 🌺 🌺 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا