وضعیتم طوري شده ك شبا با پتو و بالشت
جلو دهنم و ميگیرم تا صدا گریه هام نپیچه .
آخرین مرحله ي نا امیدي دخترا اینجوریه ك فکر ميکنن شاید به اندازهي کافي دوستداشتني نیستن .
بعضي کلمات مثل بغلن ، آدم رو نجات ميدن .
هر وقت بازوهات از من دور بود ، با کلمات بغلم کن .
وقتي نیستي چهار ساعت به عکسات زل ميزنم و بعدم چتامون و هزار بار ميخونم و با ي لبخند عمیق و خنده ي از ته دل به سقف خیره ميشم تا خوابم ببره ، به امید اینك چشمام و باز کنم و تو رو ببینم . .