|⇦•اگر ميتواني بماني بمان...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی ابوذر بیوکافی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شب شد، بي بيِ دوعالم زهرا سلام الله عليها آرام صدا زد: علي جانم! اميرالمؤمنينِ من، مولاي من! ميشه يه لحظه بياي پيشِ من؟ مولا اومد كنارِ بسترِ بي بي نشست، جانم فاطمه!؟ گفت: علي جان! ببين بچه ها خوابيدن يا نه؟ نگاه كرد مولا، حسن خوابِ، حسين خوابِ، زينبين خوابيدن، علي جان! ميخوام يه حرفي بهت بزنم، چند وقته ميخوام بهت بگم، اما شبش امشبِ، علي جان! فاطمه رو حلال كن... تا اينو گفت، مولا زد زيرِ گريه، فاطمه جان! من تو رو حلال كنم؟ نه! در وسطِ كوچه تو را ميزدن... تو بايد علي رو حلال كني، بخدا دستم بسته بود نتونستم برات كاري كنم...
مولا زد زيرِ گريه، اشك هاي علي از محاسنش مي چكيد رو صورتِ زهرا، يهو ديد يه دستي آرام اومد بالا، بذار اشكات رو پاك كنم، آي مظلوم علي! تو گريه نكن، من اين حرفارو نزدم تو گريه كني، من طاقت گريه هات رو ندارم، ميخوام چند كلام وصيت كنم، عمل ميكني يا نه؟ بندِ دلِ مولا پاره شد؟ فرمود: وصيت هات رو بگو، اما ان شاءالله خوب ميشي...
فرمود: علي جان! شبونه غسلم بده، از زيرِ لباس غسلم بده، شبونه دفنم كن، علي جان! نكنه اونايي كه حق تو رو گرفتن بيان برا تشييع جنازه ي من، اونايي كه من رو كتك زدن، من حوريه بودم به من سيلي زدن، فُرم صورتم عوض شده...
بذار من يه گريز بزنم: اينجا مادر فُرم چهره اش عوض شد، يه آقايي هم تو كربلا، يه كاري با سر و صورتِ حسين كردن، وقتي دخترش سرِ باباش رو ديد نشناخت...
دوباره از كربلا بريم مدينه، به سختي سر فاطمه رو مولا به زانو گرفت، فاطمه جان!...*
اگر ميتواني بماني بمان
عزيزم تو خيلي جواني بمان
*مولا گريه كرد، بي بي گريه گريه كرد، اينجا اشكاي دو نفر جاري شد، اشك چشماي مولا بر گونه هاي بي بي چكيد، يه جايِ ديگه هم اين اتفاق افتاد، فردا شد: حسنين اومدن تو خونه، تا وارد شدن ديدن اين خونه ديگه روح نداره، يه نگاهي به در و ديوار انداختن، اول سراغِ مادرشون رو گرفتن، اسماء! مادرِ ما كجاست؟ فرمود: مادرتون داره استراحت ميكنه، معصوم هستن، امامن، ميفهمن، گفتن: امكان نداره مادرِ ما تا اين موقع استراحت كنه، دويدن توي اتاقِ مادر، ديدن مادرشون رو به قبله است، يه پارچه اي روي صورتِ مادرِ، امام حسن خودش رو انداخت رو سينه ي مادر، سيدالشهدا صورت به كف پاي مادر گذاشت، يهو ديد پاي مادر سرد شده، گفت: داداش! يتيم شديم، خدا اجرت بده، "آجرك الله" شروع كردن گريه كردن، همه دار و ندارِ ما رفت...
اسماء اومد، من نميدونم چطور اين آقازاده ها رو از بدنِ مادر جدا كرد، خيلي سخته، بچه هارو فرستاد دنبال بابا...
اسماء! اينجا اين دوتا آقازاده ها رو مؤدب از بدنِ مطهر بلند كردي، دست كشيدي به سرِ امام حسن، حسن جانم! حسين جانم! بريد دنبال باباتون... اينجوري ديگه بايد بلند كني مصيبت زده رو، فهميدي چي دارم ميگم؟ قاعده اش اينه، مخصوصاً اگه بچه باشه، بايد آروم جدا كني از عزيزش، اما كربلا دخترِ حسين، كنارِ بدنِ باباش بود، يهو ديد يه مشت عرب اومدن دوره اش كردن، با تازيانه.. .حسين...
دوباره برگرديم مدينه، بچه ها رفتن جلوي مسجد، جوري بچه ها گريه مي كردن كه فهميدن كار تموم شده، بچه ها گفتن: بابا! خودت رو برسون، آي اونايي كه مدينه رفتيد از مسجد تا خونه راهي نبوده، اما ميگن: علي هي ميخورد زمين، زير بغل هاش رو گرفتن، خودش رو رسوند كنارِ بدن، اين پارچه رو كنار زد ديد فاطمه جواب نميده، آروم بُرد صورتش رو كنارِ صورت فاطمه، اين اشك ها اينجا هم ميچكيد، آروم گفت:" كَلِّمِـينِـي" فاطمه! با من حرف بزن، من علي هستم، اينجا علي شروع كرد وداع كردن...*
خوشي ز عُمر نديده خدانگهدارت
صنوبري كه خميده خدانگهدارت
قرارِ بعديِ ما كربلا وقتِ غروب
كنارِ رأس بريده خدانگهدارت
🌸بسیجی ایستاده چون کوه طور است
بسیجی بحری از صبر و غرور است
🌸اعدوا ماستطعتم آیهای در
بیان حکمت ارگان نور است
🌸بسیجی حافظ فرهنگ اسلام
بسیجی بهر ایرانش غیور است
🌸نرید ان نمن وعده ای که
زمان قطعی اش صبح ظهور است
🌸بسیجی وارث آن ارض موعود
همان قُولِ کتبنا فیالزبور است
🌸بسیجی عاشق خط مقدم
شهادت شربتی پاک و طهور است
🌸ولا تحسب شهیدان مردگانند
کنار خاکشان عطر حضور است
#پـر_زدی_از_آشـیان
#حضرت_زهرا_شام_غریبان
🖤🥀🖤🥀🕊🕊🕊
پـر زدی از آشـیان
مرغ شکسته پَرَم
نیست هنوز فاطمه
رفــتنِ تـــو بـــاورم
فاطمه جان بوده ای
بــود و نــبودِ عـلی
از چه خزان گشته ای
یـــاس کــبود عـلی
رفتی ای غمخوارم یازهرا
اشک خون می بارم یازهرا
🌴🏝🌴
تــا ز بَـــرَم رفــته ای
قسمت من غم شده
بی تو دگر خانه ام
خانه ی ماتم شده
فاطمه جان داغ تو
خانه خرابم نمود
آتـش هـجران تو
آه کــــبابــم نــمود
رفتی ای غمخوارم یا زهرا
اشک خون می بارم یازهرا
🌴🏝🌴
کُشته مرا فاطمه
اشک یتیـمان تـو
مُردم و زنده شدم
شـام غــریـبان تـو
گــریه کنان زینبت
یکسره هِق هِق کند
من چه کنم گرحسین
از غــم تـــو دِق کــند
رفتی ای غمخوارم یا زهرا
اشک خون می بارم یازهرا
🌴🏝🌴
روی کــــبود تـــو را
دیده پیمبرچه گفت
قَدّ خَمَـت را که دید
بجان حیدر چه گفت
بــگو عـلی از هــمه
مدینه ای خسته بود
بگو تــو را می زدن
دست علی بسته بود
رفتی ای غمخوارم یا زهرا
اشک خون می بارم یازهرا
یازهرا یازهرا یازهرا
یازهرا یازهرا یازهرا
🌴🏝🌴
شعر:علی اکبراسفندیارمداح
اجرای سبک نوحه سینه زنی
بانوای مداح اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی_اخوان🎤👌
🖤🥀🖤🥀🕊🕊🕊🕊
نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🖤💔🥀🕊🥀🕊🕊
ذکر لبهای من امن یجیب است
ای هستی علی علی غریب است
با چشم خونبار _ گویم شب تار
مظلومه فاطمه خدا نگهدار
@@@@@@
دیگر قرآن من کوثر ندارد
دیگر حسین من مادر ندارد
یار جوانم _ ای قد کمانم
مظلومه فاطمه خدا نگهدار
@@@@@@
رفتی ای ماه من از آسمانم
تو جان سپردی و من نیمه جانم
ای هست و بودم _ یاس کبودم
مظلومه فاطمه خدا نگهدار
@@@@@@
🖤💔🥀🕊🥀🕊🕊
حاج سید محسن حسینی
بانوای مداح اهبیت ع🎧
#جناب_کربلایی_اخوان🎤👌
R1xRG6.mp3
4.05M
علی زند وکیلی
لالا کن.....
به یاد فرزندان شهدای مدافع امنیت
😭😭
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
نغمه های ایرانی:
تشنه منم حضرت دریا علی
پست منم عالی و اعلا علی
مست منم ساقی دلها علی
ذکر هر آنکس که بود با علی
لعن علی عدوک یا علی
سینه ما وسعت دریا شده
عشق تو در گوشه دل جا شد
هرنفسم ذکر تو مولا شده
دم علی و بازدمم با علی
لعن علی عدوک یا علی
هر که نشد باعلی آدم نشد
حاتم بی لطف تو حاتم نشد
جز تو کسی وصی خاتم نشد
سرمگو از لب طاها علی
لعن علی عدوک یا علی
بردل ما عشق تو پر شور باد
چشم بد از مجلس تو دور باد
دیده ی منکران تو کور باد
کار غلامی تو با ما علی
لعن علی عدوک یا علی
لعن به دشمنان اوواجب است
آنچه به دشمنان او غالب اسنت
عشق علی بن ابیطالب است
دربه در عشقم و لیلا علی
لعن علی عدوک یا علی
هرکه محبت تو درسینه کاشت
بر سخن م نقطه صحت گذاشت
نطفه دشمنانت ایراد داشت
دشمن انم که نشد با علی
لعن علی عدوک یا علی
صحن تو در دیده ماجنت است
سایه تو بر سر ما رحمت است
لعنت بر دشمن تو نعمت است
ذکر لبم همیشه هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
شاعر:
موسی علیمرادی
بنام خدا
کرکری شاعرانه به مناسبت اولین بازی تیم ملی کشورمان با تیم ملی انگلستان
"" "" "" ""
روبرو آماده باش تیم شیران آمده
تیم پر امید ما با دل و جان آمده
روبه پیر خاک ما پوریا پرور بود
نسل این شور آفرین بهر طوفان آمده
رستم دستان بود زادهٔ این مرز و بوم
یازده تا راد مرد سوی میدان آمده
یازده تا شیر نر صف کشیده با غرور
روبهک آماده باش شیر غران آمده
هست دعای خیر ما پشت این تیم قوی
همره این تیم ما کل ایران آمده
تیم هشتاد میلیونی می خروشد همچو سیل
تیم ما از کشور و مهد ایمان آمده
بر گرفتیم ما به دست پرچم فتح و ظفر
روبرو آماده باش جمع مستان آمده
می نمائیم ما جدال در قطر تا پای جان
تیم ما از کشور جان نثاران آمده
آمده با این هدف ای حریفان تیم ما
بهر تاریخ سازی و بهر عنوان آمده
فاخرا بر خوان دعا کن توکل بر خدا
گو به تیم روبرو فخر دوران آمده
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
.
#حضرت_زهرا
درد مرا دو دیده ی خونبار شاهد است
سوز مرا شرارِ دل زار شاهد است
غم های ناشنیده و ناگفته ی مرا
موی سفید و زردی رخسار شاهد است
شب ها هر آنچه می گذرد بر من و دلم
اشگ دو دیده، دیده ی بیدار شاهد است
من بارها فدایی راه علی شدم
مسمار و سینه و در و دیوار شاهد است
من رو گرفتم از علی امّا هر آنچه شد
روی کبود احمد مختار شاهد است
آتش زدند خانه ی در بسته ی مرا
دود و مدینه و شررِ نار شاهد است
در شهر خود غریب تر از من کسی نبود
دفن جنازه ام به شب تار شاهد است
فریاد آه و ناله ی من بی جواب ماند
تا حشر بی وفایی انصار شاهد است
غسل شبانه و ورم بازوی مرا
اشگ دو چشم حیدر کرّار شاهد است
«میثم» هر آنچه بر علی و فاطمه گذشت
در روز حشر خالق دادار شاهد است
#سازگار ✍
#زهیر_سارگار 🎤
#فاطمیه